آیت الله موسوی بجنوردی اظهار کرد: اگر می خواهیم برای اسلام مفاخر ذکر کنیم و بگوییم اسلام چه گفت و چه آورد، بعد از رسول الله شاخصی که می توان در مورد آن صحبت کرد مولی امیرالمومنین علی(ع) است. تمام عرب نیز بدون استنثا بیان می کنند بعد از قرآن، برترین و بهترین کتاب نهج البلاغه است.
«خداوند برای اینکه قدرت خود را نشان دهد علی(ع) را متولد کرده است لذا علی(ع) خلاصه قدرت خداست. اگرچه پیامبر(ص) پدر امت است، اما علی(ع) به حق نظیر ندارد» این جمله آیت الله سیدمحمد موسوی بجنوردی فقیه و حقوقدان ایرانی است که هماکنون به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم فعالیت میکند و معتقد است: تنها راه شناساندن امیرمومنان علی(ع) به جوامع بشری تبیین فضایل و ویژگی های بی مانند حضرت است، صعب و ناسزا به مقدسات یکدیگر نه تنها موثر نیست بلکه سبب افزایش کینه ورزی و اختلافات می شود. موسوی بجنوردی تأکید دارد که وقتی جامعه فاسد باشد و ارزش ها برای او بی ارزش شوند و عده ای تنها به دنبال قدرت و ثروت باشند، کسانی را مقدم بر علی می دارند در صورتی که این افراد در مقابل علی هیچ هستند. واقعاً علی کسی است که باید میان او و دیگری انتخاب صورت دهیم؟! انسان های دیگر کجا و علی کجا! مردمی در زمان حیات امام علی دچار چنین ظلم و انحرافی شدند و متأسفانه امروز هم گاهی شاهد این انحراف و ظلم هستیم.
مولی امیرالمومنین علی(ع) از مفاخر بی نظیر اسلام هستند
موسوی بجنوردی اظهار کرد: اگر می خواهیم برای اسلام مفاخر ذکر کنیم و بگوییم اسلام چه گفت و چه آورد، بعد از رسول الله شاخصی که می توان در مورد آن صحبت کرد مولی امیرالمومنین علی(ع) است. تمام عرب نیز بدون استنثا بیان می کنند بعد از قرآن، برترین و بهترین کتاب نهج البلاغه است.
وی تأکید کرد: بر این عقیده هستم که اگر می خواهیم برای تشیع تبلیغ کنیم به خلفا بدگویی نکنیم بلکه خصوصیات و ویژگی های شخصیتی امیرالمومنین علی(ع) را بیان کنیم. وقتی در مجالس مختلف به بنده می گویند که در مورد امیرمومنان علی(ع) صحبت کنم، بیشتر در مورد شخصیت، علم، صبر و حلم آن حضرت نکاتی را بیان می دارم؛ به کلماتی که متعلق به حضرت است و در فلسفه می توان از آنها استفاده کرد و در حقیقت روح فلسفه را بیان می کنند، اشاره می کنم.
