یادداشتی از: عبدالزهرا شاهرودی
بیانیه تولیت آستان حضرت معصومه(س) در واکنش به مصوبه شورای تامین استان قم درباره کورنا
پایگاه خبری جماران: هنوز نمی دانم که چگونه با این بیانیه که امروز منتشر شده است کنار بیایم.
در این بیانیه{متن کامل در اینجا} آمده است:
«آنچه که شورای تأمین در مصوبه خود به تاریخ ۵ اسفند ماه برای آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها تجویز کرد، تعطیلی نماز جماعت و ضدعفونی کردن مضجع شریف و اماکن مقدسه حرم بود! اقدام و تجویزی که ناشی از عدم شناخت دقیق ساختارهای اصیل ایمانی تمدنی جهان اسلام است، ساختارهایی که از چند ده قرن گذشته از سوی عالمان و فقهای خاصه شیعه برای تطهیر و حراست از بیماریهای واگیردار در اعتاب مقدسه بکار گرفته شده است.در اینجا هشیاری مردم بصیر قم مانع اجرای این کار اشتباه و غیر ایمانی شد؛ همانطور که آیت الله سعیدی، نماینده ولی فقیه در استان قم و تولیت حرم کریمه اهل بیت(س) بیان داشت: «ما این حرم مقدس را دارالشفا می دانیم، دارالشفا یعنی مردم بیایند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند. بنابراین باید اینجا باز باشد، باید با قوت مردم بیایند؛ البته ما احتیاط را هم شرط می دانیم و مسائل بهداشتی را هم رعایت می کنیم».
در اینباره نکاتی را می توان مطرح کرد:
اول آنکه شیوع بیماری هیچ منافاتی با تقدس و قداست یک مکان ندارد. مگر حرم یک امام زاده یا یک معصوم ، از شخص آن بزرگوار قداست بیشتری دارد؟ در حالیکه شخص حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها توسط یک ویروس یا میکروب بیمار شده و در قم درگذشته است. مگر کم بوده است که در تاریخ ، طاعون و وبا در شهرهای مذهبی به همان اندازه اماکن غیر مذهبی شیوع یافته است؟ پس اینکه کسی چنین بپندارد که حرم و یا مسجد نمی تواند محل شیوع بیماری باشد ناشی از اشتباه و نا آگاهی است.
نکته دوم آنکه چرا تولیت یک مرکز دینی باید در مقابل مصوبه «حکومت دینی» مقاومت کند؟ اگر امروز مثلا آمریکا یا سازمان بهداشت جهانی چنین خواسته ای را مطرح کرده بود، می شد در آن به دیده تردید نگریست و آن را ناشی از سوء نیت آنان و تلاش برای «تضعیف ساختارهای اصیل ایمانی تمدنی جهان اسلام» دانست. ولی اکنون این شورای تأمین استان قم است که چنین خواسته ای را مطرح کرده است. این شورا متشکل از کسانی است که در جمهوری اسلامی در منصب مسئولیت هستند و همه از صدها فیلتر عقیدتی و سیاسی گذشته اند. اینکه به ناگاه تولیت حرم مطهر ، همه ایشان را به «عدم شناخت دقیق ساختارهای اصیل ایمانی تمدنی جهان اسلام» متهم کند ،فقط ناشی از بی سلیقگی و کمی بالاتر است. کافی بود تولیت حرم با حضور در شورای تأمین نظرات خود را مطرح می کرد و به سخنان آنها هم گوش می داد.
نکته سوم هم اینکه ، این نگاه که در مدیریت حرم قم حاکم است ، نمی تواند یک نگاه سنتی باشد. چراکه سنت یک روش عقلایی ولی غیر مطابق با ارزش های جدید است در حالیکه این بیانیه از کمترین میزان عقلانیت برخوردار نیست. و حتی نمی تواند یک عملکرد متحجرانه نامیده شود چون تحجر هم ایستادگی «بدون دلیل» بر روی روش های قدیمی است. در حالیکه اکنون صدها دلیل در مقابل این مبنا وجود دارد. این نگاه فقط ناشی از یک فهم غلط و لجاجت کور در مقابل بداهت های عقلانی است. این نگاه نه تنها روشی دینی و عقلانی نیست که با هر گونه توجیه فقهی و شرعی غیر منطبق است.
