تاريخ انتشار: 06 خرداد 1404 ساعت 22:41:40
تغییر رویکرد اروپا

آرمان امروز: فلسطین ملتی که آزادی ملی آنها در قرن بیستم که عصر شکوفایی جنبش های ناسیونالیستی و تشکیل دولت های ملی بود، میسر  نشد و اکنون ناچارند بهای آن را به قیمت روز بپردازند. به نرخ قرن بیست و یکم و از دست یکی از قدرت های خاورمیانه که حامیانی پروپاقرص در شمال جهانی دارد. اما نکته‌ی مهم آنست که به نظر می رسد دیوار بلند این حمایت ترک خورده است. دولت های اروپایی و در راس آنها بریتانیا و فرانسه، از نسل کشی و سیاست قحطی عمدی اسرائیل در غزه به ستوه آمده‌اند. این دو دولت به رسمیت شناختن دولت فلسطین را در دستور کار گذاشته و با صدای بلند خواهان خاتمه‌ی فجایع جاری هستند. زوال حمایت سنتی بریتانیا و فرانسه از دولت یهود تحولی به غایت مهم است. اسرائیل استقلالش را از دست انگلیس گرفت و تا سال ۱۹۶۷ که آمریکا متحد استراتژیکش شد، فرانسه اصلی ترین حامی آن به شمار می رفت. ناگفته پیداست که دولت های غربی و از جمله آمریکا از افکار عمومی شان بیشتر از دولت های غیردمکراتیک حساب می برند. اکنون در میان نسل جوانتر جوامع غربی اسرائیل موجودیتی متجاوز و سفاک تلقی و همدردی با آرمان فلسطینیان رو به فزونی است. گویی به مرور شرمساری ناشی از گناه هولوکاست به تلخکامی روزافزونی بدل می شود.
سرخوردگی از عملکرد فاجعه بار دولت و ارتش اسرائیل و تداوم کشتار آنلاین علیه جمعیت غیرنظامی. «کر آوایی» بلوک حاکم بر اسرائیل که از درکی از جهان در حال دگرگونی ندارد، مزید بر علت شده و به روند موصوف سرعت بخشیده است.
کر آوایی به عنوان نوعی اختلال روانی که فرد مبتلا از شنیدن نغمه ها و آواهای موسیقی ناتوان می شود، شایسته‌ی ائنلاف حاکم بر تل آویو است.
ترکیبی از راست مذهبی و ناسیونالیست های افراطی که نمایندگی شهرک نشینان و مهاجران روس و محافظه کاران ارتدوکس را بر عهده دارد.
جدا از پیشامد سلبی موصوف تحولی دیگر فرادستی اسرائیل را تهدید می کند. تغییر در پیکره‌بندی نظام جهانی و ظهور قدرت های جدیدی چون چین، هند، روسیه، برزیل، ترکیه و …که نظم غرب محور کنونی را به چالش می کشند.
در جهان آینده دور از انتظار نیست که آمریکا رهبر جهان و منطق آن فصل الخطاب نباشد. درست است که اسرائیل با تنوع بخشی به شرکای خارجی خود، دیگر جزیره‌ای منزوی و کاملا متکی بر غرب نیست. اما پویایی های ناشی از جهان بین الملل در حال تغییر، پیچیدگی های تازه ای می آفریند که لزوما به سود آن نیست. در جریان سفر اخیر ترامپ به خلیج فارس که در جریان آن اسرائیل تا حد زیادی نادیده گرفته شد، گوشه هایی از فرایند فوق رخ نمود. ترامپ با اهداف سیاسی و اقتصادی معینی به منطقه آمد. اما بستر استراتژیک آن چیزی نبود جز بازآرایی ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه به منظور مقابله با نفوذ روزافزون چین در خاورمیانه. با این وصف نباید اهمیت تحولات مورد بحث را دستکم گرفت.

  تعداد بازديدها: 19
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=102781
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.