ادبیات خاص پزشکیان؛ «پوسته» از «هسته» غافلمان نکند!/ حکایت بیتقصیر یا مقصر توجه دادن به پوسته و غفلت از هسته سخنان او در رسانههای اصولگرای داخلی با این هدف صورت میپذیرد که دولت سایه/ پنهان تقویت و سرخوردگی ها جبران شود و اگر هم توانستند چوب لای چرخ دولت بگذارند. رسانه های خارج نشین هم چون با هر اصلاحی مخالف اند و جز به سقوط نمیاندیشند ذره بین برداشته اند که چرا یک جا گفته به خاطر این اوضاع من بی تقصیرم چون وارث آن هستم و جای دیگر به اندازه سهم نمایندگی مجلس تقصیر پذیرفته. در حالی که روشن است یک نماینده از ۲۹۰ نماینده آن هم از فراکسیون اقلیت به خاطر رد صلاحیت ها نقش ویژه ای نداشته ولی دولت حکایت دیگری دارد.
عصر ایران؛ تلویزیون ایراناینترنشنال که در ایام انتخابات رأیندادن را تبلیغ میکرد این روزها ذره بین برداشته و در هر کلام و گفته رییس جمهور پزشکیان به دنبال اشتباه یا تپق یا تعارض و گاه به تلقی خودشان اهانتی میگردد تا به تعبیر همکار ما آن را عَلَم کنند.
خطیب و سخنور بودن برخی از رییسان جمهور پیشین تا جایی که بعضی ایراد کنندۀ خطبه نماز جمعه تهران یا اهل فلسفه بودهاند این توقع یا تصور را ایجاد کرده هر رییس جمهوری باید سخنور باشد.
همان ابتدای جمهوری اسلامی هم تسلط اولین رییسجمهوری ( ابوالحسن بنیصدر) بر فن سخنوری مقایسه می شد با لحن خشک نخستوزیر همان موقع -که رییس جمهوری بعدی شد - منتها چون مرحوم رجایی از حمایت رهبران حزب جمهوری اسلامی (آیتالله خامنهای و بهشتی و هاشمی رفسنجانی) برخوردار بود و این هر سه هم سخنوران چیرهدستی بودند ضعف مرحوم رجایی در این عرصه چندان به چشم نمیآمد ولی باز منتقدان بر او انگ میزدند که سواد کافی ندارد. در حالی که لیسانسه ریاضی و دبیر آموزش و پرورش بود و بهزاد نبوی هم گفت در فوق لیسانس رشته آمار هم پذیرفته شده بود اگرچه نتوانسته بود ادامه دهد و در مجموع کار به جایی رسید که به جز رهبران حزب خود امام خمینی هم در حمایت یک بار گفت: «آقای رجایی عقلش بیش از علمش است».
بعد از رجایی خود آیتالله خامنهای رییس جمهوری شد و سپس هاشمی رفسنجانی و در پی این 16 سال سید محمد خاتمی و هر سه روحانی با احکام متعدد از رهبر فقید انقلاب و اهل خطبه و خطابه تا نوبت به احمدینژاد رسید که اگرچه سخنور نبود اما اعتماد به نفس و روی سخنوری داشت و تعابیر خاص خود را به کار میبرد که گاه ضرب المثل میشد!
او هم جای خود را به حسن روحانی داد که از پیش از انقلاب منبر میرفت و سخنور قهاری بود و به مرور زمان اصطلاحات سیاسی و نظامی را هم چاشنی کرد.
هشتمین رییس جمهوری اگرچه روحانی بود اما به خاطر سالهای طولانی بالا نشینی در دستگاه قضا چندان ظاهر نمیشد تا تولیت آستان قدس و انتخابات ۹۶.
عبارات او بیشتر کلیشهای و قابل حدس و گاه عین ادبیات رسمی - کلمه به کلمه - بود ولی به هر حال به خاطر سابقه تحصیل در حوزه و حشر و نشر با روحانیون ولو تکراری و رسمی میکوشید همان ادبیات را جلو ببرد.
در پی سانحه برای آن مرحوم دفتر عمر دولت بر خلاف افق ۸ ساله که برای خود ترسیم کرده بودند (رییس سازمان سینمایی هم امروز گفت برای ۸ سال آماده بودیم) بعد از سه سال بسته شد و حالا یک جراح قلب رییس جمهوری ایران است که بیشتر به محتوای سخن توجه دارد تا به فرم و آرایهها. چندان که اتفاقا طی ۱۶ سال نمایندگی نطقهای تاریخی تاثیرگذاری در مجلس ایراد کرده و با همانها شناخته میشد و با کلام بیگانه نیست ولی ادبیات مردمی خود را به کناری ننهاده است.
نکته قابل توجه این که شاید در ظاهر، کلام او مطنطن نباشد اما اتفاقا پر از نکتههای تازه و متفاوت است و به اصطلاح ما رسانهای ها تیترخور و این همان است که عیب جویان ایراناینترنشنال به عمد یا به سهو نادیده میگیرند.
او چند روز قبل در دیدار با مدیران وزارت علوم و در معارفه دکتر سیمایی صراف خاطرهای از یک دوره آموزش مدیریت رییسان دانشگاهها در تایلند بیان کرد و در خلال آن گفت ۹ رییس دانشگاه در حد رییسان دانشگاههایی چون تهران و تبریز و مشهد به تایلند رفته بودیم تا به ما مدیریت یاد بدهند و دیدیم خانم کوتاه قد تایلندی آمده برای ما با آن چهره های متفاوت از مدیریت بگوید. مایی که می خواستیم برای دنیا الگو باشیم. حالا آن خانم میخواست به ما یاد بدهد.
گیر دادهاند که چرا گفت «کوتاه قد»و اگر چه بهتر بود میگفت ریزجثه یا حتی کوچولو اما اتفاقا داشت بر گفتههای آن خانم صحه میگذاشت و این که سخن او درست بوده است و در واقع ظاهربینی خودشان را رد میکرد. استاد تایلندی پرسیده در ایران چند دانشگاه دارید و وقتی آنها انواع دانشگاههای علوم پزشکی و آزاد را بر شمردهاند گفته مگر چقدر جمعت دارید و آن زمان ۶۰ میلیون بوده و او با تعجب گفته: مگر میخواهید داشنجویانتان را بخورید که هی دانشجو تربیت میکنید؟
سپس توضیح داده: اقتصاد جز این نیست که میخواهد به ۴ پرسش پاسخ دهد: چی تولید کنید،با چه کیفیتی و چه تعداد و کجاها توزیع کنید. همین!
آن اشاره به قد کوتاه در واقع برای این بود که بگوید به ما ۹ رییس دانشگاه یاد داد اقتصاد چیست و تحقیری در آن مستتر نبود. نهایت این که باید دقت بیشتری در استخدام کلمات به کار گیرد تا به لایههایی برنخورد.
امروز هم گیر دادهاند که چرا یک بار در واکنش به حجم مشکلاتی که مدیران اقتصادی خراسان برشمردهاند گفته است: والله من بی تقصیرم. من وارث این اوضاع هستم. ( همان اسب زین شده که کیهان ادعا میکند!).
|