فرهنگ شهادتطلبی نقشی کلیدی در احیای این قدرت معنوی ایفا کرد. این فرهنگ، با ایجاد دگرگونی عمیقی در افراد و جامعه، معنویت و ارتباط با خدا را در جامعه زنده ساخت و اخلاق فردی، دینی و اجتماعی را به سوی آگاهی، رشد و پیشرفت هدایت کرد.(درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی(س)، دهشیری، 1380: 111) شهادتطلبی، که نمادی از مبانی اعتقادی عمیق است، به تحول قدرت از بُعد سختافزاری به نرمافزاری کمک شایانی کرد. این مفهوم، که ریشه در بنیانهای الهی و سیره عاشورا دارد، در فضای مسموم قبل از انقلاب به فراموشی سپرده شده بود، اما با انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(س)، بار دیگر در جامعه زنده شد و از طریق تعاملات اجتماعی، گسترش یافت.
انقلاب اسلامی ایران، یکی از برجستهترین تحولات سیاسی - اجتماعی قرن بیستم، از جهات گوناگون، از جمله ریشهها، اهداف و شیوههای مبارزه، با سایر انقلابها متمایز است. امام خمینی(س) خود تأکید داشتند که «انقلاب اسلامی از همه انقلابها جداست؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام».(صحیفه امام، ج 21، ص 402) دو ویژگی برجسته این انقلاب، بُعد معنوی و اسلامی آن، و مشارکت فراگیر تمامی اقشار جامعه در حمایت از آن بود. انقلاب اسلامی، برخلاف انقلابهای صرفاً مادیگرا، انقلابی «چندبعدی، ارزشی و معنوی» بود که به شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی منجر شد. اساس این انقلاب بر «عامل عقیده و ایمان و معنویت» قرار داشت و به درستی «انقلاب ارزشها» نام گرفت .آنچه مفهوم قدرت را در این انقلاب دگرگون ساخت، رویکردی بود که در تقابل با نگاه سنتی به قدرت شکل گرفت. در نظام پیشین، قدرت عمدتاً بر اساس مؤلفههای مادی و ظاهری تعریف میشد؛ داشتن ارتشی مجهز، اقتصادی پویا و حمایت قدرتهای خارجی، معیارهای قدرت محسوب میشدند. اما امام خمینی(س)، قدرت را از منظری روحانی و معنوی مینگریستند. ایشان معتقد بودند که قدرت حقیقی، ریشه در توکل بر خداوند، اعتماد به نفس و اعتقاد به مردم دارد.
در این میان، فرهنگ شهادتطلبی نقشی کلیدی در احیای این قدرت معنوی ایفا کرد. این فرهنگ، با ایجاد دگرگونی عمیقی در افراد و جامعه، معنویت و ارتباط با خدا را در جامعه زنده ساخت و اخلاق فردی، دینی و اجتماعی را به سوی آگاهی، رشد و پیشرفت هدایت کرد.(درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی(س)، دهشیری، 1380: 111) شهادتطلبی، که نمادی از مبانی اعتقادی عمیق است، به تحول قدرت از بُعد سختافزاری به نرمافزاری کمک شایانی کرد. این مفهوم، که ریشه در بنیانهای الهی و سیره عاشورا دارد، در فضای مسموم قبل از انقلاب به فراموشی سپرده شده بود، اما با انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(س)، بار دیگر در جامعه زنده شد و از طریق تعاملات اجتماعی، گسترش یافت.
با پیروزی انقلاب و به خصوص در دوران جنگ تحمیلی، فرهنگ شهادتطلبی، که با اتصال به خداوند و یادآوری واقعه کربلا عجین بود، وارد گفتمان ایرانی شد. این فرهنگ، به مردم یاری داد تا در برابر دولتهایی که تا پیش از انقلاب در جرگه خودیها محسوب میشدند و اکنون به عنوان دشمن شناخته میشدند، ایستادگی کنند. منافع قدرتهای غربی در ایران با پیروزی انقلاب از بین رفت و آنها همواره در پی نابودی این نظام بودند. اما روح معنویتگرایی و فرهنگ شهادتطلبی در بین مردم و رهبری نظام، تلاشهای آنان را ناکام گذاشت. همانطور که امام خمینی(س) فرمودند:«دشمنان ما گمان میکردند با توطئههای فرسایشی میتوانند نهضت اسلامی و انقلاب این ملت را به سردی و سستی سوق دهند، غافل از آنکه قیامی که برای خداست و نهضتی که بر اساس معنویت و عقیده است عقبنشینی نخواهد کرد. ملت ایران اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئهای هراس ندارد. هراس را کسی دارد که شهادت، مکتب او نیست».(صحیفه امام، ج 13، ص 187)
ملتی که شهادت را مکتب خود قرار داده، اسارت را تجربه نخواهد کرد. شهادتطلبی نشان میدهد که شکوفایی نیروهای الهی و معنوی و ارتقای تواناییهای روحی میتواند ضعفهای نظامی را جبران کرده و آسیبپذیریهای مادی را مرتفع سازد. بنابراین، شهادتطلبی عاملی برای تبدیل ضعف به قوت و بیمه کردن نظام اسلامی در برابر آسیبهای ظاهری است. رمز پیروزی در تحول معنوی، باطنی و روحی ملت نهفته است که با معیارهای مادی قابل اندازهگیری نیست. از این رو، قدرت و پیروزی در جنگ، صرفاً با عوامل سختافزاری و مادی قابل تصور نیست؛ پیروزی از آنِ کسی است که با منشأ قدرت مطلقه، یعنی خداوند متعال، در ارتباط باشد. امام خمینی(س) در این زمینه میفرمایند:«شهادتطلبی در راه خدا چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای عادی ارزیابی کرد».(صحیفه امام خمینی، ج 18، ص 74) ایشان همچنین بیان میدارند که شهادتطلبی، «یک تحولات روحی بود که مردم در مقابل تانک و توپ با مشت خالی ایستادند و کشته شدند و جلو رفتند و این پیشرویها در روی موازین طبیعی ممتنع به نظر میآمد».(همان، 7، 266) این حس شهادتطلبی بود که مردم را برای اسلام و شهادت به پیش میراند.
