مرتضی جوادی آملی با اشاره به عدم حضور 50درصد از مردم در انتخابات گفت: به میدان آوردن پنجاه درصدی است که شرکت نکردند، مکانیزم خاصی دارد و به مقداری بررسیهای زیرساختی نیاز دارد. باید بر این نکته تأکید کرد که بخش قابل توجه از آرائی که به جبههی مخالف آقای پزشکیان دادند، برخی از آنان اپوزیسیون بودند. ایشان 160 هزار از خارج رأی آورده است؛ اینها کسانی هستند که بخشی از آنان از جایگاه اپوزیسیون رأی دادند تا جمهوری اسلامی از بین برود و در داخل هم بعضاً چنین کاری کردند.
پایگاه خبری جماران: رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء گفت:
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در پی می آید:
ارزیابی شما از پیروزی آقای دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
پیروزی دکتر پزشکیان یک اتفاق مبارکی بود و تجربه بسیار ارزشمندی است که برای جامعه اسلامی رخ داد. به این معنا که جامعه، ارزش حضور خود را فهمید و دانست که با حضور، تغییر امکانپذیر است. البته یک حضور عالمانه، که فرهیختگان، فرهنگیان و شایستگان آن را زمامداری کردند. قشر وسیعی از جامعه که به میدان آمدند حرف بزرگان، عالمان و دلسوزان خود را گوش دادند، به امامت آنها حرکت کردند و این اتفاق مبارک را ایجاد نمودند. این را ما باید به عنوان یک تجربه بزرگ برای جمهوری اسلامی بدانیم و همواره تغییر را در ساحت حضور دنبال کنیم که هم شریف است، هم از مظاهر تمدن است و هم مشارکت کلیهی اقشار جامعه است و همه امتیازات خوب را با خود خواهد داشت.
یکی از اولویتهای مهم آقای دکتر پزشکیان به میدان آوردن پنجاه درصدی است که شرکت نکردند. ارزیابی شما چیست؟
بله، یک عدهای که تعصبی هستند نمیشود کاری کرد، ولی جبهه دیگر را که پنجاه درصد هستند باید در این دوره ایشان به میدان بیاورد و نشان دهد که با حضور، موفقیت حاصل میشود و این به عنوان یک برگ برنده برای جامعه ایرانی معرفی شود.
البته به میدان آوردن پنجاه درصدی است که شرکت نکردند، مکانیزم خاصی دارد و به مقداری بررسیهای زیرساختی نیاز دارد. باید بر این نکته تأکید کرد که بخش قابل توجه از آرائی که به جبههی مخالف آقای پزشکیان دادند، برخی از آنان اپوزیسیون بودند. ایشان 160 هزار از خارج رأی آورده است؛ اینها کسانی هستند که بخشی از آنان از جایگاه اپوزیسیون رأی دادند تا جمهوری اسلامی از بین برود و در داخل هم بعضاً چنین کاری کردند.
لذا جبههای که الان رأی آورده است، رأی روشن و مستقیم فقط برای جبهه انقلاب نیست. عوامل زیادی دخیل است که باید تحقیق شود که منشأ آرائی که جمعآوری شده چه بوده است و کسانی که رأی دادند باید تحلیل شود که قضیه چیست؟ باید بتوانیم خروشی در آن جبهه ایجاد کنیم تا متخصصان، کاردانان، متفکران و هنرمندانشان به مرور زمان به صحنه بیایند. این کار موفقیت بیشتری برای ایشان خواهد بود. باید برای دور دوم ایشان هم فکر اساسی کنیم و از الان جبهه دیگری را باز کنیم تا آنها هم به صحنه بیایند و بتوانند خدماتی داشته باشند. الحمدلله ایشان کارهای خوبی انجام میدهد.
شما نسبت به آینده کاری ایشان امیدوار هستید؟
بله، این روند باید ادامه پیدا کند و بچههای ما خسته نشوند و سرخورده نشوند و همین جبههای که برای آقای برهانی باز کردند، نخواهند فشار بیاورند. الان باید مقداری حوصله را بالا برد و به ایشان فشار نیاورد تا بتواند با مکانیزمی که خودش دارد حرف بزند، و الّا میگویند که شما حرف این و آن را میزنی که این خوب نیست. اگر ایشان حرف خودش را بزند خوب است و حرف خودش هم این است که امثال جناب آقای برهانی نباید در چنین موقعیتی قرار بگیرند (گرفتار زندان شوند). ایشان یک شخصیت علمی و حقوقی، و سرمایه کشور است و جوان است، باید به صحنه بیاید.
خب جناب آقای دکتر پزشکیان میبایست با بیان خودش بیاید، و الا اگر بر اساس فشار باشد، هم خودش میپاشد و هم جبهه دیگر میگویند قصهی دیگرانی که شما را تحریک کردند چیست؟
اشاره فرمودید که بدنه اصلی کار یعنی اصلاحطلبان، اندیشمندان، بزرگان و شخصیتها از افکار مختلف به میدان آمدند. همچنین ما میبینیم که دکتر پزشکیان سنتشکنی میکند و به دیدن آقای خاتمی میرود. آیا دکتر پزشکیان فراجناحی است یا میتوانیم ایشان را در قالب دسته و جریان خاصی تعریف کنیم؟ اساساً اینجا مسأله اصلاحطلبی را نباید آورد چون اصلاحطلبی یک گرایش با شعارها و پارادایم است که در حدود اندیشه دکتر پزشکیان نبوده است. ما دو نوع اصلاحطلبیِ عام و خاص داریم. اصلاحطلبی خاص یک جریان سیاسی با ویژگیهای خاصی است و کسی ایشان را در این جریان مد نظر قرار نمیدهد و درباره آن اثباتاً و نفیاً سخنی ندارد. اما یک اصلاحطلبی عام وجود دارد که بر مبنای آن تغییر جامعه یک ضرورت است و جامعه همواره خود را باید به مسائلی که موجب پیشرفت، توسعه، تعالی و رشد است توجه دهد.از طرف دیگر، با قطعنظر از گرایشهای اصلاحطلبانه یا اصولگرایانه، مبانی اصیل جمهوری اسلامی را مبنای کار قرار دهد و پیش ببرد. بنابراین، رفت و آمدهایی که اتفاق میافتد از باب گرایش به جریان اصلاحطلبانه یا امثال آن نیست بلکه شخصیتهایی هستند که گاهی فراتر از جناحها تصمیم میگیرند و حتی شاید جناحشان آن تصمیم را نپذیرند. اقدامی که جناب آقای خاتمی کردند شاید بدنه اصلاحطلبان آن را نخواهند؛ ولی تفکر اصلاحاتی غیر از جریان اصلاحطلبی است و جناب آقای پزشکیان به دنبال تفکر اصلاحات است و نه جریان اصلاحطلبی.
اکثریت مردم هم دنبال اصلاحطلبی عام یعنی تغییر عمومی هستند.
بله، تغییری که موجب پیشرفت و توسعه کشور باشد و رهیدن از دامها و امور تنیدهای که دست و پای جامعه را در بخشهای اقتصادی، فرهنگی و هنری بسته و اجازۀ حرکت، پویش و پایایی نداده است.