برای بسیاری از افرادی که دوره ظلم و اختناق نظام شاهنشاهی و دوران حکومت فاسد محمدرضا شاه پهلوی را ندیده اند، این سوال ممکن است مطرح شود که چرا در ایران انقلاب شد؟ چرا بسیاری از مراجع تقلید، علما و روشنفکران با شیوه حکمرانی نظام سلطنتی مخالف بودند؟ مردم ایران در آن زمان به چه سیاست ها و به چه عملکردها و به چه رفتارهایی از حاکمیت اعتراض داشتند؟ آنها از قیام خود علیه نظام پادشاهی چه می خواستند و از ظهور انقلاب اسلامی چه انتظاری داشتند.
بهترین پاسخ به این سوالات را می توان در اعلامیه ها و سخنرانی های امام خمینی و نیز سایر مراجع تقلید و شخصیت های انقلابی و نیز در خاطرات زندانیان سیاسی و همچنین شعارهای معترضین در آن ایام دریافت. مطالعه صحیفه امام، بیانیه های مراجع عظام تقلید، سخنرانی های روشنفکران و روحانیون مبارز و همچنین مقالات و مطالبی که در آن سالها منتشر شده است به خوبی نشان می دهد که مردم ایران در آن سالها به دنبال چه اهداف ومقاصدی بودند و چه چیزهایی را می خواستند و چه چیزهایی را نمی خواستند.
و در یک کلام مدینه فاضله ای که انقلابیون به دنبال آن بودند چه مشخصاتی داشت؟
اما داستان از این قرار است:
در اعتراضات عمومی سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ که مردم به رهبری امام خمینی رحمت الله علیه در خیابان های شهرها و کوچه های روستاهای مختلف ایران به تظاهرات و راهپیمایی علیه نظام ظالمانه شاهنشاهی و استبداد پهلوی پرداختند بر این باور بودند که با برپایی نهضت اسلامی به اهداف مهم زیر دست پیدا خواهند کرد:
۱- پایان دادن به نظام سلطنتی موروثی که مردم در انتخاب حاکمان اصلی کشور نقشی نداشتند و نیز محو استبداد و دیکتاتوری در ساختار حکومتی ایران
۲- تشکیل نظام جمهوری و مردم سالاری و برپایی یک حکومت عدل اسلامی از طریق برگزاری مرتب انتخابات آزاد با مشارکت آحاد مختلف مردم برای تعیین سرنوشت خویش به صورت مستمر
۳- ساخت ایرانی آباد و آزاد و مستقل با اقتصادی پویا که بتواند الگوی سایر کشورهای همسایه و منطقه باشد.
۴- وابسته نشدن حکومت به قدرت های بزرگ و حفظ استقلال حاکمیت در تصمیم گیری های سیاسی و ملی
البته مفهوم استقلال، کاهش روابط ایران با کشورهای مختلف جهان از جمله ابرقدرتها نبود، بلکه منظور از آن اجازه ندادن به مداخله قدرت های بزرگ در امور داخلی ایران و تعیین مسئولین کشور توسط آنان و یا انتخاب افراد تحت نفوذ آنها بود.
۵- از بین بردن ظلم و ایجاد بستری مناسب برای برپایی عدالت در جامعه به گونه ای که همه استعدادهای آحاد مختلف مردم بارور شود و همه ایرانیان برای تعالی معنوی خوبش و توسعه ایران عزیز تلاش کنند.
۶- به چرخش درآوردن قدرت بین سیاستمداران و حکمرانان و نیز در بین آحاد مختلف مردم به گونه ای که حکومت همواره در دست اشخاص ثابت و خاصی قرار نگیرد و کسی نیز به صورت مادام العمر در قدرت باقی نماند.
۷- برقرای آزادی اندیشه و تفکر و عقیده و بیان و از بین بردن زندان های سیاسی و عدم بهره گیری حکومت از حبس ها و حصرها به ویژه برای انسان های آزادیخواه، وطن دوست، سیاستمداران و مخالفین سیاسی و تبدیل زندان ها به موزه های عبرت و مراکز آموزشی
لازم به ذکر است که همه نکات و موارد فوق در شعارهای اصلی مردم یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در اکثر راهپیمایی ها و تظاهرات اعتراضی متبلور بود.
بنابراین مردم می خواستند تا:
۱- بساط ظلم و زور برچیده شود،
۲- حکومتی خدمتگزار و دلسوز به وجود آید.
۳- امنیت پایدار برای آحاد مختلف مردم برقرار شود.
۴- در همه جای کشور علائم پیشرفت و توسعه مشهود باشد و به چشم بیآید.
۵- آمال و آرزوی مردم کشور، مهاجرت از وطن و زندگی در خارج از کشور نباشد.
۶- ایران آنقدر توسعه یافته شود که مردم سایر نقاط جهان در آرزوی دیدار از ایران باشند.
۷- مردم با هم مهربان باشند و به یکدیگر کمک کنند.
۸- ایرانیان ثروتمند شوند و همه آنان با رفاه و آسایش زندگی کنند.
در آن زمان می گفتند: من لا معاش له، لا معاد له
در یک کلام مردم می خواستند که:
تمام بدی های نظام سلطنتی از جمله:
۱- غیر منتخب بودن مسئولین کشور،
۲- اداره کشور به صورت امنیتی از طریق سلطه ساواک،
۳- توسعه زندانهایی مثل اوین و قصر،
۴- بدرفتاری با زندانیان و شکنجه زندانیان سیاسی،
۵- وابسته بودن پادشاه و سران کشور به خارجی ها،
۶- ناسازگاری حکومت با مبانی دینی،
۷- بی توجهی دولت به مستضعفین و گسترش فقر و فساد و تبعیض از بین برود.
و خوبی های حکومت های پیشرفته در ایران رایج شود و ایران همواره سرآمد و سربلند و عزیز باشد.
*جماران