تاريخ انتشار: 31 فروردين 1404 ساعت 23:31:24
باز تعریف یک رابطه/ارزیابی آینده نسبت تندروها و حاکمیت در گفت‌‏وگو با تحلیلگران سیاسی

جریان تندرویی در لایه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی همچنان باقی است که هنوز هم تمایل ندارد از مواضع سرسختانه خود نسبت به موضوعاتی که کشور را سال‌ها در گردبادِ مشکلات محبوس کرده است کوتاه بیاید.

جریان تندرویی در لایه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی همچنان باقی است که  هنوز هم تمایل ندارد از مواضع سرسختانه خود نسبت به موضوعاتی که کشور را سال‌ها در گردبادِ مشکلات محبوس کرده است کوتاه بیاید. این در حالیست که  حتی آنچه به عنوان هسته سخت قدرت شناخته می‌شود ، این روزها و در پی مشکلاتی که کشور با آن چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه سیاست داخلی مواجه است  ترجیحش آن بوده که از مواضع تندروانه و رادیکال کوتاه آید و به سمت تصمیمات مبتنی بر واقع بینی بیشتر حرکت کند.

موضوعی که به نظر می‎رسد از سوی جمعیت تندرو که تا پیش از این همراه و همسو با آنها بوده، پذیرفته نشده است. سخنان برخی از این افراد و تجمعات مختلف آنها همزمان با اخبار شروع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا نشان از این دوگانگی دارد؛ برای نمونه درست در جریان دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا بسیج دانشجویی دانشگاه تهران تصاویری از برخی مسئولان ارشد نظام (پزشکیان، علی لاریجانی، عباس عراقچی، سرلشکر باقری، کمال خرازی و احمدیان)  منتشر کرده و به نوعی با نگارش سخنی از رهبری این را القا کرده که موافقت آنها در مذاکره با آمریکا غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است.

این در حالی است که به گفته رئیس‌جمهوری«تیم مذاکره‌کننده با راهنمایی‌های کامل رهبری سر میز مذاکره نشسته‌اند» و همچنین رهبری گام اول را خوب توصیف کردند اما تندروها بر مخالفت‌های خود اصرار دارند. آنها چند روز پیش از شروع دور دوم مذاکرات در رم نیز فراخوانی برای برگزاری تجمع علیه مذاکرات دادند.

پیش از این هم با وجود اینکه آنها مدعی بودند «گوش به فرمان رهبری» هستند، در پی اظهارنظر ایشان درخصوص قانون مشاغل حساس که اعلام کردند در این‌باره تدبیر شود، اما آنها بر سر مواضع خود ایستادند و در نهایت ظریف از سمت معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری کنار زده شد. تندروها در برابر به تعویق افتادن اجرای قانون عفاف و حجاب نیز کوتاه نیامده بودند. شاید زمانی که تجمع شبانه‌روزی خود در جلوی ساختمان مجلس را شروع کردند، فکرش را نمی‌کردند که بساط آنها در نهایت با مداخله نیروی انتظامی جمع شود، چند ماه پیش از آن بود که نمایندگان مجلس از لایحه عفاف و حجاب به عنوان یک اهرم فشار استفاده کرده بودند و با وجود مخالفت شورای عالی امنیت ملی در اجرای این لایحه، بر اجرای آن اصرار داشتند.

هرچند که با گذشت زمان بخشی از جریان تندرو از مواضع خود کوتاه آمدند؛ برای نمونه سیدمحمود نبویان در یادداشتی اصرار بر اجرای این قانون را منجر به ایجاد دوقطبی شدید و تشدید لجاجت اجتماعی و فراخوان تجمع را بخشی از برنامه دشمن برای ایجاد ناآرامی در کشور دانست. اما برای گروهی که بیشترشان به حامیانِ دولت سایه موجود در مجلس و در جریان‌های سیاسی نسبت داده می‌شدند بر مواضع خود اصرار می‌کردند. 

آنچه مشخص است، تعداد کسانی که در دهه شصت و هفتاد در دایره تندروها قرار داشتند و با این نگاه بنیادگرا با رویکرد حذفی بسیار گسترده بود، اما به مرور از تعداد این افراد کاسته شد و حالا به نظر می‌رسد وضعیت سخت کشور شرایط را به جایی رساند که مقامات عالیرتبه پذیرفتند که برای ادامه حیات خود از خواسته‌های این گروه تندرو فاصله بگیرند و با نگاهی واقع‌بینانه تلاش کنند برای حفظ خود، حفظ کشور را نیز در دستور کار قرار دهند؛ در همین راستا مثلاً حاضر شدند تن به مذاکره دهند، تعلیق قانون حجاب را بپذیرند و در برابر مواضع تندی که ضرر آن بیشتر از صدای تندروها باشد بایستند.

