آیتالله طالقانی؛ پایهگذار «وفاق» آرمان امروز: سید محمود طالقانی را بدون شک باید یکی از چهرههای نامدار سه عرصه فقاهت و سیاست و اجرا در این دوره و زمانه دانست. هوش و نبوغ سیاسی وی در هدایتگری جریانهای گوناگون فکری و قدرت عمل و جسارت او در مسئولیتهای که داشت و ارزش و اعتبار علمی وی در امور دینی و مذهبی از طالقانی بعنوان انسان راستین زمانه خود و یک ایدئولوگ سیاسی و مذهبی ساخته و معرفی کرده بود. او بعدها به عنوان مراد بسیاری از رهبران سیاسی و انقلابی شد و رهروان فکری خاص خود را پیدا کرد و در عرصه اصلاحات اجتماعی حرف و سخنهای بسیار و طرح و برنامههای فراوانی داشت. میتوان طالقانی را بزرگ مصلح اجتماعی زمانه و انسانی محبوب و با نفوذ در میان طبقات مختلف مردم و ارکان بالای قدرت و سیاست در ایران قبل و بعد از انقلاب دانست.
محوریت قرار گرفتن وی در رأس هرم دو جریان فکری انقلابیون نوپا و تند روهای انقلابی در کنار ارائه راهکارهای عملیاتی در بین یاران و اعضای دو گروه یا دو طیف فکری و سیاسی نهضت ازادی و ملی گراها روش مدیریت اجتماعی او و در دل و در قلب هواداران و علاقهمندان جای گرفتن هنر دیرینه او بود. اما به راستی اگر امروز طالقانی در بین ما بود و با توجه به شرایط موجود وی در دولت فردی مثل پزشکیان که به نوعی در اجرا و تفکر فردی شبیه و نزدیک به افکار و عقاید اجتماعی طالقانی میباشد چه میکرد و از چه جایگاهی برخوردار بود؟ . قطعاً با توجه به مطالعات پیرامونی که در زندگی و زمانه طالقانی انجام دادهام او انسانی جسور اما حد و مرزشناس با رعایت چارچوبهای نظام اسلامی بعنوان مشاوریامین برای دولت چهاردهم دراندیشه هدایتگری افکار اجتماعی مردم به سمت و سوی تفکر نقاد و نگاه باز سیاسی و اجتماعی بود. اگر او امروز در میان ما بود با آن ضمیر نا ارام و زبان برندهاش هرگز برخوردهای تند علیه دولت اصلاحات را برنمی تابید واجازه ایجاد محدودیت نهادهای قدرت در کار دولت مردمی برآمده از ارا و خواست مردم را نمیداد. کار او همواره در ایجاد «وفاق» بود و وحدت نیروهای انقلاب، تشابهات فکری سید محمود طالقانی با مسعود پزشکیان در ابعاد اجتماعی را با اندک پژوهشی در این راستا میتوان فهمید و بررسی کرد.
او چون خود را از مردم جدا نمیدانست و در محافل مختلف با مردم بدون واسطه و با صراحت و شفافیت سخن میگفته لاجرم این روزها نیز پزشکیان با تمسک به سخنان مصلحان اجتماعی عرصه انقلاب امام و امت همچون طالقانی و بهشتی و مطهری و… سعی میکند از مردم بگوید و برای مردم کار کند و حرف و سخن خود را خالصانه و بیواسطه به مردم کشورش عرضه کند. همانطور که از خطبههای غرا و آتشین آیت الله طالقانی در نمازجمعههای بعد از انقلابش چشم یزیدیان زمان از حدقه بیرون میامد امروزه نیز سخنان پزشکیان ساده زیست و ساده گوی جبهه اصلاحات است که به مذاق برخیها خوش نمیآید و دراندیشه محدود کردن تأثیرات فراوان مواضع اجتماعی اویند! مخاطبان دیروز طالقانی جامعه نخبگان حوزه و دانشگاه و اقشار ضعیف و فرودست جامعه بودند و امروز مخاطبان پزشکیان فعالان اجتماعی و دغدغهمندان توسعه و تعالی فرهنگ و اجتماع ایران و همه ایرانیانند. طالقانی برای ارتباط با مخالفانش از شیوه یکسانی پیروی نمیکرد؛ گاه از تکگویی به گفتوگو روی میآورد و به شیوه مذاکره دوجانبه میان قشر سنتی و مذهبی و یا بین دانشجوها و روحانیون به عنوان نماینده قشر نوگرا و روشنفکر گفتارهای خود را ادامه میداد.
مسعود پزشکیان هم سعی دارد به شیوه مدیریتی امثال چون او حرکت کند. طالقانی اگر امروز در بین ما بود در حوزه اصلاح، تکلیف، تعیین هدف، روش قرآن، روش اولیا با بهرهگیری از براهین و استدلالات علمی و بهویژه برهان نظم و روشهای حکومت داری و کار و فعالیت سیاسی همان گونه عمل میکرد که در بحبوحه مبارزات و مجاهدات خود در قبل از انقلاب و سالهای آخر عمرش انجام داد و رفتار نمود. او اگر امروز در بین ما بود توصیهاش به ما و رئیس دولت چهاردهم این بود که با مردم مدارا کنند. زیرا در تکوین نظام فکری و عمل سیاسی آیت الله سید محمود طالقانی، جریانهای مختلف فکری از جمله جـــریان بیداری اسلامی، جریاناندیشه انقلابــــی، جریان مشروطه خــــــواهی، جریان روشنفکری دینی، جریان اصلاح طلب و انقلابیون دبش و دو آتیشه جایگاه و پایگاه خود را دشتند و اثرگذار عرصه سیاست و اجتماع کشور خود بودند.
|