تاريخ انتشار: 04 بهمن 1403 ساعت 01:32:16
تحلیل سیاسی هفته

ترور دو قاضی دیوان عالی کشور در این هفته، از موضوعاتی بود که واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌ها و افکار عمومی به همراه داشت. یک سر این ماجرا به ضعف انتظامی و اطلاعاتی باز می‌گردد که چگونه سلاح گرم و آلت قتاله به داخل یکی از مهمترین وزارتخانه‌ها و ادارات کشور حمل شده است و اینکه چگونه در مدت زمانی که این ترور صورت گرفته، مقابله‌ای با عامل این جنایت صورت نگرفته تا اینکه خودش اقدام به خودزنی کرده است.
یک سر دیگر موضوع به اهداف و انگیزه‌های آن برمی‌گردد و اینکه آیا عامل این جنایت، نفوذی شبکه نفاق بوده و با انگیزه‌های سازمانی دست به این اقدام زده و یا اینکه عوامل شخصی و اجتماعی دیگری نیز در این امر دخیل بوده است.
از روایت‌هایی که از نحوه وقوع این ماجرا نقل شده و رسانه‌ای گردیده، چنین به دست می‌آید که انگیزه‌ اقتصادی در شکل‌گیری این ماجرا بی‌تاثیر نبوده و مثل هر جرم و جنایت دیگری که در این سال‌ها شاهد فراوانی آن بوده‌ایم، با انگیزه‌های فقر اقتصادی همراه بوده و اگر هم عامل سازمانی در آن دخیل بوده باشد، در این مورد مشخص، نیاز شدید مالی در آن نقش‌آفرینی کرده است.
در این هفته موضوع پیوستن ایران به لوایح مرتبط با FATF و ضرورت تصویب آن در مجمع تشخیص مصلحت، بیش از پیش در فهرست مطالبات فوری افکار عمومی و دست‌اندرکاران امور تولیدی و فعالان اقتصادی قرار گرفت. بسیاری از کارشناسان معتقدند جناح بهره‌مند از ادامه وضعیت تحریم، در سال‌های اخیر از حامیان پروپاقرص عدم پیوستن به این لایحه بوده و با شفاف‌سازی جریانات نقل و انتقال‌های مالی در عرصه بین‌المللی مخالفت کرده و بدین‌وسیله گزینه «خودتحریمی» را بر اقتصاد کشور تحمیل نموده‌اند ولی اکنون وضعیت کشور و تحلیل‌های مبتنی بر هزینه و فایده، بر تصویب این لایحه به صراحت دلالت می‌کند. قطعاً در شرایط موجود، راهی جز پیوستن به آن وجود ندارد و اگر این تصویب در سال‌های قبل صورت می‌گرفت، می‌توانست از وارد شدن خسارات هنگفت به اقتصاد کشور و ایجاد ترمزهای توسعه‌ای، جلوگیری کند. آشکار شدن منافع پیوستن به این لایحه در وضعیت کنونی آنچنان مشهود گردیده که جهت‌هائی از تحریم‌ها و تعلیقات مالی و اقتصادی علیه ایران، باید از دامی که یک طیف سیاسی خاص برای آینده کشور پهن کرده رهایی یافت و از فهرست ادامه‌دهندگان مسیر پولشویی در جهان که فقط ایران و کره شمالی را به خاطر عدم پذیرش FATF زیر ذره‌بین قرار داده، خارج شد.
برگزاری مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیس ‌جمهور جدید آمریکا و برقراری آتش‌بس در غزه، دو موضوع مهم خبری در صحنه بین‌المللی بودند. دونالد ترامپ، چهره جنجالی سیاست آمریکا، پس از کش و قوس طولانی در صحنه سیاسی و اظهارنظرهای عجیب در مبارزات انتخاباتی، سرانجام روز سه‌شنبه مراسم تحلیفش را به جا آورد. وی در همان بدو تصدی قدرت، با طرح موضوعات جنجال‌برانگیز، نشان داد آمریکا و جهان، چهار سال خبرساز و چه بسا تنش‌زا را پیش روی خواهند داشت. ترامپ، با طرح تغییر در قانون مهاجرت، ادعای مالکیت بر کانادا، گرینلند دانمارک، پاناما و قصد تغییر نام خلیج مکزیک و فشار به اروپا برای بالا بردن بودجه نظامی و افزایش خریدهای تسلیحاتی از آمریکا، خط‌مشی و خوی زیاده‌طلبی و جهانخواری آمریکا را مورد تاکید قرار داد. این اظهارات و موضع‌گیری‌ها، از همین آغاز با واکنش‌های گسترده هم در داخل آمریکا و هم در خارج مواجه شده و عصبانیت و خشم کشورهای مورد اشاره ترامپ را در پی داشته است. مناسب‌ترین توصیف از دوره تازه نشستن ترامپ بر مسند قدرت را روزنامه گاردین آورده و گفته است: «ترامپ پیام‌آور ترس، اختلاف و عوام‌گرایی است».
برقراری آتش‌بس در غزه، دیگر موضوع مهم خبری بود که حجم عمده خبرها و گزارش‌های رسانه‌های جهان را به خود اختصاص داد. رژیم صهیونیستی سرانجام پس از نزدیک به 470 روز جنایت و آتش‌افروزی در فلسطین و منطقه، به توافق آتش‌بس تن داد و آتش‌بس از صبح روز یکشنبه در غزه برقرار گردید. صهیونیست‌ها با هماهنگی و حمایت همه‌جانبه آمریکا در یکسال و نیم گذشته، نزدیک به 47 هزار فلسطینی را به شهادت رسانده و بیش از یکصد هزار نفر را مجروح و معلول ساختند و نزدیک به سه چهارم غزه را با خاک یکسان کردند.
این حجم از جنایات در برابر چشم مجامع عریض و طویل بین‌المللی رخ داد و جامعه جهانی برای توقف ماشین کشتار صهیونیسم، کاری نتوانست انجام دهد و این ننگ بزرگی برای این مجامع بین‌المللی است. سرانجام، این مقاومت مردم فلسطین بود که با دادن هزینه سنگین و پایداری و عدم تسلیم، صهیونیست‌ها را از ادامه جنگ مایوس و آنها را به پذیرش آتش‌بس وادار ساخت. غزه، امروز نماد ظلم و جنایت صهیونیسم بین‌المللی مورد حمایت آمریکاست.
واقعیت این است اگر صهیونیست‌ها با بهره‌مندی از حمایت‌های همه‌جانبه غرب به سرکردگی آمریکا، غزه را ویران ساخته و ده‌ها هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیدند ولی قادر نبوده‌اند ذره‌ای در حقانیت ملت فلسطین در مواجهه با اشغالگری، خلل ایجاد کنند. صهیونیست‌ها در تلاش برای فرار از این واقعیت تلخ، مجبور به ادامه ماجراجویی هستند و لشکرکشی تازه آنها به کرانه باختری، موید این درماندگی و هزیمت است.

*روزنامه جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 194
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=101972
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.