تاريخ انتشار: 07 شهريور 1403 ساعت 23:33:37
مصلحت، قاتل دین و اخلاق

«دین، برادر بزرگ‌تری دارد به نام اخلاق. وقتی دین این برادر بزرگ‌تر، یعنی اخلاق، را کنار می‌گذارد و با قدرت همدم می‌شود صاحب فرزندی می‌گردد به نام مصلحت که این فرزند، هم دین را می‌کشد و هم اخلاق را».
این سخن کاملاً حکیمانه، از مرحوم علامه محمدتقی جعفری است، سخنی که از پشتوانه تجربی گسترده‌ای به اندازه تمام تاریخ بشر برخوردار است. از ماجرای هابیل و قابیل تا فرعون و نمرود و یزید و معاویه و تا حجاج و ماکیاول و هیتلر و چنگیز و صدام و نتانیاهو، همگی چون اخلاق را کنار گذاشتند و قدرت توانست آنها را بفریبد، مرتکب آنهمه جنایت شدند و برای آنکه کارهای خلاف خود را توجیه کنند به کلمه «مصلحت» متوسل شدند. ابوموسی اشعری گفت «مصلحت» امت اسلامی در اینست که نزاع میان علی و معاویه خاتمه پیدا کند و برای رسیدن به این هدف، علی که عدالت مجسم بود را از خلافت پیامبر خلع کرد. یزید هم گفت «مصلحت» امت اسلامی در اینست که حسین از سر راه حکومت برداشته شود و خطاب به رهبر کاروان اسرای کربلا گفت آنچه در کربلا اتفاق افتاد خواست خدا بود! بنی‌امیه و بنی‌عباس، با همین توجیه به قلع و قمع آزادگان و پیروان مکتب اهل‌بیت و حتی سنی‌مذهبان آزادیخواه و مبارز پرداختند و گفتند تمام کسانی که از دم شمشیر ما می‌گذرند اراده الهی به قتل و نابودیشان تعلق گرفته و این خداست که آنها را می‌کشد نه ما. بدین ترتیب، مکتب انحرافی جبر در میان مسلمانانی پا گرفت که خدا با صراحت در قرآن کریم به آنها گفته است ما انسان را آزاد و مختار آفریده‌ایم و راه و چاه را به او نشان داده‌ایم و خود اوست که یکی از این دو را انتخاب می‌کند.
حرف اصلی انقلاب اسلامی این بود که اخلاق، باید به جایگاه واقعی خود برگردد، با دین همراهی کند، قدرت را تحت سیطره خود قرار دهد و مصلحت را از ساحت حکمرانی دور کند. اقتضای این رسالت انسانی اینست که هیچ عاملی نتواند مانع تامین منافع مادی و معنوی مردم شود تا راه برای کارکرد صحیح دین که تضمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است هموار شود. بر مبنای همین رسالت بود که امام خمینی در موضعگیریهایش از آغاز نهضت تا لحظه پیروزی انقلاب اسلامی و از روز تاسیس نظام جمهوری اسلامی تا آخرین روز حیات پربرکتش با هیچکس، هیچ دولت و هیچ جریان داخلی و خارجی ذره‌ای تعارف و رودربایستی نداشت و هرگز اخلاق را فدای قدرت و مصلحت نکرد. او درباره آمریکا به عنوان شیطان بزرگ زمانه با همان صراحت سخن گفت که درباره دشمنان محرومین و پابرهنه‌ها و به همین دلیل بود که توانست بزرگ‌ترین موانع را از سر راه بردارد و لشکر عظیم مستضعفین را برای به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی که پیروزی اخلاق بر قدرت و مصلحت بود بسیج نماید.
دولت‌ها و حکومت‌ها زمانی زمین‌گیر می‌شوند که با قدرت چنان همدم شوند و آمیزش کنند که صاحب فرزندی به نام مصلحت شوند. ما از روزی که گفتیم این خلاف را افشا نکنید چون به مصلحت نظام نیست، درباره این شخص چیزی نگوئید چون نظام تضعیف می‌شود و سراغ فلان موضوع نروید چون دشمن سوء‌استفاده خواهد کرد، باید می‌فهمیدیم صاحب فرزندی شده‌ایم به نام مصلحت که هم دین را می‌کشد و هم اخلاق را. متاسفانه این واقعیت را یا نفهمیدیم و یا خود را به نفهمیدن زدیم و نظام جمهوری اسلامی را به آنچه امروز گرفتار آنست مبتلا کردیم. این هشدار را امام به ما داده بود و تاریخ نیز به ما آموخته بود ولی ما چنان با قدرت همدم شدیم که از این هشدارها غفلت کردیم و هنوز هم از دام این غفلت رها نشده‌ایم.
نظام جمهوری اسلامی فقط هنگامی واقعاً «جمهوری اسلامی» خواهد بود که حکمرانان بتوانند خود را از سلطه قدرت برهانند و آن را مهار کنند. وقتی قدرت مهار شود فرزندی به نام مصلحت نخواهد داشت که به قتل دین و اخلاق کمر ببندد.

  تعداد بازديدها: 131
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=100773
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.