آرمان ملی- احسان اسقایی: جهان امروز جهان منفعتگرایی است. سیاست سر جمع مثبت کشورها نسبت به سایرین بر اساس منافعی است که از دوستی با آنها میبرند.
هیچ کشوری نیست که در ارتباط با کشوری دیگر هزینه بدهد و این هزینهکرد از منظر آنها سودی نداشته باشد اگر ایالات متحده آمریکا تمام قد از اسرائیل در منطقه حمایت میکند دلایل روشنی برای این حمایت وجود دارد. از منظر سیاسی آنها اسرائیل را ژاندارم خود در منطقه به منظور اجرای سیاستهایشان میدانند و از منظر اقتصادی نیز حمایت از اسرائیل برابر است با حمایت از سرمایهداران یهودی که ارقام قابل توجهی در آمریکا سرمایهگذاری کردهاند. ایران نیز در حمایت از مقاومت در منطقه اگر چه نفع اقتصادی نمیبرد اما همین حمایت باعث شده متحدانی در منطقه داشته باشد تا در برابر آنچه آمریکا قصد دارد در منطقه اعمال کند؛ بایستند. البته سایر کشورهای منطقه و کشورهای فرامنطقه نیز به دنبال منافعی در کوران حوادث غرب آسیا هستند و بر اساس منافع خود نسبت به جنگ در منطقه و گسترش آن اعلام موضع میکنند.
* منافع شرق و غرب در غرب آسیا
اگر شرق را در ادبیات سیاسی امروز حاکم بر جهان روسیه و چین بدانیم این دو قدرت مطرح جهان نیز به صورت طبیعی باید به دنبال یارگیری در منطقه و در حوادث کنونی غرب آسیا باشند. چین البته از مدت ها قبل تلاش کرده به سمت سرمایهگذاریهای بزرگی در منطقه حرکت کند. قراردادهایی که پکن با ریاض و بغداد و کشورهای جنوبی خلیج فارس منعقد کرده است نشان دهنده آن است که چین در حیاط خلوت آمریکا (غرب آسیا) به دنبال یارگیری است تا در برابر هژمون غرب خصوصا در مساله تایوان تنها نماند. به عبارت بهتر چین به دنبال متحدانی است که با اضافه کردن قدرت اقتصادی آنها به قدرت اقتصادی خود قدرت چانهزنی بیشتری در برابر آمریکا داشته باشد. روسیه نیز از مدتها قبل به دنبال منافع خود در این منطقه است. بسیاری از کشورهای این منطقه در گذشته تجهیزات نظامی خود را از شوروی خریداری میکردند . همچنین روسیه که خود یکی از بزرگترین صادرکنندهها و تولیدکنندههای نفت است تمایل دارد که به کشورهایی مانند عربستان و ایران و کشورهای نفتخیز منطقه نزدیک شود تا بتواند تسلط بیشتری بر حوزه قیمتگذاری انرژی در جهان به نفع خود و به ضرر مصرفکنندگان داشته باشد. از این منظر مشاهده میشود که حتی چین و روسیه نیز منافعی را در غرب آسیا برای خود در اوچ جنگ احساس میکنند.
*علت سکوت چین در برابر اقدامات آمریکا
در اینجا با توجه به سرمایهگذاریهای زیادی که چین در منطقه انجام داده است و خطر از بین رفتن زمینههای این سرمایهگذاریها به علت گسترش جنگ در منطقه، این سوال به وجود میآید که چین این اژدهای زرد چرا در برابر اوج گیری این حوادث سکوت پیشه کرده است. پاسخ از چند حالت خارج نیست اول آنکه احتمالا پکن و تلآویو با یکدیگر توافق کردهاند که در این جنگ منافع آنها مورد آسیب قرار نگیرد. موردی که نمی توان آن را بعید دانست چرا که هیچ گاه شنیده نشده که منافعی از چین در طول جنگ اخیر مورد اصابت قرار گرفته باشد. همچنین دعوا در منطقه هر میزان عمیقتر شود بعد از این دعوا زمینهای برای بازسازی منطقه توسط چین فراهم میشود چرا که تنها کشوری که این روزها در جهان با سرعت و قدرت و حجم زیاد در حال سرمایهگذاری است، چین است. از منظر سیاسی نیز چین حتی آرزو میکند آمریکا به کمک اسرائیل آمده و در باتلاق منطقه غرب آسیا گیر کند تا آمریکا بیش از این نتواند به مساله رقابت اقتصادی با خود و کنترل قدرت چین در جهان بپردازد و حتی در مساله تایوان دخالت کند. به نظر می رسد هر مقدار جنگ در منطقه ما طول بکشد چین باز هم به سکوت خود در برابر این حوادث به دلایل فوقالذکر ادامه خواهد داد.
* برنده جنگ بین محور مقاومت و اسرائیل
مساله سکوت روسیه بیش از سکوت چین مهم است. روسیه خود در گسترهای وسیع درگیر جنگی است که با ورود به آن تلاش دارد از توسعه ناتو به سمت شرق جلوگیری کند. در این جنگ هم گرفتار شده است و تحریم های سختی را تحمل میکند. روسیه تلاش دارد برای خود متحدانی در این جنگ بیابد و به علت استفاده از تجهیزات جنگی صادر شده ایران به روسیه که این صادرات قبل از حمله به اوکراین صورت گرفته بود ناخواسته تهران را هم وارد بازی اوکراین کرده به طوری که هم خود ارتباطش با اروپا قطع شده و هم رابطه ایران را به این خاطر با اروپا دچار چالش کرده است. قبل از حوادث غرب آسیا و طوفان الاقصی اروپا و آمریکا یک دغدغه داشتند و آن گیر انداختن روسیه در اوکراین و در هم شکستن آن با شکست در کییف بود و هر روز در این ارتباط در تلاش بودند اما با جنگ در منطقه توجه اروپا و آمریکا به جبهه اسرائیل جمع شده است و بهترین شرایط برای روسیه به وجود آمده و اکنون نیز با سکوت در حوادث منطقه ما و عدم تلاش برای پایان دادن به این حوادث سیاستهایش را در اوکراین پیش می برد چرا که به طور یقین برای آمریکا کنترل مقاومت در برابر اسرائیل از کنترل روسیه پوتین ارزش بیشتری دارد.