اصرار پيشوايان ديني به ويژه ائمه معصومين بر خودداري کردن از مشغول شدن به امور فرعي و تشويق کردن آنان به تمرکز بر امور اصلي، اهميت زيادي براي جلوگيري از عقبماندگي جامعه و کمک به پيشرفت همهجانبه ملتها دارد.
از مولاي متقيان اميرالمؤمنين عليهالسلام نقل است که فرمودهاند: علت نابودي دولتها و حکمرانيها را در چهار چيز بايد جستجو کرد؛ کنار گذاشتن امور اصلي و مهم، چسبيدن به امور فرعي و کماهميت، مقدم داشتن افراد فرومايه و استفاده نکردن از افراد بافضيلت «یُسْتَدَلُ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ؛ تَضییعِ الاُصولِ وَ التَمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَأخیرِ الاَفاضِل».
اين واقعيت را ملت ايران در همين دوران حاکميت نظام جمهوري اسلامي تجربه کرده است. نميتوان انکار کرد که ايران در حدود نيم قرن اخير که با حکمراني ديني اداره شد، از پيشرفتها و عقبرفتهائي در مقاطع مختلف دهههاي گذشته برخوردار بود. اصل پيروزي انقلاب اسلامي، تأسيس نظام جمهوري اسلامي با تدوين قانون اساسي و قوانين و مقررات ناشي از آن، مقابله پيروزمندانه با توطئههاي رنگارنگ داخلي و خارجي در دهه اول، موفقیتهای بزرگ در دفاع مقدس و غلبه بر انواع توطئهها و تحريمها و فشارهاي سياسي و تبليغاتي خارجي ازجمله موفقيتها بودند که نصيب شدند.
خدمات عمراني و سازندگي کشور بعد از پايان جنگ تحميلي نيز از موفقيتهاي بزرگ در آن دوران بود. متأسفانه شرايط نامساعد و دشوار اقتصادي کنوني باعث شده اين دستاوردها ناديده گرفته شوند و عدهاي نيز با سوءاستفاده از همين وضعيت طبل تبليغات منفي را به صدا درآورند تا بر موفقيتها سرپوش گذاشته شود.
در عين حال، نميتوان ناکاميهاي دهههاي اخير به ويژه در بخش اقتصادي و معيشتي مردم را ناديده گرفت. اين ناکاميها محصول اصرار بر امور فرعي همراه با کنار گذاشتن امور اصلي و مهم و همچنين مجال دادن به افراد ضعيف، ناکارآمد و فرصتطلب براي دست انداختن به مناصب بالاي حکومتي و محروم ساختن کشور از مهارتها، تجربيات و مديريت افراد کاردان، بافضيلت، دانشمند و خدوم بودهاند. اين تجربه بسيار تلخ نشان ميدهد ناديده گرفتن فرمايش اميرالمؤمنين درباره علل استحاله حکمرانيها عواقب خطرناکي براي ملتها و کشورها دارد.
ما بايد با در اختيار داشتن اين تجربه و همينطور تجربه خوشايند صدر انقلاب که حضور افراد کاردان و بافضيلت موجب موفقيتهاي بزرگ کشور و ملت شد، اکنون در روش حکمراني به صورت جدي و عميق تجديد نظر کنيم و جامعه را از وضعيت نامطلوب کنوني نجات دهيم.
براي حکمرانان، در هر جامعهاي، علاوه بر دانش حکمراني قطعاً مايههاي معنوي که ميتوانند پشتوانه محتوائي مديريت باشند، يک ضرورت است. به همين دليل بود که امام خميني همواره بر تهذيب نفس دولتمردان تأکيد ميکردند و خود ايشان در مراحل مختلف زندگي قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در اوج رعايت معيارهاي تهذيب نفس قرار داشتند.
براي ادامه حيات نظام جمهوري اسلامي به شکلي که مطلوب مردم باشد، حکمرانان ما بايد از درگير شدن با امور فرعي بپرهيزند، پرداختن به امور اصلي را در دستور کار قرار بدهند، افراد فرصتطلب را طرد کنند، افراد کاردان و با فضيلت را به کار بگمارند و تکيه بر تهذيب نفس را براي خود و کارگزاران نظام در تمام ردهها در صدر برنامههاي خود قرار دهند.