تاريخ انتشار: 28 تير 1390 ساعت 23:44:33
ابوذر صدّيق !

شبى كه على (علیه السلام) فدایى پیامبر شد و در بستر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار گرفت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر فرمودند: مرا از این خانه بیرون ببر!

ابوذر اطاعت كرد باین ترتیب پیامبر در میان روپوشى "كیسه اى"قرار گرفتند، ابوذر كیسه را به گرده خود گرفته و از خانه بیرون آمد. گرگان و پهلوانان قریش وقتی كه ابوذر را دیدند، گفتند آن كیسه چیست كه در پشت حمل كرده اى؟ ابوذر با خود گفت: هر چه بگویم ممكن است آنها تحقیق كنند، و از طرفى مى دانست النجاه فى الصدق كما ان الهلاك فى الكذب نجات در راستگویى است و هلاكت در دروغگویى مى باشد. گرچه در این امر خطیر، دروغ مصلحت آمیز اشكال نداشت، و لكن ابوذر راستش را گفت جواب داد: در این كیسه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى باشد. آنها گفتند: ابوذر در این موقعیت حساس ما را مسخره مى كند، غیر ممكن است او جاى پیامبر را بما نشان دهد، از ابوذر دست كشیدند. وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ یفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا(الإسراء/4 )(و بر دلهایشان پوششهایی، تا آن را نفهمند؛ و در گوشهایشان سنگینی قرار داديم) ابوذر آن حضرت را آورد و در بیرون مكه به زمین گذاشت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اى ابوذر! چطور شد در این موقعیت پرخطر راستش را گفتى؟! ابوذر گفت: هرچه بر خود فشار آوردم كه دروغى بگویم، دیدم دروغ بلد نیستم!! این است كه رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آسمان سایه نینداخت و زمین بر نداشت صاحب لهجه اى كه راستگوتر از ابوذر باشد.(1) كتاب پندهاى جاویدان: صفحه 125

منبع : www.eteghadat.com

   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=1002
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.