یادداشتی از: عبدالرحیم اباذری
در شیطان بودن آمریکا ، اسرائیل و انگلیس هیچ شکی نیست و دشمن را نباید دست کم گرفت بنابر این همیشه باید در برابر دسیسه ها و شیطنت های آنان هوشیار و بیدار بود اما از طرفی هم نباید همه چیز را به حساب آنها گذاشت
اخیرا در ماجرای ویروس « کرونا» شاهد اظهارات برخی افراد حقیقی و حقوقی در فضای مجازی و غیره بودیم. بعضی کرونا را به حساب دریوزگی آمریکاییها گذاشتند که درآستانه انتخابات می خواهند مانع از حضور انبوهی مردم بر سر صندوق ها شوند ، بعضی دیگر همین موارد را به دولت روحانی نسبت دادند. بعضی گفتند که روزانه 10 نفر در اثر این بیماری در قم از بین می رود که این گونه نگاه ها را می توان از خود کرونا خطرناکتر و شکننده تر دانست.
دراین میان آنچه که مورد توجه و اعتنا قرار نمی گرفت و نمی گیرد اظهارات ، تذکرات و هشدارهای مسئولین رسمی مربوطه ، اعم از وزارت بهداشت و مراکزقانونی دیگر که درگیرمستقیم با کرونا بودند و هستند.
البته این قصه سر دراز دارد و بعضی از ما وقتی از علت چیزی خبر نداریم و در واقع جاهل به موضوع هستیم و اصلا ربطی هم به ما ندارد وارد ماجرا می شویم ، اظهار نظر می کنیم ، یک جورایی آن را سیاسی می کنیم، به آمریکا ، انتخابات و غیره گره می زنیم و یا به حساب این و آن می نویسیم؛ یعنی به خیال خام خود با یک تیر دونشان می زنیم، هم صورت مسئله را پاک می کنیم و هم به رقیب ضربه لازم وارد می سازیم.
این گونه جهالت ها اختصاصی به کرونا نداشته و ندارد؛ چند وقت پیش کلیپی از یکی از مروجان طب سنتی دیدم که تحلیل های عجیب و غریب علیه واکسن هایی داشت که برای بچه ها و نوزادان تزریق می کنند ؛ می گفت مواد اولیه این واکسن ها در اسرائیل ساخته می شود، آنها برای نسل های آینده ما نقشه ها ریختند . بعد خیلی جدی پیش بینی می کرد و می گفت : اینها کاری کرده اند که در هشت سال آینده «اندام مردانه » ی بچه های مسلمانان و ایرانیان فقط 2 سانت خواهد شد! ولی در همین مدت ، 8 سانت به اندام مردانه بچه های اسرائیلی اضافه می شود!
یک آقای دیگری از همین طیف ، برنامه تنظیم خانواده در دهه شصت را حرکت مدیریت شده از سوی دشمنان و نسل کشی وحشیانه معرفی می کرد در حالی که این قانون در زمان جنگ به پیشنهاد وزیر بهداشت وقت و با موافقت حضرت امام خمینی و با تصویب نمایندگان مجلس انجام گرفت و درآن مقطع نیز اقدام درستی بود.
بعضی های دیگر شبیه همین اظهارات مضحک را پیرامون خشکسالی چند سال اخیر که در منطقه و ایران گرفتارش بودیم داشتند و در سطح گسترده تری، خشکسالی، کمآبی، گرد و غبار، تغییر آب و هوایی ، طوفان شن ، سیل و حتی زلزله را دسیسه آمریکا و اسرائیل قلمداد می کردند و با کپی پیست کردن کلیپ های گوناگون، به قول خودشان جنگ یا مهندسی « ژئومتریک» و « آزمایش هارپ» و مانند آن را به رخ مردم می کشیدند و چنین القاء و تلقین می کردند که آمریکا و اسرائیل با این جنگ در صدد تغییرات آب و هوایی در ایران هستند و خشکسالی و زلزله اخیر نیز حاصل این اقدامات می باشد!
درآن روزها با یکی از دوستان عزیز از اعضای هیات علمی پژوهشگاه زلزله شناسی که مهندسی عمران با گرایش ژئو تکنیک لرزه ای در سطح دکترا هستند، ارتباط داشتم و سوال کردم، می گفت: نظرهمه نیروهای این پژوهشگاه که از دانشمندان تراز اول کشور دراین رشته هستند این است که تمام این اتفاقات اخیر به صورت طبیعی بوده و هیچ ربطی به این نسبت ها و قصه های ساختگی ندارد، چنان که همان ایام پدر زلزله شناسی در ایران نیز طی مصاحبه ای این شایعات را تکذیب کرد.
