گفتمانی سازنده مردم ما در رای دادن قابل پیشبینی نیستند و در گذشته هم نشان داده شده که در تمام انتخاباتهای روسای جمهور بعد از مرحوم آیتا... هاشمی، غیرقابل پیشبینی بودند. از این رو نمیتوانیم حتی به طور نسبی هم پیش بینی کنیم. این درحالی است که با فضای مجازی همه صاحبخانه و نماینده مجلس و رئیسجمهور میشوند! لذا دلخوش کردن به فضای مجازی جز یاس و ناامیدی ثمری ندارد.
ما مجموعه تحزب نداریم. وقتی در جامعهای تحزب جایگاه ندارد و احزاب موسمی هستند و به آن معنایی که احزاب بتوانند بخشی از جامعه را با خودشان همسو کنند، متاسفانه وجود ندارد. ما در کشور جریانهای سیاسی داریم تا احزاب سیاسی و همین عامل نبودن تحزب باعث شده که نتوانیم در کشور، حتی کادرسازی در حوزههای مختلف انجام دهیم و میبینیم هرکسی که رئیسجمهور میشود، کابینهای ندارد. البته به غیر از چند نفر که از دوستان و رفقا هستند و مسئولیت میگیرند بقیه به صورت توصیهای و سفارشی به عنوان وزرا و مسئولان دیگر انتخاب میشوند. لذا اگر احزاب کارآمد داشتیم که این احزاب در حوزههای مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کادرسازی و فعالیت میکردند و وقتی در انتخابات وارد میشدند برنامه مدون داشتند؛ این خیلی بهتر بود. تجربه در گذشته اینطور نشان داده که به جای اینکه برنامه ارائه دهند و ظرفیتهای کشور را به درستی تحلیل کرده باشند و به جای رویاپردازی، واقعیتها و ظرفیتهای موجود در کشور چه از نظر منابع طبیعی، ظرفیتهای علمی و نیروی انسانی و ظرفیتهای دیگر را جمعبندی کرده باشند و طرح کنند، بیشتر به بگو ومگوهای سیاسی و مباحثی که هم کسل کننده است و هم هیچ سودی برای مردم نداشته است. امیدواریم در این نشستها و مناظرهها، کاندیداها اول از همه مطالعه کنند و ببینند وظایف رئیسجمهور و قوا و تعریف رهبری در نظام چیست که اگر فردا ناکارآمد بودند به دنبال فضاسازی و جوسازی نباشند که اختیارات کم است. از همین الان اختیاراتشان را مطالعه کنند و در عین حال سعی داشته باشند که در این گفتوگوها از گفتمان خوب و ارزنده استفاده کنند فارغ از اینکه انگ و تهمتی بزنند و یا احیانا توهینی باشد. در واقع با رفتار خوب خودشان سعی کنند یک فضای فرهنگی در گفتمان بین مدیران هم ایجاد شود. چرا که این گفتوگوها باعث خواهد شد تاثیرات فرهنگی روی مدیران و گفتمان خود مردم داشته باشد. یک جامعه خردمند و با فرهنگ، جامعهای است که اجزای موجود در مسئولیتهای مختلف به گونهای با همدیگر گفتوگو کنند که برای جامعه سرمشق باشد. لذا معتقدم جدای از اینکه برنامه ارائه میدهند که این برنامهها قطعا باید هماهنگ با برنامههای توسعه پنجساله و چشمانداز 20 ساله باشد، از خودشان برنامه اختراع نکنند. چراکه ما چوب عدم اجرای بخشی از برنامهها را در دولتهای گذشته خوردهایم که دولتها بخشی از برنامه را کنار گذاشتند و سلیقهای در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عمل کردهاند. لذا برنامهها درِباغسبز نباشد و باید مبتنی بر واقعیتهایی باشد که مردم بتوانند مطالبهگری کنند. نکته مهمتر اینکه مردمی که این برنامهها را نگاه میکنند، آن را در ذهن داشته باشند که هر کاندیدایی رئیسجمهور شد بعدها از طریق نمایندگان مجلس و صاحبنظران و کارشناسان مطالبه کنند و اگر نقدی هست، انجام دهند. در هر صورت، کسی موفق میشود که هم توانایی علمی و مدیریتی داشته باشد و هم توانایی تصمیمگیری و در عین حال صبوری و خوش خلقی و پرکاری داشته باشد تا بتواند مجموعه دولت را مدیریت کند. در فضای فعلی هم با توجه به اتفاقی که پیش آمد و منجر به شهادت دکتر رئیسی و دکتر امیرعبداللهیان و دیگر عزیزان شد، امروز فضا آماده یک حضور خوب است مشروط بر اینکه گفتمانها خوب باشد، برنامهها نزدیک به واقعیت باشد و نکته مهمتر اینکه کاندیداها در انتخاب و انتصاب مدیران و وزرا از چه شاخصههایی استفاده میکنند. امری که برای مردم مهم است و از این رو به نظر میرسد اگر کاندیداها چند وزارتخانه کلیدی و تاثیرگذار در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را به عنوان عضوی از کابینه معرفی کنند، تاثیر خوبی در اذهان خواهد داشت و مردم میدانند افراد کابینه احتمالی که معرفی میشوند دارای چه ظرفیتهایی هستند و در عین حال خوشبینی هم ایجاد میشود. بنابراین شفافیت موضوع و صداقت و گفتمان همراه با عمل هم از ویژگیهای خاص خواهد بود. لذا اگر این فضا با این ویژگیها فراهم شود پیشبینی میکنم حضور بیش از 50 درصد را در انتخابات خواهیم داشت. در عین حال مردم میدانند که اگر بناست تغییر ایجاد شود، فقط با حضور در انتخابات شدنی است که شرایط را تغییر دهند در غیر اینصورت ما جز انتخابات مسیر دیگری برای تغییر نداریم. تنها راه حضور در انتخابات ریاست جمهوری مجلس و شوراهای شهر است.
*آرمان ملی
|