اسلام دین بلاتکلیفی نیست مهمترین عامل موفقیت حکمرانی در هر جامعهای، وحدت کلمه متصدیان اندامهای حکمرانی آن جامعه است. تاکید قرآن کریم از روزهای اول شکل گرفتن جامعه اسلامی با زعامت پیامبر اکرم همین واقعیت را نشان میدهد. فراوانی توصیه به وحدت در احادیث منقول از پیشوایان معصوم نیز تاکیدی مضاعف بر اهیمت وحدت کلمه مسلمین به عنوان امت واحده است. در کلام امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی نیز توصیه به وحدت کلمه و بر حذر داشتن از تفرقه، یکی از پرتکرارترین مطالب است. ایشان با نگاه عمیق، نافذ و آیندهنگری که داشتند، این توصیهها را علاوه بر امت اسلامی، به صورت خاص با مسئولین نظام جمهوری اسلامی هم با اصرار و تکرار بیشتر در میان میگذاشتند. این اصرار و تکرار معمولاً با هشدارهای تکاندهندهای همراه میشد که شاید نقطه اوج آن، این مطلب معروف باشد که اگر این انقلاب و این نظام شکست بخورد، اسلام تا صد سال دیگر نمیتواند در این کشور سرش را بلند کند.
به این هشدار امام خمینی متاسفانه توجه چندانی نشد. به جهان اسلام و اوضاع بسیار نگرانکننده امت اسلامی که بشدت دچار تفرقه است فعلاً نمیپردازیم ولی بر این نکته کلیدی تاکید میکنیم که از ایران در دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی این انتظار وجود دارد که با وحدت کلمه در درون خود، الگوئی عملی برای سایر کشورهای اسلامی و در نهایت برای امت اسلامی باشد. آنهمه اصرار و تکرار که امام خمینی برای حفظ وحدت کلمه در ایران داشتند به این دلیل بود که میدانستند ایران میتواند در دوران نظام جمهوری اسلامی نقش سرنوشتساز برای شکل دادن به وحدت امت اسلامی داشته باشد و مهمتر اینکه عدم توفیق جمهوری اسلامی ایران در رسیدن به انسجام و وحدت کلمه داخلی موجب ناامیدی سایر ملتهای مسلمان میشود و آرمان وحدت امت اسلامی را ناکام خواهد کرد.
این را نمیتوان انکار کرد که مسئولان نظام جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل درباره وحدت کلمه شعارهای خوبی میدهند، همایشهای زیادی برگزار میکنند، بودجههای قابل توجهی برای اعلام ضرورت وحدت کلمه صرف میشود، در موارد مختلف تعارفات زیادی با همدیگر تیکهپاره میکنند و عناوین و القاب خوبی برای همدیگر بکار میبرند ولی خروجی اینهمه شعار و تعارفات و دور همدیگر جمع شدنها و صرف بودجههای کلان چیزی نیست که به وحدت کلمه کمک کند. آنچه در جامعه دیده میشود دوقطبی عمل کردن و هر روز شدیدتر شدن تفرقه است. برای یک نظام سیاسی زیبنده نیست بعد از گذشت چند دهه نتواند درباره اینکه مذاکره خوبست یا نه، تصمیم روشن و قطعی بگیرد. برای یک نظام اسلامی مناسب نیست بعد از سالها جدال نتواند درباره بعضی احکام دینی و چگونگی اجرای آنها به نتیجه روشنی برسد. برای یک نظام سیاسی برآمده از آراء مردم و مبانی دینی زیبنده نیست نتواند تکلیف موضوعاتی از قبیل FATF، فیلترینگ و حدود و ثغور آزادیهای فردی و اجتماعی مردم را روشن کند. ما هنوز درباره اینکه تحریم بد است یا خوب، با هم اختلاف نظر داریم. هنوز عدهای چنان با بعضی موضوعات شرعی افراطی برخورد میکنند و عدهای دیگر با همان موضوعات به صورت عکسالعملی چنان تفریطی عمل میکنند و سخن میگویند که مردم با مشاهده این دو برخورد غیرمتعارف به اصل دین نگاه تردیدآمیزی پیدا میکنند.
در عرف جوامع آنچه مورد پذیرش عقلاست اینست که داناترین، باتدبیرترین و صالحترین افراد به مناصب مختلف حکمرانی میرسند. در نظام جمهوری اسلامی هم افرادی که مناصب کلیدی را در اختیار دارند همین ادعا را دارند. بنابراین، انتظاری که از آنها وجود دارد اینست که تکلیف این موضوعات بلاتکلیف را روشن کنند و مردم را از سردرگمی خارج نمایند. اسلام چه گناهی کرده است که شما به نام او به قدرت رسیدهاید و بر مناصب مختلف تصمیمگیری تکیه زدهاید ولی درباره حیاتیترین موضوعات تصمیم روشنی نمیگیرید و یا به تصمیماتی میرسید که در مرحله عمل دچار مشکل میشوند و خروجی کارهای شما به جای آنکه وحدت باشد تفرقه و بدبینی و بیاعتمادی است؟ آیا وقت آن نرسیده است که ثابت کنید اسلام دین بلاتکلیفی نیست؟!
|