دشمنان گمان میکنند که صرفِ کثرت جمعیت و فراوانی سلاح، عامل پیروزی است. غافل از آنکه نیروی اصلی، بازوی قدرتمند افراد با قلبی آرام، متصل به خدا و لبریز از عشق به شهادت و لقاءالله است. این ایمان است که پیروزی میآورد، نه شمشیر و نه جمعیت انبوه. پیروزی را خون به ارمغان می آورد، نه سلاح؛ و قدرت ایمان، عامل اصلی پیروزی است.(همان، جلد 16، ص 90) پس از پیروزی انقلاب، مفهوم شهادت به سرعت در قالب ترور و از دست دادن شخصیتهای برجستهای چون مطهری، مفتح و بهشتی در جامعه ظهور یافت.)دهشیری، ص 111-116) امام خمینی(س) معتقد بودند که شهادت نه تنها ضعفآور نیست، بلکه صفوف فداکاران اسلام را فشردهتر کرده و عزم آنان را جزمتر میسازد. دشمنان با حذف مهرههای کلیدی نمیتوانند ملت را از صحنه خارج کنند؛(صحیفه امام، ج15، ص2) بلکه شهادت هر عزیز، رسوایی بیشتری برای گروههای الحادی و منافق است.(همان، ج 16، ص 48) برای استواری انقلاب و اسلام، حرکت به سمت شهادت امری ضروری است.(همان، ج 7، ص 183)
امام خمینی(س) باور داشتند که دشمنان، مفهوم شهادت را درک نمیکنند.(همان، ج12 ، ص 36) در حالی که ملت ایران، خو گرفته با شهادت و فداکاری است.(همان، ج 13، ص 187) و هیچ نیرویی نمیتواند با مردمی که آماده جانفشانی هستند و شهادت را طلب میکنند، مقابله کند.(همان، ج 13، ص 128) ایشان با الگو قرار دادن سیدالشهدا (ع)، توصیه میکردند که در میدان نبرد نباید از تعداد دشمن یا کمکهای مادی ابرقدرتها ترسی داشت.(همان ، ج 17، ص 55) حمایت مردم ایران از قوای مسلح و پیشگامی آنان در ایثارگری و شهادت، در دنیا بیسابقه است(همان، ج 20، ص 496) و فریاد شهادتطلبی آنان، ایران و جهان را به هیجان درآورده است.(همان، ج 16، ص 266) ملتی که بر بلندای شهادت و ایثار ایستاده، تحرک و پویاییاش برای ادامه راه، روز به روز افزایش مییابد.(همان، ج 20، ص 332)
از دیدگاه امام خمینی(س)، کسانی که در راه اهداف اسلامی جان خود را فدا کردند، مایه سربلندی و افتخار ملت، نیروهای مسلح و خانوادههایشان بودند.(همان، ج 15، ص 264) ایشان با اشاره به قلب سرشار از ایمان و اخلاص مردم ایران و روحیه شهادتطلبی آنان، این ویژگیها را موجب غرور و سربلندی کشور میدانستند.(همان ،ج 15، ص 395) به باور ایشان، وجود انسانهایی در ایران که شعور شهادت دارند و با آغوش باز آن را پذیرا هستند و حاضرند در برابر کفر ایستادگی کرده و مسئولیت استقلال واقعی را به دوش کشند،(همان،ج 14، ص408) کشور را در برابر آسیبها بیمه کرده است.(همان، ج 16، ص 25)
حاصل کلام این که در نگاه امام خمینی(س)، قدرت واقعی در گرو ایمان، معنویت و شهادتطلبی است که توانایی غلبه بر ضعفهای مادی و بیمه کردن نظام در برابر آسیبها را دارد. این فرهنگ، با احیای معنویت در جامعه و هدایت اخلاق فردی و اجتماعی به سمت آگاهی و رشد، نیروی لایزال الهی را فعال میسازد. در واقع، شهادتطلبی، تجلی قدرت معنوی است که حتی در مقابل قدرتهای مادی عظیم نیز پیروزی را به ارمغان میآورد و نشان میدهد که ملت ایران، با اتکا به این قدرت درونی، از هیچ توطئه و دشمنی هراس ندارد.
* کارشناس معارف موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)