تاريخ انتشار: 11 تير 1403 ساعت 00:18:02
پوششی های پر هزینه

بررسی لزوم ساز و کاری برای عدم انصراف نامزدها از انتخابات

آرمان ملی: انتخابات ریاست جمهوری و کاندیداهای خود همه نوع تیپ شخصیتی از هر نوع گرایشی به خود دیده و می‌بیند، اما برخی هستند که اساسا می‌آیند که نمانند یا به عبارتی می‌توان آنها را کاندیداهایی با ماموریت مشخص برای رفتن مطرح کرد. چهره‌هایی که خود می‌دانند قدرت رای‌آوری ندارند و صرفا طی یکسری هماهنگی‌های جریانی برای تخریب رقیب یا پوشش کاندیدای اصلی جریان خودی وارد رقابت‌ها می‌شوند و اغلب نیز مناظرات انتخاباتی را تا آخر طی می‌کنند و سپس با یک اطلاعیه یا بیانیه که «به نفع فلان گروه یا جریان در مسیر اتحاد و اجماع ایثار و فداکاری می‌کنیم.» از انتخابات کناره‌گیری می‌کنند.

غافل از اینکه چه هزینه‌های گزافی برای حضور آنها در رقابت‌های انتخاباتی شده است. البته در این میان نکته ظریفی مطرح است که همه کناره‌گیری‌ها و انصراف‌ها از پیش تعیین شده و هدفمند نیست و بعضی از این اقدامات تحت شرایط و تابع شرایط بروز و ظهور می‌کند. به‌عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که تعداد زیادی از نامزدهای اصولگرا مثل محمدباقر قالیباف، علی‌اکبر ولایتی، سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل  و محسن رضایی بودند از اصلاح‌طلبان محمدرضا عارف، از اعتدالیون حسن روحانی و سیدمحمد غرضی هم مستقل آمده بود تا دقیقه نود کسی انصراف نداد؛ اما محمدرضا عارف در یک ائتلاف انتخاباتی که در همان زمان رقابت‌ها اتفاق افتاد به نفع حسن روحانی کنار رفت. یا اسحاق جهانگیری در رقابت‌های انتخاباتی و مناظرات به حدی درخشان ظاهر شد که برخی اصلاح‌طلبان معتقد بودند که از او باید حمایت کنند، اما در نهایت در همان زمان اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند که ائتلاف با روحانی را حفظ کنند و جهانگیری کناره‌گیری کند. لذا این انصراف‌های ائتلافی تفاوت بسیاری دارد تا برخی انصراف‌ها که از ابتدا مشخص است برای رفتن و کنارکشیدن آمده‌اند. مثل انتخابات سال 1400  که ابتدا مرحوم سیدابراهیم رئیسی، محسن رضایی، سعید جلیلی، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی و علیرضا زاکانی در رقابت‌ها حاضر شدند و جلیلی و زاکانی به نفع رئیسی کنار رفتند. هر چند که این مساله از ابتدا نیز مشخص بود که این نامزدها برای  حمایت و پوشش رئیسی به رقابت‌ها آمده‌اند و قصد ماندن ندارند. رویه‌ای که در انتخابات اخیر نیز اتفاق افتاد و نشان داد که باید فکر عاجلی برای این مساله نمود. چه اینکه چند روز پیش نیز  حسین انتظامی، معاون پیشین وزارت فرهنگ و کارشناس برنامه‌های میزگرد فرهنگی انتخاباتی تلویزیون به این مساله واکنش نشان داد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «کاش یکی از اولین اقدامات رئیس‌جمهور جدید اصلاح قوانین انتخابات و احزاب باشد: اولا فقط نامزدهای حزبی امکان ثبت‌نام داشته باشند. ثانیا چند صد حزب موجود، با شاخص‌هایی رتبه‌بندی شوند و فقط احزاب فراگیر امکان معرفی نامزد داشته باشند، آن هم فقط یک نماینده! مثل همه جای دنیا.»

