جای خالی عدالت و صداقت برای پی بردن به جواب این سوال که آیا جامعه امروز ما در مسیر ترسیم شده توسط امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی قرار دارد یا نه؟ راه درست اینست که وضعیت موجود جامعه را با آرمانهای مورد نظر و تاکید ایشان مقایسه کنیم. این مقایسه و سنجش، در آستانه سی و پنجمین سالگرد رحلت امام، اقدام لازمی است که میتواند بسیاری از ابهامات را برطرف کند و میزان صحت و عدم صحت ادعای مدعیان حرکت در خط امام را نشان دهد.
در راس آرمانهای مورد نظر و تاکید امام خمینی، دو شاخص مهم عدالت و صداقت قرار داشتند. این هر دو شاخص، اصلیترین مقومهای حکمرانی سالم هستند که در اسلام بشدت مورد تاکید قرار گرفتهاند. از نظر اسلام، حکمرانی فاقد عدالت متصف به «حکومت جور» است، چون جور در مقابل عدالت قرار دارد و عدالت یکی از مهمترین اهداف برپائی نظام سیاسی اجرائی در اسلام است. عدالت با صداقت همزاد است، یعنی هیچ حاکمی نمیتواند بدون برخورداری از صداقت در تعامل با مردم، به اجرای عدالت موفق شود.
امام خمینی در عین حال که مانند تمام انسانها در معرض خواهشهای نفسانی قرار داشت و نمیتوان ایشان را عاری از اشتباه دانست کمااینکه خود ایشان نیز بر مصون نبودن خود از خطا و اشتباه تاکید میکردند، در یک جمعبندی کلی از کارنامه عملیشان میتوان اعتراف کرد که عمر خود را برای استقرار عدالت در جامعه صرف کرد و در این مسیر، نهایت صداقت را در تعامل با مردم نشان داد. پرهیز از دنیاپرستی، دور نگهداشتن خود و مجموعه کارگزاران دستگاه حکمرانی از امور ظاهری، اجتناب از پرداختن به امور فرعی، اهتمام بیوقفه به امور اصلی، پر و بال دادن به استعدادها و نیروهای لایق و صادق، دل نبستن به افراد کوچک و متملق، دافعه در حد ضرورت و جاذبه در حد اعلای امکان، از ویژگیهای سیره عملی امام خمینی درحکمرانی بود. ایشان این ویژگیها را در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی داشتند و بعد از پیروزی نیز آنها را حفظ و تقویت کردند و اینگونه نبود که با به قدرت رسیدن، بخشی از آنها را کنار بگذارند. علت این بود که امام بر قدرت تسلط داشت و هرگز اجازه نداد قدرت بر او مسلط شود. تسلط قدرت بر حکمرانان، ریشه تمام انحرافات است.
در ارزیابی وضعیت امروز جامعه ایرانی نمیتوانیم به فقدان عدالت و صداقت اعتراف نکنیم. جامعهای را که دو سوم جمعیت آن یارانهبگیر هستند نمیتوان یک جامعه برخوردار از عدالت دانست. بیعدالتی زشتتر اینکه تلاش میشود فقر و تبعیض و مشکلات معیشتی مردم انکار شود و حتی با ترفندهای تبلیغاتی وانمود شود که همه چیز سر جای خود قرار دارد و اوضاع بر وفق مراد است! این، یعنی بیصداقتی.
انتظار اینست که اگر حکمرانان به هر دلیل نمیتوانند عدالت را برقرار کنند، به مردم بگویند که در جاری ساختن عدالت ناتوان هستند و جای خود را به افرادی بدهند که توان لازم را برای برقراری عدالت در جامعه دارند. برقرار کردن عدالت در جامعه از کسانی برمیآید که به جای امور فرعی و ظاهری به موضوعات اصلی و بنیادی بپردازند، به افراد کوچک و متملق میدان ندهند، نیروهای صادق و لایق را بکار بگمارند و راه را برای شکوفا شدن استعدادها باز کنند تا کشور بدون آنکه دچار تبعیض و بازیهای سیاسی و جناحی شود از بهترین نیروها برای پیشرفت و شکوفا شدن برخوردار شود.
امروز با این شیوه حکمرانی فاصله زیادی داریم و به همان اندازه از مسیر ترسیم شده توسط امام خمینی فاصله گرفتهایم. در ایام سالگرد رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، فاصله گرفتن از امور ظاهری و تبلیغات غیرصادقانه، نیاز اساسی حکمرانی سالم است. مسئولان به جای توسل به غوغاسالاری، برای برقرار ساختن عدالت در جامعه تلاش کنند و تعامل صادقانه با مردم را محور فعالیتهای خود قرار دهند.
|