حکمرانان در خیابان یکطرفه! یکی از رایزنهای فرهنگی سابق کشورمان در روسیه که اهل فضل و کمالات علمی و معنوی است، خاطرهای از دوران فعالیت خود در این کشور نقل کرده که از عمق نفوذ معنوی انقلاب اسلامی در خارج از کشور و حتی تاثیر گذاشتن آن بر سایر ادیان حکایت دارد. او میگوید:
«در راه دانشگاه داغستان روسیه بودم. در حاشیه جاده دیدم، درِ یک کلیسا باز است. مشتاق بودم بدانم که مسیحیان در کلیسا چه میکنند؟ وارد کلیسا شدم و نشستم. پدر روحانی، کتابچههای جیبی بین زنان و مردان پخش میکرد. یکی را هم به من داد. با تعجب دیدم؛ کتابچه، حاوی «دعای کمیل» به همراه ترجمه روسی آن است! این کتابچهها را ما در ایران چاپ کرده و بین مسلمانان روسیه تقسیم کرده بودیم. نمیدانم اینها از کجا به دست آورده بودند؟ از پدر روحانی سوال کردم: «میدانی این متن چیست و چه کسی ایرادش کرده؟» جواب داد: «نه، فقط میدانم که دعاست ولی نمیدانم چه کسی ایرادش کرده» گفتم: «پس چرا این دعا را میخوانید؟» جواب داد: «مضامینش را نگاه کردم. دیدم بهتر از این نمیتوان با خدا صحبت کرد. چند وقتی است دعاهای خودمان را کنار گذاشتهایم و این دعا را میخوانیم».
مشابه این مجذوب شدن نسبت به مضامین دعای کمیل را از برادران و خواهران اهل سنت در مکه و مدینه شنیدهایم هنگامی که زائران ایرانی در مراسم دعای کمیل شبهای جمعه اجازه داشتند دستجمعی آن را در فضای باز بخوانند و زائران اهل سنت کشورهای عربی و بعضی از اهالی خود عربستان که از کنار جمعیت عبور میکردند با شنیدن فرازهای این دعا توقف میکردند و با شگفتی میپرسیدند آنچه میخوانید چیست و از کیست؟ آنها وقتی میشنیدند این جملات، راز و نیاز امیرالمومنین علیهالسلام با خدای متعال است درصدد تهیه نسخهای از آن برمیآمدند و میگفتند بهتر از این نمیتوان با خدا صحبت کرد.
نمونههای دیگری از این قبیل شیفتگی نسبت به دعاها، تفسیر قرآن کریم، سخنان پیشوایان اسلام به ویژه آنچه از امیرالمومنین در نهجالبلاغه و امام سجاد در صحیفه سجادیه در اختیار داریم، فراوان شنیده شده است. اینها گنجینههای معنوی ارزشمندی هستند که پایههای معارف مکتب اهلالبیت را تشکیل میدهند و هر وقت اقدامی برای برپائی یک نظام حکمرانی توسط پیروان اهلالبیت صورت گرفت، پایههای آن حکمرانی قرار بود بر محتوای همین معارف استوار باشد. انقلاب اسلامی و نظام حکمرانی برآمده از آن که نظام جمهوری اسلامی است نیز با تکیه بر همین پایهها به وجود آمد بطوری که دعوتکنندگان مردم به انقلاب با مطرح کردن مضامین نهجالبلاغه در بخشهای اجرائی و تعامل با مردم و با ترویج مضامین معنوی عمیقی مانند دعای کمیل و صحیفه سجادیه توانستند یک ملت را علیه رژیم ظالم، وابسته و فاسد پهلوی به صحنه بیاورند. امام خمینی برای اجرای عدالت در جامعه تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی آیات قرآن و سخنان امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه را مطرح میکردند و برای گسترش معنویت و رساندن مردم به کمالات روحی فرازهائی از دعای کمیل و مناجات شعبانیه را یادآور میشدند. یاران امام هم در سخنرانیهایشان و سپس در تدوین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی به همین معارف استناد کردند.
این تفکر کاملاً درست بود و اگر حکمرانان ما در مراحل مختلف بر مبنای قرآن و نهجالبلاغه در اجرائیات و تعامل با مردم و بر مبنای معارف معنوی دعای کمیل و صحیفه سجادیه و مناجات شعبانیه و معارف بلندی که در دعاهای ماه مبارک رمضان آمده در بخش ترویج معنویت و اخلاق عمل میکردند، امروز نظام جمهوری اسلامی همانگونه که وعده داده شده بود به عنوان بهترین الگو برای حکمرانی در سطح جهان مطرح بود. انکار وجوه مثبت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، قضاوتی دور از انصاف است ولی همه باید بپذیریم که نظام جمهوری اسلامی اکنون در جایگاهی که وعده آن داده شده بود و آنگونه که مقتضای تکیه کردن بر معارف اسلامی است قرار ندارد. امروز در جامعه ما عدالت نهتنها حرف اول را نمیزند بلکه گمشده اصلی است. از مردم انتظار حضور در صحنهها را داشتن، به منزله عبور از خیابان یکطرفه است. طرف دیگر این خیابان اینست که حکمرانان همانطور که امیرالمومنین میفرمود، در خدمت مردم باشند، در دسترس مردم باشند، در زندگی و معیشت همسطح مردم باشند و البته تلاش کنند رفاه عمومی را در بهترین سطح تامین نمایند. تا زمانی که حکمرانان در خیابان یکطرفه رفت و آمد میکنند، نمیتوانند ادعا کنند در مسیر حکمرانی علوی قرار دارند.
|