10 موریانه که رژیم اسد را از درون پوسانده بود کسی و گروهی رژیم بعث سوریه را برنینداخت. موریانه ها از درون پوسانده بودند و تحریر شام تنها تلنگری بود برای فروریختن ساختاری پوسیده. در این تحلیل به این موریانه ها پرداخته ایم و از این قرار: رشوه/ ساختار تک حزبی/ فروپاشی اقتصادی و کاهش فاحش رشد اقتصادی تا منفی 26 درصد / نگاه به خارج/ حکومت اقلیت ۱۲ درصدی بر اکثریت متنوع و متکثر/ تصور نادرست از حمایت روسیه و شخص پوتین/فقدان پشتوانه ایدیولوژیک و دینی/سرشت بعثی/ خوب برای دیگران و بد برای مردمان خود /بیگانه با روشنفکران
عصر ایران؛ سقوط حکومت خاندان اسد در سوریه در تنها 11 روز همچنان مهمترین خبر و موضوع تحلیلهاست.
از صدا و سیمایی که در ابتدا به شورشیان میگفت «تروریستهای تکفیری» و بعد تکفیری را برداشت و سپس به «گروههای مسلح» و در ادامه «مخالفین مسلح» تغییر داد و به شبه نظامیان رسید و در نهایت از لفظ "معارضین" استفاده کرد انتظار نیست تحلیل کند خاصه وقتی با دعوت از محمد جواد لاریجانی در حالی که به پشت دروازه های شام رسیده بودند نشان دادند تا چه حد از مرحله پرتاند چون تنها ساعاتی بعد در پگاه 18 آذر 1403 رژیم بعثی بشار اسد فروریخت.
اما آیا واقعا نیروهای تحریر شام رژیم اسد را ساقط کردند یا مطابق تحلیل کیهان سناریوی آمریکا و اسراییل بود یا از درون پوسیده بود و تنها به تلنگری نیاز داشت؟
واقعیت این است که رژیم اسد در واقع از درون پوسیده بود و تحریر شام کار را تمام کرد. اما آن موریانهها که از درون پوسانده بودند این ۱۰ فقرهاند:
۱. رشوه؛ رژیم اسد از صدر تا ذیل گرفتار رشوه بود. هر که به سوریه سفر کرده باشد خاصه اگر از مرز زمینی با لبنان عبور کرده باشد با این پدیده زشت و آبروبر رو به رو شده. در بهار سال ۸۵ که در قالب هیأتی به لبنان رفتیم رفت و برگشت از مرز زمینی با سوریه گذشتیم چون با پرواز تهران-دمشق رفتیم و باز از همان طریق بازگشتیم. چه در رفت و چه در برگشت واضح بود به بهانههای مختلف رشوه می گیرند.به دو دلار قانع بودند و مسافر ایرانی می پرداخت و به حال و روزشان افسوس می خورد. دلار در ایران زیر هزار تومان بود و آثار مثبت دولت دوم خاتمی همچنان باقی.
آن قدر این امر رایج بوده که خبرنگار اصولگرا نام کتاب خود را گذاشته "خبرنگار دو دلاری"! البته عنوان برای دور زدن سانسور بوده تا گردی بر دامان حکومت اسد ننشیند. وقتی همه به رشوه عادت کنند یک احتمال برای دلیل پیشروی سریع می تواند این باشد که به ارتش و پلیس رشوه داده بودند و مقاومت نکردند. (تدبیر آقای قالیباف و رفقا را ببینید که قانونی برای تحمیل پوشش به زنان و دختران ما نوشتهاند که راه رشوه را باز میگذارد. هر چند این قانون اجرا شدنی نیست و اصطلاحا اگر قرار بر ابلاغ باشد مرده به دنیا میآید!).
۲. تک حزبی؛ عنوان حکومت سوریه جمهوری عربی بود اما عملا نشانی از جمهوریت نداشت و رییس آن با انتخاب حزب بعث سوسیالیست تعیین می شد و همان را به جای انتخابات مثلا به رفراندوم میگذاشتند.
اواخر البته چند رقیب صوری برای بشار اسد تراشیده بودند و او مثلا در رقابت با آنها پیروز شد با ۹۵.۱ درصد آرا! منتها معلوم نشد رییس جمهوری که به ۹۵.۱ درصد آرا متکی است چرا باید بگریزد و آن ۹۵.۱ در این ۱۱ روز کجا بودند. جالب این که آخرین انتخاب او در سال ۱۴۰۰ انجام شده بود. جمهوری و انتخابات لوازم خود را دارد و اگر آن لوازم نباشد به مضحکه بدل می شود. از این حیث ساختار عربستان سعودی که انتخاباتی برگزار نمیکند و قدرت از برادری به برادری انتقال یافت و حالا قرار است به پسر منتقل شود صادقانهتر است تا یک جمهوری که پسر به جای پدر بنشیند.
۳. فروپاشی اقتصادی؛ پس از اعتراضات ۲۰۱۱ رشد اقتصادی سوریه به منفی ۲۶ درصد رسید و در سال بعد تکرار و نهایتا به منفی ۱۰ درصد رسید و صفر شد ولی مثبت نه. رشد اقتصادی منفی یعنی کوچک شدن اقتصاد و فقیرتر شدن مردم و همین زمینه اعترضات را فراهم ساخت و در نهایت رضایت به جایگزینی تحریریها.
وقتی رشد اقتصادی صفر یا منفی است یعنی سهم شما از این کیک کمتر میشود و سهم بیشتر دیگران به قیمت بهرهبرداری از سهم شما و در چنین جامعهای برخورداری دیگری به بزرگ شدن اقتصاد نسبت داده نمیشود بلکه ناشی از رانت و سهمیهخواری است. منتها همین اگرچه عدهای را به آلاف و الوف رساند اما مثل موریانه از درون پوساند.
۴. نگاه به خارج؛ چنان که در مقالهای دیگر آمده مطابق نظریه ساموئل هانتینگتون که در ایران دکتر بشیریه تبیین کرده حکومتهای سست بنیاد نگاه به خارج دارند یا حکومتهایی که نگاه به خارج دارند سست بنیادند و هر دو گزاره درست است.
چشم اسد به روسیه بود و ایران و حزبالله ولی روسها درگیر اوکرایناند و احتمالا پوتین میخواسته بر سر اوکراین با ترامپ معامله کند و تنها لطف او در حق اسد پناه دادن بوده تابه سرنوشت صدام حسین دچار نشود و مانند نوبت قبل جنگنده نفرستاد. ایران هم جدای آن که درگیر مشکلات خود است برای مقابله با داعش نیرو فرستاده بود و دریافت اینها ربطی به داعش ندارند و حزبالله هم در ماههای اخیر دچار مشکلات متعدد شده ضمن این که اگر نصرالله هم زنده بود هماهنگ با ایران عمل میکرد و اگرچه در مقابل اسراییل با اسد همراه بود امامقابله با مردم به محبوبیت او آسیب میرساند. نگاه به خارج ابتکار عمل را از اسد سلب کرد. تا تقی به توقی خورد به مسکو رفت و ۱۱ روز بعد هم باز رفت و این بار ماندگار شد!
|