این هفته مطلبی در ژورنال علمی «پیشرفتهای دانش» منتشر شده است مبتنی بر مطالعاتی درباره اقلیم از سال ۲۰۰۰ که نشان میدهد به خاطر افزایش دمای زمین، موضوع تبخیر بیش از کاهش بارندگی در ایجاد خشکی و خشکسالی اثرگذاری دارد. این یافته علمی که نتیجه مشاهدهها و یافتههای هواشناسی و زمینشناسی ۴۳ساله است، اهمیت اصلاح و تغییر رویکردها و سیاستهای کنونی را در ابعاد مختلف ازجمله مدیریت و ذخیره منابع آب منعکس میکند.
این هفته مطلبی در ژورنال علمی «پیشرفتهای دانش» منتشر شده است مبتنی بر مطالعاتی درباره اقلیم از سال ۲۰۰۰ که نشان میدهد به خاطر افزایش دمای زمین، موضوع تبخیر بیش از کاهش بارندگی در ایجاد خشکی و خشکسالی اثرگذاری دارد. این یافته علمی که نتیجه مشاهدهها و یافتههای هواشناسی و زمینشناسی ۴۳ساله است، اهمیت اصلاح و تغییر رویکردها و سیاستهای کنونی را در ابعاد مختلف ازجمله مدیریت و ذخیره منابع آب منعکس میکند.
اجلاس سالانه «کاپ»، مؤثرترین و پرجمعیتترین گردهمایی تصمیمگیران مهم و در سطح سران دولتها، وزیران و مذاکرهکنندگان کنوانسیون تغییر اقلیم است؛ سطوح مختلفی که با هدف تلاش برای پیشگیری از افزایش گرمایش جهانی و به تبع آن خشکسالی، کمبود منابع آب و مواد غذایی و وخامت وضعیت زمین جمع میشوند. موارد متعددی مانند تأمین منابع برای کاهش انتشار و کاهش آسیبپذیری و سازگاری کشورها در دستور کاپ ۲۹ که تا چند روز دیگر در باکو برگزار میشود، بسیار مهم هستند، ولی عموما ذیل توافقنامه پاریس در مذاکرات تخصصی به بحث گذاشته میشوند. جمهوری اسلامی ایران اما فقط در قالب بلوکهای مذاکراتی میتواند درباره آنها اظهارنظر کند؛ چراکه کشورمان به توافق پاریس نپیوسته است. به عبارت دیگر، در قالب کشورهای همفکر و بلوک مذاکراتی گروه ۷۷ و چین، امکان ارائه نظرات هست، اما درباره مفاد خاص انفرادی کشورها در حوزه توافقنامه پاریس، این امکان متأسفانه برای ایران نیست. این در حالی است که ما هم مثل هر کشور دیگری در دنیا باید بتوانیم از امکانات مالی، خدمات فنی و تبادل تجربیات ایجادشده توسط کنوانسیونها و تفاهمهای بینالمللی بهرهمند شویم. چنانچه با پیوستن به توافق پاریس، سرمایهگذاری اولیه نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار برای کل کشور بود که در مقطع ۱۵ساله انجام و بازگشت سرمایه آن بالای صد میلیارد دلار میشد. از امتیازات این سرمایهگذاری، دسترسی به فناوریهای سبز و در پی آن مشاغل سبز و رفتن به سمت انرژیهای تجدیدپذیر بود. همچنین کاهش میزان اتلاف منابع گازی و نفتی در اثر بهینهسازی مصرف و کاهش آلودگی هوای شهرها و منطق صنعتی است.
بنابراین دولت دکتر روحانی توافقی را که با همکاری و نظر نمایندگان ایران تنظیم شده بود و فاقد هرگونه اشاره به سوخت فسیلی یا جریمه و تحریم متخلفان بود، تصویب کرد. یعنی برخلاف نظر مدعیان، در سند پاریس چنین تعهدی برای حذف سوختهای فسیلی وجود ندارد. کمااینکه میبینید سرمایهگذاری برای خط انتقال گاز به اروپا و نیز برای بسیاری از فرایندهای پالایشگاهها هنوز ادامه دارد. سوختهای فسیلی به این سرعت هم حذفشدنی نیست، اما مسئله اصلی بحث کاهش انتشار گازهای گلخانهای است که در کشور ما باید اول جمعآوری فلرها را بهعنوان دشمن سلامتی مردم انجام دهیم و نیز ازدسترفتن منابع عظیمی از گاز و انرژی که ثروت مملکت است. بااینحال، برای این کار نیازمند سرمایهگذاری و رفع تحریمها هستیم و اگر بتوانیم گامهای خوبی در این زمینه برداریم، ناترازی انرژی هم حل خواهد شد.
در اینکه هنوز مقابله با توافق پاریس دستور کار گروهی است که ماجرای کرسنت را پدید آوردند، نشانههایی برای دلسوزان است. این گروه با استدلالهای غلط مبتنی بر اطلاعات دروغین همچنان میتازند.
در این حال، همچنان که در دولت دکتر پزشکیان با حاکمیت وفاق و عقلانیت، بسیاری از گرهها در حال بازشدن است، امید است امسال هیئتی توانا، باصلاحیت و مطلع از اقدامات در این عرصهها و آسیبهای موجود، اعزام شده و درباره آثاری که این تغییرات بر اقلیم ایران میگذارد و تدارک برنامههای ملی مفید تلاش کنند و مسیر پیوستن به توافق پاریس را هموار کنند تا بتوانیم از حمایتهای مالی، فناوری و نیروی انسانی بهرهمند شویم؛ چراکه این موارد برای کشورهای عضو توافق وجود دارد و برای کشورهای غیرعضو تمهیداتی پیشبینی نشده است.
کشور عزیز ما ایران، در هر دو بُعد توافق پاریس، یعنی «کاهش انتشار گازهای گلخانهای» و «کاهش آسیبپذیری و افزایش سازگاری»، نیازمند اقدامات عاجل است تا آنچه ناترازی انرژی و آب نامیده میشود، به سامان آید.