مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «اصحاب تزویر» کسانی هستند که مهمترین ابزارشان «خودانقلابی پنداری» و «خوداسلام پنداری» است. آنها همانطور که در انتخاباتها دیدهایم حاضرند هر کاری انجام بدهند تا به قدرت برسند و اگر در قدرت هستند آن را از دست ندهند.در مقابل «اصحاب تزویر» جماعت «تشنگان قدرت» قرار دارند که مگسانند دور شیرینی. این جماعت هم برای رسیدن به پست و مقام و یا ماندن در قدرت حاضرند هر کاری انجام بدهند.
شما آقای رئیس جمهور منتخب ! با یک ملت نجیب و شرافتمند و البته مظلوم و یک مجموعه فعالان سیاسی مواجه هستید که به سه بخش قابل تقسیمند؛ عدهای اهل تزویرند، عدهای تشنگان قدرتند و بقیه سالم و اهل خدمت صادقانه ولی خانهنشین و منزوی.
دو جماعت اول و دوم، دو لبه یک قیچی هستند که سالهاست کشور را درگیر جنگ قدرت کردهاند و تاکنون بارها برای یک دستمال، قیصریهها را به آتش کشیدهاند. اگر شما اکنون کشوری با انواع مفاسد، مشکلات، نارسائیها، بیاعتمادیها وعقبماندگیها را تحویل میگیرید به دلیل همین جنگ قدرت مستمر این دو جماعت است. تردید نکنید که شما از روزی که رسماً مشغول کار شوید، میان دو لبه زهرآگین یک قیچی قرار خواهید داشت.
هنر زیادی لازم است که بتوانید لبههای این قیچی را کند نمائید و زخمی نشوید و بتوانید کاری برای این ملت نجیب و شرافتمند و مظلوم انجام دهید. بسیار سخت است اما شدنی هم هست بشرط آنکه تشنگان قدرت، شما را سرگرم مسائل روزمره نکنند و چهار سال شما را هدر ندهند. برای مصون ماندن از این آفت، همکارانتان را از بخش سوم انتخاب کنید.
اگر بتوانید از میانه دو لبه این قیچی، سالم بیرون بیائید، تازه اول کار است. سخن صریح با رئیس جمهور منتخب از اینجا شروع میشود.
شما را از فیلتر شورای نگهبان برای این بیرون نیاوردهاند که فیلترینگ اینترنت را کنار بگذارید. اگر قصد چنین کاری را بکنید خودتان را کنار میگذارند. کار لازمی است اما نمیگذارند انجام دهید.
اقتصاد کشور را شما با جمع کارشناسانتان فقط وقتی میتوانید از بستر بیماری خارج کنید که سیاست خارجی کشور دستخوش تغییر اساسی شود. چون این کار از عهده شما خارج است، پس با اینکه جراح قلب هستید نمیتوانید قلب اقتصاد بیمار کشور را جراحی کنید. دیدید که دولت سیزدهم جراحی کرد ولی چون چاقویش زنگ زده بود، این بدن بیمار دچار چنان تب شدیدی شد که تا نزدیکیهای «انّا لله وَ انّا الیه راجعون» پیش رفت.
تأمین آزادیهای مشروع در کشور ما مشروط است به لطمه وارد نشدن به منافع بسیاری از صاحبان قدرت و ثروت و شهرت. با توجه به اینکه مجاری امور در اختیار همین جماعت است، از شما کاری ساخته نیست، نه در انتخابات، نه حقوق شهروندی و نه در سایر موارد.
موضوع حجاب هم چیزی نیست که بدون حل شدن مسائل اصلی یعنی اقتصاد، سیاست خارجی و آزادیها قابل حل باشد. حجاب، واجب شرعی است ولی به واجبات شرعی وقتی مردم پایبندی نشان میدهند که کارائی دین را در حل مشکلات خود و ریشهکن ساختن فساد در عمل مشاهده و لمس کنند. اگر این مشکلات حل شوند و ریشه فساد هم کنده شود، موضوع حجاب هم بدون اینکه نیازی به زور و فشار باشد، حل خواهد شد.
اینکه نمیتوانید مشکلات اصلی کشور را حل کنید به این معنا نیست که ناامید شوید و کاری انجام ندهید. انجام این کارها واجب است ولی برای اینکه بتوانید واجب را انجام بدهید، اول باید به سراغ مقدمه واجب بروید.
در کشور ما از زمان دولتهای نهم و دهم سه «دال» نهادینه شدند؛ دروغ، دغل و دزدی. اینها امالفسادند و تا ریشهکن نشوند، هیچ دولتی نمیتواند مشکلات کشور را حل کند. به شما پیشنهاد میکنم در مرحله اول همتتان را مصروف ریشهکن ساختن دروغ، دغل و دزدی نمائید که مقدمه واجب است. هر وقت توانستید راستی، یکرنگی و پاکدستی را در جامعه به ویژه در حکمرانی نهادینه کنید، مطمئن باشید در انجام کارهای اصلی هم، که در مرحله بعد قرار دارد، موفق خواهید شد. برای نهادینه کردن راستی، یکرنگی و پاکدستی در کشور از کارشناسان واقعی که خودشان از این ویژگیها برخوردار باشند استفاده کنید آقای رئیس جمهور منتخب.