نبرد سخت علیه جنگ نرم تجربه شکستهای قدرتهای سلطهطلب غربی در رویاروئی سختافزاری با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی اکنون به آنها آموخته است به جنگ نرم متوسل شوند. آنها از ایجاد شورشهای داخلی در دو سال اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به راه انداختن جنگ تحمیلی از طریق صدام و حزب بعث عراق نتوانستند به نتیجه مطلوب خود برسند، از جنگ اقتصادی و سیاسی هم طرفی نبستند و بعد از این ناکامیها به جنگ نرم روی آوردند.
جنگ نرم علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی هرچند سالهاست که ادامه دارد ولی مدتی است نوک پیکان حمله را متوجه هسته مرکزی کرده و اصل انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفته است. این هدفگیری در شرایطی که نسل کنونی با وقایع انقلاب فاصله زمانی زیادی دارد و در حالی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخلی ایران با مشکلات قابل توجهی همراه است، یک هدفگیری کاملاً دقیق و حسابشده است. به راه اندازندگان این حمله به هسته مرکزی برنامهشان اینست که به نسل کنونی القاء کنند آنچه درباره انقلاب به شما گفتهاند دروغ است و جابجائی حکومتها در ایران یک نقشه خارجی بود که با هدف تامین منافع قدرتهای سلطهگر صورت گرفت. این، شیطانیترین نیرنگ دشمنان ملت ایران است که اگر تاریخنگاران میهندوست کشورمان و صاحبان قلم و اندیشه درصدد مقابله مستند با آن برنیایند، شاهد یک تحریف تاریخی بزرگ خواهیم بود.
اخیراً یک دانشجوی ایرانی مقیم کانادا به نقل از استادان دانشگاهی که در آن درس میخواند در یک پیام ویدیوئی گفت در سال 1357 چون در اثر تحریم نفتی کشورهای عربی در جنگ با اسرائیل و حامیان غربی آن قیمت نفت بشدت افزایش یافت، قدرتهای غربی تصمیم گرفتند شاه ایران را برکنار کنند و مخالفین او را به قدرت برسانند تا از مشکل گرانی نفت خلاص شوند و آنچه در ایران اتفاق افتاد این بود نه یک انقلاب واقعی!
جالب اینست که این ترفند همزمان با مرگ جیمی کارتر (9 دیماه امسال) رقم خورد و از قضا رسانههای آمریکائی به این مناسبت که انقلاب اسلامی ایران در زمان ریاست جمهوری کارتر بر آمریکا پیروز شد، تاریخچهای از تلاشهای او برای جلوگیری از سقوط شاه ایران را منتشر کردند. این گزارشها دقیقاً عکس ادعای مطرح شده در سخنان اساتید آن دانشگاه کانادا را مطرح میکنند و با شفافیت تمام اصالت انقلاب اسلامی و نقش ضدآمریکائی رهبری امام خمینی را به اثبات میرسانند.
نشریه والاستریتژورنال چند روز بعد از مرگ جیمی کارتر در دیماه امسال در گزارشی با عنوان «محرمانههای کارتر» نکات مهمی را درباره سقوط شاه منتشر کرد که محور اصلی آن تشریح دشواریهای کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش فراوان وی برای جلوگیری از سقوط شاه است. والاستریتژورنال نوشت: «تصور رایج با گذشت چهار دهه از ریاست جمهوری جیمی کارتر اینست که او به نوعی مسئول از دست دادن ایران است. اغلب استدلال شده که انفعال او به شکلگیری یک حکومت اسلامی در سال 1979-1357 در ایران کمک کرده است. اما اگر این موضوع به عنوان مهمترین میراث او دیده شود به گواهی آرشیوهای آن زمان هیچکس به اندازه کارتر برای خنثی کردن انقلاب ایران تلاش نکرد و هنگامی که این تلاش ناکام ماند، او برای براندازی حکومت اسلامی توطئه کرد... در سال 1973 جنگ اعراب و اسرائیل با تحریم نفتی و افزایش چشمگیر قیمت نفت همراه بود. آمریکا مجبور بود در مناطق مختلف جهان به نیروهای نیابتی خود تکیه نماید و در خاورمیانه شاه ایران چنین نقشی را برای آمریکا ایفا میکرد. او در جنگ نفت از آمریکا حمایت کرد و از پیوستن به اعراب در اعمال تحریم نفتی خودداری کرد. در دیماه 1357 وقتی کارتر احساس کرد حکومت شاه در حال فروپاشی است برای مقابله با آیتالله روحالله خمینی به گزینه موسوم به C علیه انقلاب روی آورد که به معنای کودتا بود. او ژنرال هایزر را به ایران اعزام کرد تا ارتش ایران را برای کودتا و تصرف قدرت به نفع شاه آماده کند ولی ژنرالهای ایرانی که فهمیده بودند سرکوب مردم موثر نیست در حال فرار از ایران بودند و طرح کارتر شکست خورد...» روزنامه جمهوری اسلامی، 26 دیماه 1403، صفحه 9.
این، روایت خود آمریکائیها از تلاش فراوان کارتر رئیس جمهور آمریکا برای جلوگیری از سقوط شاه و مانع شدن از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که خط بطلان پررنگی بر جعلیات همکفران غربیشان در جنگ نرم علیه هسته مرکزی انقلاب اسلامی است. ما البته نباید به این اعترافات اکتفا کنیم. خنثیسازی توطئههای گسترده قدرتهای سلطهگر علیه انقلاب اسلامی نیازمند تلاش فراوان تمام افرادی است که دل در گرو استقلال و سرافرازی ایران دارند.
|