در اخلاق و مشی امام علی(ع) صفات متضادی با هم جمع شدند
وی افزود: شاعر و ادیب ماهر، عبدالعزیزبن السرایا که مشهور به صفی الدین حلی و از شاگردان مبرز مولانا در وصف ابهت و جلال روحی حضرت علی(ع) می گوید: «جمعت فی صفاتک الاضداد؛ أمیرالمؤمنین! در اخلاق و مشی تو صفات متضادی با هم جمع شدند و بدین جهت حریفان و هم قطاران و هم انبازان تو نادرالوجود شده و نتوانستند در صحنه عالم خودی نشان دهند. چون تو هم زاهد بودی و هم حاکم، و حلیم بودی و در عین حال شجاع، شمشیر زن بی باک بودی و در عین حال اهل عبادت و دعا، فقیر بودی و در عین حال بخشاینده.ـ اینها صفاتی است از اضداد که تا به حال در هیچ بشری جمع نشده و هیچ یک از بندگان نتوانسته اند مثل آن را حائز گردند و در خود بوجود آورند. تو چنان اخلاق نیکو و لطیف و ملایمی داشتی که لطافت آن نسیم لطیف را شرمنده می کند و در عین حال شدت و صولتی داشتی که از قهرش جمادات ذوب می شوند. از تو کرامت ها و عجائبی سر زده و برای اهل عالم ظاهر گشته است تا جائی که ناچار، حسد برندگان بر تو، همه به آنها، اعتراف و اقرار نموده اند. اگر دشمنان تو آنها را تکذیب کنند تازه نیست؛ قبل از آن هم قوم لوط و قوم عاد پیامبران خود را تکذیب نمودند. معانی موجوده در تو و واقعیت و حقیقت تو عالی تر و راقی تر است از آنکه بتواند شعر، آنها را در خود بگنجاند و بر آنها محیط شود، و بزرگتر است از آنکه بتوانند نقادان و حسابگران آنها را به شمارش درآورند»
علی(ع) انسانی ناب است که تمام صفات انسانی در حد نهایت در وجود این شخص متبلور است
این فقیه و حقوقدان با بیان اینکه بسیار هنر است که انسان در صفات خود هم عاقل و هم بی پروا باشد، هم شجاع و هم در امور بسیار متنسک باشد، گفت: «جرق جرداق مسیحی در وصف حضرت علی(ع) می گوید: اگر بخواهیم حقیقت معنای انسانیت را بیان کنیم، علی(ع) انسانی ناب است که تمام صفات انسانی در حد نهایت در وجود این شخص متبلور است. علی یک انسان است اما قدرت ایشان در ایجاد نوعی بیداری و نوعی آگاهی جهانی در زمینه حقوق و برابرای و عدل و عفو و تسامح باعث شده است تا وی در نظر برخی افراد فرا بشری باشد. علی علیه السلام یک انسان نمونه بودند. ایشان در دولتش عدالت محمدی (ص) را بنیان نهادند. مگر ایشان نیست که می گوید فقر در وطن، غربت است. مال در غربت، وطن است و اینکه مردم دو گروه هستند: یا برادر تو در دین هستند و یا همنوع تو در آفرینش هستند.»
تکبر و خودخواهی بزرگترین نقص انسان
موسوی بجنوردی افزود: حضرت علی(ع) انسانی بود که نصف شب بیدار می شد و تا صبح به همراه گریه در پیشگاه خداوند عبادت می کرد و همین انسان وقتی به میدان جنگ می رود مانند شیر درنده بزرگترین و شجاع ترین عرب ها را ناتوان می کند. امیرالمومنین علی(ع) جزو کسانی بود که به قدری در مقابل پروردگار خود را کوچک می کرد که هیچگاه «من» در کار نبود. انسان تکامل که پیدا کند، متوجه می شود که در مقابل خداوند و بزرگان کسی نیست که عرض اندام کند، اما اگر مدام عرض اندام کرد و مدام نظر خود را به دیگران قبولاند، حالتی خودخواهی و تکبر دارد و این نقص بزرگی برای انسان است. انسانی که تمام وجودش وابسته به خداست و اگر یک لحظه لطف خود را بردارد، هیچ نیست چراو برای چه کسی تکبر می کند!؟ حضرت علی(ع) در مورد ابتدا و انتهای زندگی شخص متکبر می فرماید: «در شگفتم از شخص متکبر که دیروز نطفه ای بوده و فردا لاشه ای است»
وی با اشاره به اینکه امیرالمومنین علی(ع) مانند ندارد، تصریح کرد: در حدیث منزلت جایگاه امام علی(ع) را نسبت به پیامبر اکرم(ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی معرفی میکند. این حدیث از احادیث مشهور نبوی و مورد قبولِ عالمان شیعه و اهل سنت است. عالمان شیعه به این حدیث برای اثبات جانشینی حضرت علی(ع) پس از پیامبر و نیز برتری موقعیت ایشان بر دیگر اصحاب استدلال میکنند. از نظر عالمان شیعی این حدیث متواتر است. این حدیث در مناسبتهای مختلف از پیامبر (ص) شنیده شده که مهمترین آنها در جنگ تبوک است. مشهورترین نقل این حدیث آن است که پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی (ع) فرمود: «أنتَ مِنّی بِمَنزلهِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسى هستی جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.»
