این موضع به طرق مختلف از سوی دیگر اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت جدید آمریکا نیز تکرار می شود و برخی رسانهها مدام آن ها را بازتاب می دهند. بعضی رسانه ها نیز بر بستر همین خبرها تحلیل و تفسیرهای مختلفی را به صورت روزانه منتشر می کنند. در کنار این مساله، شاهد هستیم که رسانه ها و منابع خبری و البته برخی فعالان فضای مجازی، به طور دائم در مورد مشکلات اقتصادی و نوسانات بازارهای ارز و طلا و غیره نیز می نویسند و تحلیل ارائه می کنند.
اینکه به واقعیت ها پرداخته شود و متناسب با آن ها ارائه تحلیل شود، یک اقدام عادی و حرفه ای است اما مشکل کار اینجاست که انگار اراده ای جدی به ویژه از سوی جریان های رقیب و دشمن با ایران وجود دارد (به ویژه در میان رسانه های خارجی) که کاری کنند تا مردم ایران جز اخبار بد و ناامیدکننده چیزی نشوند و نبینند. به بیان ساده تر، آن ها که از بمباران ایران و منافع کشورمان سخن میگویند، گویی بیش از همه متمرکز بر بمباران گوش و چشم و ذهنیت افکار عمومی در ایران هستند. به بیان ساده تر، آن ها عمده سرمایه گذاری خود در رابطه با ایران را معطوف به بمباران خبری و رسانهای مردم کشورمان کرده اند.
در این رابطه، توجه به یک نکته بسیار مهم می باشد و آن هم این است که به هیچ عنوان ما نباید از ظرفیت ها و توانمندی های خود غافل شویم و خود را دستکم بگیریم. القای ضعیف بودن یا اینکه ما نمیتوانیم، مساله ای است که در طی دهههای اخیر همواره یکی از راهبردهای جریان های مختالف و معاند با ایران در تعریف تقابلاتشان با کشورمان بوده است. در حقیقت، این جریان ها به شدت از این مساله هراس داشته اند که مبادا ملت ایران خود و قدرتشان را باور کنند زیرا فراگیر شدن این موضوع می تواند منافع آن ها را به شدت به خطر بیندازد.
آنچه مطلوب این دسته از بازیگران است، ایرانی ضعیف و منفعل است و اساسا تشدید مواضع تنشزا و تهاجمی علیه ایران نیز ریشه در این موضوع دارد که ایران در طی سال های اخیر گام های قابل توجهی را برای افزایش قدرت خود و حراست از منافعش برداشته است. از این رو، افکار عمومی در کشورمان و البته نهادهای مسوول در ایران باید کاملا مراقب بمباران هدفمند خبریِ دشمنان و بدخواهان کشورمان باشند.
*سایت الف