بازگشت به نهجالبلاغه؟ رهبران نهضت اسلامی که از آغاز دهه 40 مردم را به قیام علیه رژیم منحط و وابسته پهلوی دعوت میکردند، محتوای اصلی سخنرانیها، اعلامیهها و مصاحبههایشان را خطبهها، نامهها و کلمات قصار امیرالمومنین علی علیهالسلام که در نهجالبلاغه جمعآوری شده است تشکیل میداد. نهجالبلاغه بیشترین تکیه را بر حقوق مردم و تاکید بر موظف بودن حکمرانان جامعه اسلامی به حمایت از اقشار ضعیف دارد. اگر به صحیفه امام که حاوی پیامها، نامهها، سخنرانیها و مصاحبههای امام خمینی از آغاز نهضت تا آخرین روزهای عمر پربرکتشان است مراجعه کنید خواهید دید که مالامال است از توصیه به رعایت حقوق مردم و فرمان صریح و اکید به مسئولین مبنی بر حمایت از پابرهنهها و محرومین. منظور امیرالمومنین در صدر اسلام و هدف امام خمینی و یاران انقلابی ایشان در عصر حاضر این نبود که در حاکمیت اسلام به محرومین توجه مختصری بشود تا از گرسنگی نمیرند و محرومتر نشوند. هدف این بود که در سایه حاکمیت اسلام، اصولاً محرومیت و فقر از بین برود، فاصله طبقاتی وجود نداشته باشد و آحاد مردم از امکانات مادی و حقوق اجتماعی و سیاسی در خور تلاش و شانشان برخوردار باشند. این، اقتضای عدالت است که محوریترین هدف حاکمیت اسلام را تشکیل میدهد و بدون آن نمیتوان هیچ حاکمیتی را هرچند مدعی اسلامی بودن باشد، اسلامی دانست.
برای اینکه بتوانیم قضاوت کنیم امروز نظام جمهوری اسلامی یک نظام حکومتی اسلامی است یا فقط اسم اسلام را بر خود دارد، باید به این سوال جواب بدهیم که آیا در جامعه ما عدالت جاری است یا نه؟
جواب این سوال از نظر مردم و حتی مسئولین امروز نظام جمهوری اسلامی، منفی است. این واقعیت تلخ اکنون مورد تایید و تاکید خود مسئولین این نظام در بالاترین سطوح نیز هست که ما نتوانستهایم عدالت را در جامعه برقرار کنیم و با آنچه خواست اسلام برای یک حکمرانی اسلامی است فاصله زیادی داریم.
این فاصله با اسلام و عدالت در اثر به فراموشی سپردن نهجالبلاغه به وجود آمد. حکمرانان ما اگر فرمان امیرالمومنین علیهالسلام به مالک اشتر را در قالب یک منشور حکومتی، سرلوحه برنامههای خود به ویژه در تعامل با مردم قرار میدادند، نظام جمهوری اسلامی چنان با عدالت عجین میشد که امروز میتوانستیم آن را به عنوان الگوی حکمرانی به جهانیان معرفی و عرضه کنیم. ما نهتنها در چهار دهه گذشته نتوانستیم به این نقطه برسیم بلکه اکنون مردم ایران که عاشق و دلباخته عدل علی هستند، در حسرت عدالت علوی بسر میبرند.
ظهور یک رئیس جمهور نهجالبلاغه خوان با توجه به خطمشی روشنی که از تعلیمات نهجالبلاغه برای مدیریت کشور به ویژه در جهت تعامل با مردم ارائه میدهد، این نور امید را به قلبها تابانده است که قرار است دولتی با خطمشی عدالت علوی زمام امور اجرائی کشور را به دست بگیرد. همین که چنین ارادهای در سطح حکمرانی وجود دارد که قرار است ما را به نهجالبلاغه برگرداند، بسیار ارزشمند است و همه باید قدردان این موقعیت باشیم و به رئیسجمهوری که بازگشت به نهجالبلاغه را در دستور کار خود قرار داده است برای تحقق این هدف مقدس کمک کنیم. در عین حال، نکته بسیار مهم اینست که بر سر این راه موانع زیادی وجود دارند و عبور از این موانع، به عزم و ارادهای پولادین نیازمند است. انواع مافیاها در کمین هستند و تلاش میکنند نگذارند خط نهجالبلاغه، خطمشی دولت باشد زیرا با منافع نامشروع آنها در تضاد است. تنها راهی که برای درهم شکستن سدهای متعدد و متنوع مافیائی وجود دارد، در کنار مردم ایستادن است. اگر رئیس جمهور پزشکیان به عهد خود با مردم، که گفته است میخواهد صدای آنها باشد و از حقوق مشروعشان دفاع کند، وفادار بماند قطعاً با حمایت همین مردم و خدای این مردم موفق خواهد شد. اکنون زمان آنست که آرمان بازگشت به نهجالبلاغه راستیآزمائی شود.
*روزنامه جمهوری اسلامی
|