*کاندیداهایی برای انصراف

«تصور نمی‌کنم آقای قاضی‌زاده تا آخر در انتخابات بماند.» این جمله‌ای بود که از سوی مسعود پزشکیان مطرح شد و چندی بعد مشخص شد که بی‌دلیل نبوده است. چنانکه قاضی‌زاده هاشمی شامگاه چهارشنبه 6 تیر طی بیانیه‌ای در شبکه ایکس نوشت: «به منظور حفظ انسجام نیروهای انقلاب و در پاسخ به درخواست مکتوب شورای عالی اجماع نیروهای انقلاب و برخی از علما و دلسوزان از ادامه مسیر انصراف داده، امیدوارم 3 برادر دیگرم نیز در فرصت باقیمانده اجماع نموده تا جبهه انقلاب تقویت گردد.» اما این پایان کار نبود چرا که چند ساعت بعد از روز پنجشنبه دومین کاندیدایی که معلوم بود کنار خواهد رفت انصراف خود را اعلام کند. جایی‌که او ضمن اعلام  انصراف خود در شبکه ایکس از سایر نامزدها نیز خواست که ائتلاف کنند. این در حالی است که در مناظرات مسعود پزشکیان بارها انصراف او را پیش از موعد به رخش کشیده بود. چه اینکه هشتگ «تا آخر می‌مونی دیگه؟» تا چند روز پیش از انتخابات در صدر بازدیدها یا به اصلاح (ترند) شبکه اجتماعی ایکس بود که در مناظره سوم از سوی مسعود پزشکیان خطاب به علیرضا زاکانی مطرح شد که از نظر او تا آخر در رقابت‌ها نخواهد ماند و همین اتفاق نیز افتاد. گرچه زاکانی آن زمان در پاسخ به پزشکیان گفت: «حتما؛ می‌مانم و نمی‌گذارم شما رئیس‌جمهوری شوی!» و حتی پس از آن در جمع هوادارانش گفته بود تا آخر می‌مانم و یک رئیسی نشان دهید که به نفع او کنار بکشم، اما روز پنجشنبه برخلاف همه گفته‌هایش کنار کشید تا همه برنامه‌ها و قول و وعده‌هایش نیز با خودش کنار برود. اما نکته اینجاست که چرا نباید در قانون انتخابات این مساله درج شود که ابتدا به ساکن هر کسی نتواند بدون ساز و کار مشخص حزبی و تشکیلاتی وارد مقوله رقابت‌های انتخاباتی شود و از طرف دیگر به همین راحتی نتوانند خارج شود. چنانکه با برنامه از قبل یا روتین از تمامی امکانات در انتخابات از جمله آنتن زنده تلویزیون استفاده کنند و هزینه‌هایی برایشان خود را در اختیار شود و سپس با یک بیانیه کناره‌گیری کنند. جالب اینکه همان‌ها امروز همه امکانات ستادی خود را در اختیار سعید جلیلی در راستای حمایت از وی قرار داده‌اند.

* از بار مالی انصراف تا بار معنوی

انصراف کاندیداهای ریاست جمهوری واکنش‌‌های زیادی را در پی داشت اما نکته جالب میزان هزینه‌ای بود که برای آنها انجام شده است. عبدالرضا داوری، فعال رسانه‌ای در شبکه ایکس نوشت: «بودجه برگزاری انتخابات ۸ تیرماه 1403،  ۱.۵۵ همت است؛ هزینه پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدها در صداوسیما: ۲۵۰ میلیون تومان در دقیقه؛ تعداد دقایق برنامه‌های تبلیغاتی هر نامزد:  1080 دقیقه و بار مالی نامزدی هر نامزد: ۵۲۸ میلیارد تومان.» او نتیجه‌گیری کرد که «انصراف قاضی‌زاده ۵۲۸ میلیارد تومان برای نظام هزینه داشت.»  با ضرب این رقم در عدد دو و با احتساب هزینه‌هایی که انصراف زاکانی به نظام و به عبارت بهتر بیت‌المال و مردم تحمیل کرده است به عدد 1056 میلیارد تومان می‌رسیم! از طرف دیگر جدای از بار مالی که مطرح شد کلی هزینه معنوی نیز ایجاد می‌کنند و با برخی صحبت‌ها له یا علیه کسی یا تخریب برخی کاندیداها بر نگاه جامعه تاثیر می‌گذارند. جالب اینکه عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی پیشنهاد جالبی در این خصوص مطرح می‌کند که می‌تواند مانع از ورود هر کسی به عرصه انتخابات شود. او می‌گوید: در بسیاری از کشورها نامزد‌هایی که درصد رای آن‌ها پایین است باید پس از تبلیغات هزینه آن را پس بدهند، صداوسیما هم می‌تواند طبق قانون این کار را بکند. اینکه برخی با پول عمومی در انتخابات شرکت کنند و جایگاه خود را ارتقا بدهند و رای هم نداشته باشند درست نیست.» حال مشخص نیست که این رویه ادامه خواهد یافت یا تغییر خواهد کرد.

  تعداد بازديدها: 131
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=100270
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.