تاريخ انتشار: 19 دي 1403 ساعت 23:48:26
حنای بی‌رنگ آخرین فرصت

ریچارد نفیو معروف به معمار تحریم‌های هوشمند ابتدای دهه نود علیه ایران، مقاله‌ای در نشریه فارن افرز نگاشته و عنوانش را هم «آخرین فرصت برای ایران» برگزیده است. البته هرگز باور نداشته‌ام که هر نوشته و مصاحبه و این روزها توئیت جماعت اهل سیاست الزاما واجد اهمیت و نیز معانی نهانی و هویداست که هوش متوسط بسیاری از این جماعت از میانگین جوامع کمتر است و گاه تنها نخستین کلماتی که بر ذهنشان می‌رسد را روانه کاغذ نموده یا بر زبان می‌آورند. افسون و انعکاس رسانه و تکرار تصاویر و نیز گفته‌های آنان در کاغذ و تصویر از اهل سیاست تصویری دانشمند و دوراندیش می‌سازد که نحوه فنجان دست گرفتن، نگاه و نیز هر واژه‌شان لبریز معنی و کرداری برای آتیه و اکنون است و نکته‌دان‌ها باید بر این ترهات تفسیرها قلمی نمایند.
در خاطرات خانم مونیکا لوینسکی کارآموز سابق کاخ سفید و رقیب عاطفی خانم هیلاری آمده که زمانی در دفتر رئیس جمهور حاضر بوده و کلینتون با بوریس یلتسین رئیس جمهور وقت روسیه درباره توان موشکی طرفین گفتگو می‌کرده است.
کلینتون از باده گساری و بیخوابی شب قبل تا آستانه افتادن گوشی تلفن از دستش رفته و یلتسین مدام به اطرافیانش می‌گفته به گمانش کلینتون دارد پیغام مخاصمه با این بی اعتنایی صادر می‌نماید... و باقی داستان را خودتان در کتاب بخوانید.
القصه جناب نفیو خواسته تا ترامپ یک فرصت و آخرین فرصت را برای دیپلماسی و گفت‌وگو با ایران فراهم آورد و احتمالا معنای آخرین فرصت روشن است و پس از آن دهان‌ها بسته و مخاصمه آغاز می‌شود. نفیو کلیاتی درباره شرایط منطقه و امکان‌های ایران و ایالات متحده نیز بر قلم آورده که بیش و پیش از گفته‌های پیشتر نیست و به باورم تنها در آن خودنمایی و فضیلت فروشی نهفته است.
نکته نخست این که آخرین فرصت را به کسی می‌دهند که در خطا، اشتباه و بدکاری مداوم بوده است، در مورد مشخص پرونده هسته‌ای، تاکنون جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات برجامی خود عمل نموده است و گزارش‌های غیرسیاسی ناظران آژانس هم موید این ادعا هستند. شبهه و هراس افکنی با جملاتی چون آخرین فرصت، حمله به تاسیسات اتمی و... داستان‌هایی نخ نما هستند و حکایت همان گزینه‌های روی میز که سال‌هاست گفته می‌شود و هیچ سخن تازه‌ای در میان نیست.
ممکن است برخی تحلیلگران و البته سیاسیون واشنگتن گمان ببرند ایران با توجه به تغییرات منطقه در موضع ضعف است و باید غایت و نهایت امتیاز و البته خلع توان را در برابر آن اعمال نمود. طبعا ایران با مشکلات اقتصادی و کاستی انرژی مواجه است. اما از یاد نبریم تغییر در سوریه الزاما معنی ضعف تهران را نمی‌دهد.
باید پرسید فرجام حضور و هزینه ایالات متحده در عراق و افغانستان دقیقا کدام بوده است؟ آیا نظم سیاسی مورد نظر و ترتیبات متخذه راه بر کمال مطلوب برد یا دشمنان پیشتر ایالات متحده حالا ساکن ارگ و منطقه سبز هستند و یانکی‌ها شبانه و با سرعت تسلیحات و متحدانشان را به خود وانهادند و گریختند؟ نمی‌شود منطقه سیال و آتشین مزاج غرب آسیا را سطحی و با هلهله‌های زودگذر تفسیر نمود. اینجا جای آدم‌های زودرنج و البته عجول نیست.
برنامه هسته‌ای ایران از مرزهای هراس غرب سالیانیست که عبور کرده و فارغ از تاسیسات در ذهن و ضمیر دانشمندان کشور نشسته است و هرگز با حذف و خرابکاری نمی‌شود آن را از میان برداشت اما منطق غربی می‌پندارد با حذف مکان و اشخاص می‌شود یک باور و البته دانش را از میان برداشت. در این مقاله آقای نفیو احتمالات در یک حمله نظامی را هم می‌سنجد و می‌خواهد آمادگی برای آن وجود داشته باشد اما نخست فرصت به دیپلماسی داده شود. تکرار سخنان ملال آوری که بارها و سال‌ها شنیده‌اید، پنجره‌ها برای گفت‌وگو همیشه باز نیست، فرصت‌ها همیشگی نیستند، ترامپ گزینه‌های دیگری دارد و...
باور دارم نوشته آقای نفیو فارغ از نام و نقش ایشان در گذشته چندان نکته تازه و محال اعتنایی ندارد. اگر مخاطب این گفته‌ها تصمیم‌سازان در ایران‌اند باید گذر این سال‌ها به نفیو و ساکنان کاخ سفید الگوی تصمیمی‌گیری تهران را نشان داده باشد. فشار و تهدید به برخورد، هرگز موجب عدول و عبور از خطوط قرمز نگشته و البته انگیزه و اراده تهران هم در یک سال اخیر به قدر کافی سنجیده شده است. تحریم‌ها تا غایت و نهایت تازموده شده‌اند و البته بر مردم و توسعه در ایران فشار و فرسودگی حاصل کرده‌اند و این قابل نادیده انگاری نیست، اما ایران از مرحله تنش‌ها عبور نمود و زیستن و دوام آوردن با تحریم‌ها و البته کمترین فروش نفت را هم آموخت و البته با سختی و کندی در ساختارها اما به هر روی آن چه آقای نفیو و صاحب کارانش می‌خواستند محقق نشد.
نکته دیگر توقف برنامه هسته‌ای و یا کندی سرعت آن بود که تهران از مرز علم هسته‌ای گذشته و اراده لازم را هم دارد اما تصمیم مسئله‌ایست که نوع مواجهه طرف مقابل در شکل گیری آن موثر خواهد بود.
به نظرم فارغ از نگاشتن مطالب ملال آور و تکراری و در پرده و با ایهام سخن گفتن بهتر است نخست واشنگتن‌نشینان دریابند ایران بخش بسیار مهمی از ترتیب و تصمیم در خاورمیانه است و باید ابتدا تفاوت و الگوی خاص رفتاری آن را پذیرفت و رویاها را کنار نهاد. دوم دلخوش نمودن به برخی تغییرات در خاورمیانه کودکانه است، باید تصمیمات بزرگ برای اقدام عادلانه و موثر گرفت.

*مردم سالاری

  تعداد بازديدها: 20
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=101872
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.