وی گفت: از روز تعصب صحبت نمی کنم، حضرت علی(ع) به واقع یک انسان ممتازی هستند، کلمات ایشان که در نهج البلاغه نیز مورد اشاره قرار گرفته، نظیر ندارد لذا اهل تسنن و کسانی که انصاف دارند می گویند مقایسه کردن افراد با علی(ع) ظلم است. از نظر اهل سنت هم علی(ع) در علم و صبر یک موجود بی نظیری است وقتی وارد میدان جنگ می شد مانند شیر درنده جلو می رفت و وقتی در نماز می ایستاد لرز می کرد. کودک یتیم که می دید گریه می کرد، در میدان جنگ شجاع ترین شجاعان بود. هر چه مربوط به خداست بسیار کوچکی می کند اما در مقابل دشمن شجاع و بزرگ است. علی(ع) یکی است و دو ندارد.
حضرت علی(ع) از هیچ شجاعی نمی ترسید چون عظمت خدا را می شناخت
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم به ممتازترین ویژگی فکری و اخلاقی حضرت علی که دیگران را مجذوب خود می کرد، گفت: حضرت برای خود هیچ ارزشی قائل نبود، وقتی به نماز می ایستاد به واقع مقابل خداوند ایستاده بود و با پروردگار صحبت می کرد. از هیچ شجاعی نمی ترسید چون عظمت خدا را می شناخت و افتخار می کرد که بنده خداست، اما ما متأسفانه آنطور که باید خدا را نمی شناسیم که اگر این شناخت حاصل شده بود نماز خواندن ها بسیار متفاوت از آنچه شاهدیم، بود.
موسوی بجنوردی اظهار کرد: آن حضرت چنان خاشعانه به عبادت می پرداختند و با تمام وجود به خدا توجّه داشتند که برای خارج کردن تیری که در جنگ صفین به پای حضرت اصابت کرده بود و نمیتوانستند آن را از پایش در آورند، در نماز در حال سجده از پای او خارج کردند. و چون حضرت از نماز فارغ شدند، متوجّه خارج شدن تیر گردیدند. و قسم یاد کردند که اصلاً خارج کردن تیر را احساس نکردند؛ زیرا نماز که عمود دین است، ستون خیمه معراج و مناجات خواهد بود و نمازگزار در عروج به سوی معبود و در نجوای با او است. بنابراین، چشم و گوش و دست و پا در اختیار معبود است نه در اختیار خود نمازگزار و چون ایمان علی بن ابی طالب (ع) بر اساس شناخت حقیقی بود و عبادت خدا را به عنوان زیارت او می دانست و نماز را شهود الاهی و زیارت معبود می داند و خدا را زیبای مطلق می بیند، هرگز خود را نمی بیند و آزادانه خدا را می پرستد و از هرچه رنگ تعلق دارد، آزاد است.
خداوند برای اینکه قدرت خود را نشان دهد علی را متولد کرده است
این فقیه و حقوقدان بیان کرد: اگرچه پیامبر(ص) پدر امت است اما علی به حق نظیر ندارد حتی برخی عقیده شان این است که خداوند برای اینکه قدرت خود را نشان دهد علی را متولد کرده است لذا علی خلاصه قدرت خداست. جامعه وقتی فاسد باشد و ارزش ها برای او بی ارزش شوند کسانی را مقدم بر علی می دارد در صورتی که این افراد در مقابل علی هیچ هستند. جامعه وقتی منحرف شود و به دنبال ارزش نباشد و به دنبال قدرت و پول باشد چنین می شود وگرنه علی کسی است که باید میان او و دیگری انتخاب صورت دهیم؟! انسان های دیگر کجا و علی کجا! به هر ترتیب مردم جامعه ای در زمان حیات امام علی دچار چنین ظلم و انحرافی شدند و متأسفانه امروز هم گاهی شاهد این انحراف و ظلم هستیم.
وی در مورد مفهوم شیعه و شیعه حضرت علی(ع)، گفت: شیعه در عربی یعنی پیرو؛ ما که شیعه هستیم یعنی پیرو مولی علی(ع) هستیم و در تمام مسایل به او متوسل می شویم. عقیده ما این است که بعد از پیامبر احق افراد برای خلافت علی ابن ابی طالب است. اهل تسنن نقل می کنند که پیامبر(ص) فرمودند: «من و علی پدر این امت اسلامی هستیم.» همچنین پیامبر(ص) فضایلی را برای حضرت علی(ع) نقل می کنند و در حدیثی نبوی اشاره دارند که اگر کسی ولایت علی(ع) را نداشته باشد و بمیرد مانند کسی است که در جاهلیت مرده است و مسلمان نیست.
