از میراثداری تا میراثخواری یکبار دیگر ایام سالگرد رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را پشت سر گذاشتهایم ولی در روش برگزار کردن مراسم این سالگرد هیچ تغییری احساس نشد. تجمعها، عزاداریها، سخنرانیها، میزگردها، شعار دادنها و دیگر هیچ!
یکی از مهمترین شاخصهای هویت انقلابی امام خمینی، تغییرطلبی بود. اصل انقلاب و قیام علیه رژیم شاهنشاهی که امام خمینی در آغازین سالهای دهه 1340 درصدد آن برآمد، بر پایه ایجاد تغییر بود. بر همین اساس بود که بزرگترین تحول تاریخ معاصر ایران را پایهگذاری کرد و در نظام حکومتی این کشور عمیقترین تغییر را به وجود آورد. عبور از رژیم سیاسی موروثی بر مبنای اراده فردی و خانوادگی و جایگزین ساختن نظام حکمرانی مبتنی بر آراء مردم با محتوای اسلامی، بزرگترین تحول در تاریخ حکمرانی ایران بود که با انقلاب اسلامی و تاسیس نظام جمهوری به وجود آمد.
تغییرطلبی در سیره عملی امام خمینی به ریشهکن ساختن شکلی رژیم حکومتی گذشته و ایجاد شکل دیگری از حکمرانی محدود نشد. الغاء تفکر طبقاتی، تکریم عملی طبقات محروم و مستضعف، حمایت گسترده از اصحاب علم و فضیلتهای معنوی، باز کردن راه برای برخوردار شدن آحاد مردم از آزادیهای مشروع و ایجاد سازوکارهای لازم به منظور رسیدن کشور به رشد اقتصادی و تامین رفاه عمومی، از جلوههای بارز ایجاد تغییر در شیوه حکمرانی مورد نظر امام خمینی بود. اندیشیدن به تغییر حتی در شکل و ساختار ظاهری حکمرانی نیز مورد نظر بود بطوری که با گذشت فقط 10 سال از تدوین و تصویب قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، بنیانگذار این نظام با دستخط خود دستور تجدید نظر در آن را صادر کرد و این تجدید نظر به سرعت انجام شد هرچند خود ایشان در همان زمان به دیدار حق شتافت و وظیفه حفاظت از میراث گرانبهای انقلابی و معنوی خود را به ملت ایران سپرد.
اگر امروز که 35 سال از رحلت امام خمینی گذشته، از خود بپرسیم ما با میراث گرانبهای او چه کردهایم؟ پاسخ خالی از تعارف و تملق و نفاق و مبتنی بر واقعنگری اینست که در میراثخواری موفق بودهایم ولی میراثداران خوبی نبودهایم. ما نهتنها هیچ تغییری در شرایط غیرعادلانه زندگی مردم به وجود نیاوردهایم، بلکه در برابر فرصتطلبیها، سوءاستفادهها و مسابقه قدرت که همگی برخلاف مبانی انقلابی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی هستند، بیتفاوت بودهایم، حکمرانان ما تصور میکنند حضور عدهای از مردم در راهپیمائیها، مراسم مذهبی و تجمعات رسمی، به معنای رضایت آنها از عملکردهاست. آنها جلوههای ظاهری روی پوست جامعه را معیار قضاوت قرار میدهند و آنچه در زیر پوست میگذرد را نمیبینند یا نمیخواهند ببینند. واقعیتهای زیرپوست جامعه، خود را در انتخابات نشان میدهند که اگر آراء باطله هم به حساب بیایند و افرادی که به ملاحظات خاصی به پای صندوقها میروند را نیز در نظر بگیریم، درصد مشارکت به رقمی میرسد که بهیچوجه نشاندهنده امانتداری ما برای میراث امام خمینی نیست. این وضعیت به روشنی نشان میدهد حکمرانی ما نیازمند تغیبر در شیوهها به ویژه در بخش تعامل با مردم است.
بر این نکته لازم است تاکید کنیم که کوتاهی در میراثداری نباید به معنای کارآمد نبودن خود میراث تلقی شود. امام خمینی کار بزرگی کرد که اگر ما شایستگی حفاظت از آن را داشتیم امروز ایران از یک نظام حکمرانی اسوه برای تمام ملتها برخوردار بود. این ما هستیم که باید با ایجاد تغییرات اساسی در شیوههای و سیاستهای خود، میراثداران شایستهای برای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی باشیم.
|