و نکته آخر اشاره به داستانی است که حاج سیاح در خاطرات خود از روزگار منحوس قاجاریه ارائه می دهد. او در باره انتشار وبا در ایران می نویسد:«سال (1282 ه.ش.) که صدارت با عینالدوله است و ایران بیچاره دچار گرانی غله چندین ساله میباشد، هنوز این بلا و بلاهای تعدیات حکام رفع نشده وباء در ایران ظاهر شد. شیوع این مرض اول در عتبات و عربستان بود، در کرمانشاه قرنطینه گذاشته شد، مأمورین و اطباء مواظب بودند که کسی مبتلا باین مرض عبور نکند. یک نفر از علماء معروف از نجف با جمعیت و طلاب زیادی بعزم مشهد حرکت کرده وارد کرمانشاه شد. اطباء و مأمورین خواستند ایشان را در قرنطینه نگاه داشته اطمینان از نبودن مریض پیدا کنند. ایشان گفتند: «قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است، هر جا وارد شود بلا رفع میشود! نباید قرنطینه شوند.» مأمورین گفتند: «حضرت آقا و غیر ایشان از امثال ایشان در نجف و کربلا بودند پس چطور بلا وارد شد؟» همراهان آقا باین دلیل واضح با چماق جواب داده، طبیب و مأمورین را کتک سخت زدند. در ایران هم بخلاف حکم خدا بر اعمال و جنایات اهل عمامه مؤاخذه و مجازات نیست، بزور وارد کرمانشاه شدند وبا هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند و بیست و سه نفر همان روز اول مردند. همراهان حضرت آقا متفرقاً بروجرد و اصفهان و همدان و سایر جاها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند دیگر جلوگیری نکردند، وباء هم همراه ایشان بهرجا وارد شدند، نشر کرد.
دستهای با آقا بقم آمدند، قم مشتعل شد، بحضرت عبدالعظیم وارد شدند، در آنجا ظاهر شد. خواستند برای طهران جلوگیری کرده قرنطینه بگذارند در طهران هم طلوع کرد. با این کثافت و بیپرستاری و نبودن مریضخانه وباء بنای کشتار گذاشت، مردم دچار وحشت شدند، بزرگان و مقتدران بشمیران و سایر دهات و ییلاقات رفتند. کشتار اینطور بلاها غالباً در فقراء و بیچارگان میشود، تمام بلیات و صدمات همیشه بضعفاء متوجه است. (خاطرات حاج سیاح/ ص ۵٣۶)
واقعا جای امام خالی است که دین و دینداری را از نگاه غیر عاقلانه برخی وارهاند.
در عین حال می توان حدس زد که شاید این نوع مواجهه با واقعیت ناشی از ظاهر گرایی و تمایل به حفظ ویترین ولو به قیمت آسیب به جان و سلامتی مردم باشد؛ ممکن است برخی خیال کنند تعطیلی حرم ضعف در مقابل دشمن، مایه خوشحالی آنان یا به معنای «تعطیلی دست و شریعت»است! تصوری که گرچه غلط بودن آن بدیهی است اما هرچه باشد از آسیب احتمالی به سلامت مردم و بهانه دادن برای خرافی خواندن دین ضرر کمتری دارد.
....
اکنون که این سطور را نوشتم با بیانیه تولیت محترم حضرت عبدالعظیم مواجه شدم که در آن نوشته اند«مراسم دعای کمیل و دعای ندبه در حرم عبدالعظیم (ع) برگزار نمیشود.
پنجشنبه این هفته مصادف با ۸ اسفند ماه در راستای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه از شیوع ویروس کرونا دربهای حرم از ساعت ۲۲ تا پیش از نماز صبح جمعه به منظور نظافت و ضدعفونی بسته خواهد شد.
برنامههای قرائت دعای کمیل، دعای ندبه و دعای کمیل نیمه شب مسجد جامع آستان مقدس در ایام پیش رو برگزار نمیشود.
به نظرم لازم است که این نکته را هم به این نوشتار ضمیمه کنم تا شاهد نگاه عاقلانه هم در جمهوری اسلامی بوده باشیم.