پیروان واقعی حضرت علی(ع) فضایل را بیان می کنند و از ناسزا گفتن دور هستند
وی افزود: پیروان امام علی انسان های کامل هستند، خودساخته نیستند و نطفه که منعقد می شود، ولایت علی را پذیرفته اند، پیروان واقعی امیرمومنان علی(ع) باید سعی داشته باشند در عمل و گفتار فضایل حضرت را به همگان بشناسانند و از صعب و دشمنان به دیگران پرهیز کنند چرا که هیچ وقت اثری نداشته و ندارد.
بهترین راه برای معرفی مولی علی(ع) به همگان عمل ماست
موسوی بجنوردی در پاسخ به این پرسش که تاکنون شیعیان تا چه میزان نتوانستند فرهنگ علوی را به درستی نشان دهند؟ گفت: بزرگان ما در این باره کتاب ها نوشتند. معتقدم بهترین راه برای معرفی مولی علی(ع) به همگان عمل ماست، عمل ما می تواند معرفی کند که شیعه کیست. نباید به کسی ناسزا بگوییم بلکه باید فضایل علی(ع) از حیث اخلاق و دیانت را بیان کنیم که در این صورت به طور اتوماتیک کسانی که با او مخالف هستند، حذف می شوند. این اصل یک واقعیت است لذا بزرگان ما هیچ وقت ناسزا نمی دادند، کارشان این بود که تنها مولی علی(ع) به طور کامل و جامع معرفی کنند و به نظرم آنان در معرفی حضرت علی(ع) به همگان بسیار موفق بودند و ما هم امروز باید برای معرفی هر چه بهتر و جامع تر امام عدالت و تواضع بسیار تلاش کنیم.
برهان عقل و بیان را جایگزین ناسزا گویی کنید
این فقیه و حقوقدان با اشاره به اینکه امروز بسیار حائز اهمیت است که تبلیغ به چه صورت باشد، بیان کرد: معتقدم در دنیای کنونی بهترین راه برای معرفی امیرمومنان علی(ع) به جهان، برهان قلم و بیان از هر چیز دیگری محکم تر و استوارتر است و باید هر یک فضایل علی(ع) از جمله صبر، حلم، عدالت، اخلاق، رسیدگی به فقرا و سایر فضایل را بیان کنیم و کاری با دیگران نداشته باشیم در این صورت کسی که ضد علی است، خود به خود حذف می شود و پیروان حضرت بیش از پیش خواهد شد. این اصل برای امروز هم کاربرد دارد، مثلاً دو شخصیت در ایران که هر دو کاندیدای ریاست جمهوری هستند، نباید مدام بد دیگری را بگویند بلکه باید مدام به خوبی ها اشاره کنند، در این صورت به طور اتوماتیک وار رقیب را حذف می کنید بدون اینکه یک کلمه راجع به او گفته باشید. برهان و عقلانیت از بمب اتم قوی تر است و انسان می تواند با برهان و عقلانیت دشمن و مخالف خود را از بین ببرد.
«اخلاق» علوی نیاز ضروری نسل جوان
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم در پاسخ به این پرسش که نسل امروز جامعه به کدام وجه شخصیتی و اخلاقی امام علی(ع) بیش از پیش نیازمند است؟ گفت: معتقدم در شرایط فعلی «اخلاق» مهم ترین اصل و موضوع است. پیامبر(ص) می فرمایند: «انَّما بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق؛ من مبعوث شدم برای اینکه مکارم اخلاق را در جامعه پیاده کنم بنابراین اساس اسلام، اخلاق است. با اخلاق انسان می تواند جامعه را رشد دهد. امام علی بسیار مسایل اخلاقی را رعایت می کردند، امیرالمومنین علی(ع) با دشمنان و مخالفان خود نماز می خواندند و وقتی به خانه می آمدند احترام آنها را می کردند، اما حرف خود را می زدند. امروز در شناخت و معرفی امیرمومنان علی(ع) به جوامع، مهم ترین اصل رعایت اخلاق است؛ تنها کافی است رحمت، مروت، صداقت، عدالت، علم و شجاعت حضرت علی(ع) تبیین کنیم پس از آن انسان ها با توجه به اینکه ذاتاً به سوی چنین افرادی جذب می شوند، خود به خود جذب امیرمومنان علی(ع) خواهند شد.