در واقع حاکمیت پذیرفت که همراه شدن با خواست عموم افکار عمومی و مردم بقای خودش را تضمین خواهد کرد اما هنوز طیفی از تندروها حضور دارند که اگر نیاز باشد حتی در برابر آنچه به عنوان هسته سخت قدرت شناخته می‎شود عبور می‌کنند، کما اینکه الان نیز اینگونه به نظر می‌رسد که آنها از بسیاری مواضع که مورد پسندشان نیست عبور کرده‌اند.

البته تندروها فعلاً به فعالیت‌شان ادامه می‎دهند، چنانچه وحید یامین‌پور زمانی که از نحوه برخورد نظام با لایحه حجاب ناراضی شده بود، تهدید کرد که در صورت ادامه این رویه حلقه سخت وفاداران از قطار انقلاب پیاده می‌شوند یا سیدمنان رئیسی، رئیس ستاد سعید جلیلی در قم نیز در انتقاد از تصمیم شورای امنیت در عدم اجرای لایحه حجاب گفته بود هسته سخت نظام در شرایط سخت اقتصادی دلخوش به اجرای احکام خدا است و اگر قرار باشد کشور از اسلام تهی شود برای چه خون داد؟ «اگر هسته سخت نظام ناامید شد و جدا شدند از بدنه انقلاب، یعنی رحم‌الله مِن یقرأ فاتحه مع‌الصلوات. امیدوارم شورای عالی امنیت ملی فهم این موضوع را داشته باشد، که اگر بخواهد به این قصه ادامه دهد، هسته سخت نظام ناامید می‌شود. امیدوارم اینقدر فهم داشته باشند.» 

در حالی که آنها خود را هسته سخت نظام می‌دانند، اما همراهی نکردن حاکمیت با این صداها نشان می‌دهد که در مسیر تندروی تنها مانده‌اند. حتی جریان‌های اصولگرا نیز به این سبک طلبکارانه آنها انتقاد دارند و روزنامه فرهیختگان در یادداشتی با انتقاد از این دست تهدیدها نوشته بود: «این قسم مواضع از سویی تهدید حاکمیت و از دیگر سو، تحریک هسته سخت است.»

بیژن مقدم، فعال سیاسی اصولگرا درباره این رویکرد تندروها گفته است: «آن جریانی که همه را نفی می‌کند و خود را یگانه جریان موفق در کشور معرفی می‌کند، مسیری را طی می‌کند که هیچ‌کس باقی نماند. این جریان که علیه همه حمله می‌کند، گاهی نسبت به مواضع رهبر انقلاب هم بی‌اعتنایی می‌کند و بعضاً یا جلوتر یا عقب‌تر از ایشان حرکت می‌کند که چنین رویکردی به هیچ‌وجه درست نیست.» 

اگر سکوت پیش از این به معنای همراهی با این تندروها بود، این‌بار اما اینگونه به نظر نمی‌رسد؛ تندروها صدای خود را بلندتر می‌کنند، اما پاسخی حتی از سوی طرفدارانِ سنتی‌ حاکمیت هم نمی‌شنوند. اخیراً علی شکوری‌راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در این زمینه گفته است:«اولاً تندروها خیلی تقلیل و تخفیف پیدا کرده‌اند. حتی جبهه پایداری و دیگر تندروها - که تفکرات آخرالزمانی دارند و دنبال پیروزی موهوم هستند و در نتیجه مسیر مذاکره را نمی‌پسندند - اعتبارشان را از دست داده‌اند. ثانیاً اگر ما امروز در جایی هستیم که پزشکیان رئیس دولت شده دقیقاً به خاطر عملکرد تندروها و رویگردانی نظام از آنها بوده است.

این‌طور نبود که مثلاً در انتخابات ریاست‌جمهوری پزشکیان خیلی راحت تأیید و برنده شده باشد.. بی‌اعتمادی‌ای نسبت به «هسته سخت» ادعایی تندروها به وجود آمده و رهبری نسبت به آنها بی‌اعتماد شده‌اند و به نظر من این فرآیند بی‌اعتمادی همچنان در حال تشدید است. دور نخواهد بود که آنها از صحنه سیاسی کشور توسط حاکمیت طرد و رانده شوند.

به نظر من اگرچه آنها خیلی حرف می‌زنند و سروصدا می‌کنند اما این حرف‌ها و سروصداها نتیجه‌ای ندارد و نخواهد داشت.» با وجود چنین شرایطی به نظر می‌رسد که در ادامه شاهد بازتعریف رابطه این تندروها با حاکمیت خواهیم بود که در آن تندروها در فضای سیاسی به شکل و شمایل امروزی‌شان یا حذف خواهند شد، یا آرام آرام کُند و با نادیده گرفتن اعتراضات‌شان، از رسمیت و نقش‌آفرینی در مجامع سیاسی بازمی‎مانند.

در همین راستا و در گفت‌وگو با رحیم ابوالحسنی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، مسعود سپهر استاد علوم سیاسی دانشگاه شیراز و عباس عبدی تحلیلگر اصلاح‌‌طلب به بررسی بیشتر این موضوع پرداختیم.

*هم میهن

  تعداد بازديدها: 11
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=102560
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.