آیت الله محمد عندلیب همدانی به توضیحات محمود کریمی در خصوص ویدئوی روضه ی جنجال برانگیز خود، پاسخ داد.
آیت الله عندلیب همدانی طی یادداشتی نوشت:
جناب آقای محمود کریمی توضیحاتی را درباره اظهاراتشان دادهاند، با اینکه برخی از فضلای گرامی پاسخ دادن به ایشان را به جهاتی به صلاح حقیر نمیدیدند اما من فقط به خاطر روشن شدن ذهن مردم بزرگوار و به ویژه هیئتیهای مخلص نکتههایی را عرض میکنم.
1) اینکه ائمه هدی (علیهمالسلام) و بهویژه امام شهید (سلاماللهعلیه) باب و مظهر رحمت گسترده الهی برای همگان هستند جای تأمل ندارد، و اینکه به برکت مجالس حسینی افراد زیادی هدایت شدهاند قابل انکار نیست، و اینکه اگر شرح زندگی آنها را مردم و بهویژه جوانان ما بدانند چه بسا تحت تأثیر قرار گیرند نیز مسلم است. اما نقل این شرح حالها شرائطی مهم و سخت دارد...
2) شرح حالها و حکایات به ویژه آنجا که در ضمن حکایت مطلبی هم به معصوم نسبت داده میشود باید
اولاً - مستند به سند متصل و موثق باشد، زیرا مگر ممکن است با بیان حکایت دروغین مردم را هدایت کنیم؟! بنابراین نباید گفت اینها حکایت است و نه روایت پس سند معتبر نمیخواهد.
ثانیاً - باید دید آیا در این حکایت، اوهام و خیالات مدخلیتی داشته یا نه، چون کم نبودهاند افرادی که قصد دروغگویی نداشتهاند ولی دچار توهمات شدهاند و ماجرایی را برای خود یا دیگران بافتهاند. آیا هدایت خلق با نقل حکایت موهوم ممکن است؟!
ثالثاً - امانتداری در نقل رعایت شود و احساسات گوینده و یا برانگیختن احساسات مستمع باعث شاخ و برگ دادن به مطلب نشود.
رابعاً - که بسیار مهم است اینکه باید شرائط کنونی از نظر علم و دانش مستمعین و نیز گریز یا گرایش به دین ملاحظه شود و آنگاه ببینیم آیا ذکر یک مطلب یا ماجرا موجب وهن مذهب و یا به سخره گرفتن مقدسات نمیگردد؟!
3) حال بر فرض که شخصی به نام خسرو خان وجود خارجی داشته(که ظاهراً هم داشته)
آیا ماجرای او فقط جزء شنیده شدههاست یا سند معتبر دارد؟!
آیا توهمات در پردازش این ماجرا مدخلیتی نداشته است؟!
آیا احساسات ناقل و یا انگیزه تحریک احساسات مستمع باعث شاخ و برگ اضافی نشده است؟!
آیا نقل این ماجرا موجب وهن مذهب و مقام شامخ سیدالشهداء(علیهالسلام) نیست؟!
آیا آن خانمی که در تکیه آمده و گفته: به خسرو خان بگویید: نذرت قبول است، حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بوده؟!
آیا آن بانو در عالم مکاشفه یا خواب برای متصدیان هیئت ظاهر شده است؟!
آیا ادعای مکاشفه را بهزودی میتوان پذیرفت؟!
آیا نباید در انتساب یک سخن به صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) احتیاط لازم را رعایت کرد؟!
آیا هدایت کردن آن آقا راه معقول و مناسب دیگری نداشت تا امام از آن استفاده کند؟!
آیا مطرح کردن چنین داستان سراسر ابهامی در کنار مضجع نورانی و مقدس رضوی اهانت به ثامنالحجج (علیهالسلام) نیست؟!
آیا مطرح کردن این ماجرا با این همه تامل در صداوسیما موجب هدایت خلق است؟!
آیا در نقل حکایات و حتی روایات نباید شرائط و ویژگیهای زمان کنونی را رعایت کرد؟!
آیا این نوع سخنان تهیه خوراک برای شبکههای ضد شیعه نیست؟!
4) اگر ایشان لطف کنند آدرس دقیق روایتی را که به امام صادق(علیهالسلام) منتسب کردند بیان کنند ممنون میشوم (البته منظورم آدرس دادن به کتابهای روایی معتبر است نه به سخنان برخی از اهل منبر)
بله ماجراهای مختلف و گوناگونی از هدایت یافتن افراد شارب الخمر توسط امام صادق (علیهالسلام) در کافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص475 و نیز در بحارالانوار، ج47، ص349 و همچنین رجال مامقانی، ج10، ص313 نقل شده است که هیچکدام منطبق بر آن روایت مطرح شده نیست (اگرچه آن روایت صادر شده باشد قابل فهم و توجیه است)
5) به برادران و خواهران بزرگوار خودم سفارش میکنم از هر منبری یا مداحی هر سخنی را نپذیرند و از او قاطعانه طلب مدرک معتبر کنند، و نیز در مورد هر مطلبی مثل نمونه فوق از عقل خود کمک بگیرند و حقیقت را از افراد دانشمند و متخصصان روشن و آگاه بپرسند.
6) آینده انشاءالله از آن هیئت و خطیب و مداح ضدخرافه و عقل محور و ثقلینمدار است واعظ و ذاکر مورد عنایت اهلبیت (علیهمالسلام) شخص شریفی است که شعر و شعائر و شورش با شعور همراه و عمل دینی او برخواسته از عقل و علم است.
*انتخاب