تبلیغ با فحش نتیجه ای معکوس دارد
وی ادامه داد: بنده دوازده سال در درس امام خمینی(ره) در نجف حضور داشتم، بعد هم که به ایران آمدم، همراه آیت الله بهشتی و آیت الله موسوی اردبیلی در شورای عالی قضایی بودم، امام(ره) مرتب به ما می گفت تا می توانید به قضات بگویید که احکام سنگین ندهند و برخوردشان خیلی دوستانه باشد، با دوستان مروت با دشمنان مدارا؛ امروز هم اگر می خواهیم اسلام را ترویج کنیم نباید به مقدسات دیگران فحش و ناسزا بگوییم بلکه محسنات اسلام و واژه هایی که در اسلام نمو و رشد کرد را بیان کنیم. این بهترین راه تبلیغ است، تبلیغ با فحش صحیح نیست و نتیجه ای معکوس دارد.
مسئولین رسیدگی به فقرا و محرومین بر طبق سیره امام علی(ع) را سرمشق خود قرار دهند
این فقیه و حقوقدان الگوگیری کارگزاران از مشی اخلاقی و رفتاری حضرت علی(ع) را ضروری دانست و اظهار کرد: رحم، مروت، رسیدگی به فقرا و محرومین و با اسیر مدارا کردند از جمله مسایلی است که مسئولین و کارگزاران باید با توجه به سیره امام علی(ع)، آنها را به کار گیرند. امروز اخلاق حرف اول را می زند. هدف بعثت پیامبر(ص) نیز این اصل بود که مکارم اخلاق در جامعه پیاده شود، اگر اخلاق را در جامعه پیاده کنیم، افراد خود به خود به سمت اسلام جذب می شوند بنابراین سلاح زبان و اخلاق از بمب اتم قوی تر است بدون اینکه ضایعه ای به بار آورد، مردم را می سازد. هنر ساختن جامعه و کاهش دشمنی ها و کینه هاست. اگر مسئولان و کارگزاران کشور به فقرا و محرومین رسیدگی کردند و اقدامات اساسی برای جامعه انجام دادند، کسانی که ضد این نظام هستند خود به خود حذف می شوند بدون اینکه درگیری صورت گیرد.
اگر انسانیت را در خود پرورش دهیم، هیچ گاه به کسی ظلم نمی کنیم
موسوی بجنوردی خواندن و توجه بیش از پیش به خطبه شِقشِقیّه را سفارش و اظهار کرد: امیرمومنان علی(ع) در خطبه شقشقیه جامعه زمان خلافت ابوبکر، عمر و عثمان را مورد اشاره قرار می دهند و سپس نصایحی را بیان می کنند. من دو سال در لندن بودم و از نزدیک شاهد بودم که راجع به خطبه شقشقیه علی(ع) تحقیق می کنند و بیان می دارند که امام علی(ع) انسان بسیار کاملی بودند. این نمونه نشان می دهد که با خشونت کلامی و رفتاری پیروان علی(ع) بیشتر نمی شود بلکه با پیاده شدن اخلاق در جامعه، جامعه هر چه بیشتر و بهتر رشد می کند و به باور می رسد؛ هدف اصلی اسلام نیز این است که جامعه را اصلاح کنیم چون اگر انسان، انسان واقعی شد دیگر جنایت و دزدی نمی کند و اقدامات خلاف را انجام نمی دهد. اگر به خوبی به احکام اسلام دقت کنیم و انسانیت را در خود پرروش دهیم، هیچ گاه به کسی ظلم نمی کنیم. امام صادق(ع) فرمودند: «کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم؛ مردم را بهغیر زبان (بلکه با کردار) خود به خیر و نیکوکارى دعوت کنید» بنابراین ضروری است که عمل انسان ها به گونه ای باشد که سایر افراد جامعه را به سمت خود جذب کند، حرف زدن به تنهایی هیچ ارزش و اثری ندارد.
*جماران