از روزگاران قدیم ، چون ریشه ی بیماری های روحی و روانی برای مردم و پزشکان هنوز کاملا روشن نشده بود وقتی یک جوانی حالت جنون و یا نابهنجاری روحی و رفتاری و معلولیت ذهنی پیدا می کرد، فوری می گفتند فلانی را جن زده است یا فلانی جن زده شده است یا می گفتند او را سحر و جادو کرده اند و... حالا بگذریم از این طریق چه سوء ظن ها و سوء تفاهم ها به میان می آمد و رابطه قومیت ها ، خانواده ها و فامیلی ها به هم می خورد! یکی می گفت فلان همسایه دختر مرا سحر و جادو کرده است چون به خواستگاری دخترم آمدند و ما ندادیم رفتند او را جادو کردند. بعضی همین نسبت های ناروا را به فامیل های خود می دادند ، از طرفی هم بازار ساحران ، خناسان و دعا نویسان داغ می شد. در این راستا چه داستان های عجیب و غریبی پیرامون چگونگی رفتارجن ها یا غول های بیابانی ( آِلیبانی و قُولِیبانی به زبان ترکی) ، هم می ساختند که جای خود دارد.
البته در مورد وجود کلی جن ، سحر و جادو نمی توان تردید داشت ، چنان که در متون دینی هم به آن اشاره شده است اما این که این همه بیماری ها را به حساب جن زدگی ، سحر و جادو نوشتن هم درست نبود . به هر حال کم کم علم پیشرفت کرد و ثابت نمود که بسیاری از علل و عوامل عقب ماندگی ذهنی و بیماری های روحی و روانی به موضوع ژنتیکی بر می گردد و ریشه ارثی و خانوادگی مشخصی دارد و مگر جن ها بیکار هستند بیایند بچه های بی گناه مردم را بزنند و این گونه لت و پارش کنند؟! چنان که هم اکنون می بینیم اصطلاح « جن زدگی» دیگر بکار گرفته نمی شود و کلاً به ورطه فراموشی سپرده شده است.
نگارنده با تمام وجود شهادت می دهد و به آن اعتقاد راسخ و التزام قلبی و عملی هم دارد که در شیطان بودن آمریکا ، اسرائیل و انگلیس هیچ شکی نیست و دشمن را نباید دست کم گرفت بنابر این همیشه باید در برابر دسیسه ها و شیطنت های آنان هوشیار و بیدار بود اما از طرفی هم نباید همه چیز را به حساب آنها گذاشت ؛ این مقاله در صدد القای پروژه « توهم توطئه» نیست بلکه نگران آن است که مبادا در اثر جهالت ، خود باختگی و احیانا ناتوانی ، از این طرف بام سقوط کنیم و الکی برای خود غول و هیولا بتراشیم. اگر به همین ذهنیت ادامه بدهیم طولی نخواهد کشید که همه ضعف و ندانم کاری های فردی ، خانوادگی و اجتماعی خود را هم از چشم دشمن خواهیم دید حتی اگر فرزندان مان به خاطر تنبلی دیر از خواب بیدار بشوند و نماز صبحشان را نخوانند.
به نظر می رسد چون در حوادث واقعه اغلب ریشه و علل اصلی ماجرا را نمی توانیم بفهمیم و به عبارت روشنتر جاهل به موضوع هستیم به ناچار این گونه دیگران را متهم به این امور می کنیم. آن ایام جن ها و غول ها را متهم می کردیم امروز هم آمریکا و اسرائیل را متهم و در واقع گنده اش می کنیم ؛ به عبارت دیگر عدم تدبیر و بی کفایتی خودمان را یک جورایی به گردن دیگران و از جمله دشمنان می اندازیم. همان طوری که در مورد فرآورده های تراریخته شبیه همین حرف و حدیث ها را داریم.
در سیل پارسال آق قلا و خوزستان معلوم شد که یکی از علل ایجاد سیل عدم وجود سد ها و آب خیز داری های مناسب در مناطق مورد نیاز است ، حتی کارشناسان گفتند وجود همین سدهای موجود مانع از زیان های بیشتر شد ، همین تجربه می گوید ما به جای این که رقبا و یا دشمنان را متهم بکنیم به دنبال علم و پژوهش برویم و ریشه مشکلات را دریابیم و بعد برای رفع آن چاره جویی کنیم.
حال سوال این است آیا این گونه تحلیل ها و برخوردها یک نوع تلقین غیر مستقیم برای غول نشان دادن دشمنان از جمله آمریکا ، انگلیس و اسرائیل نیست؟ آیا این یک نوع ترویج خود کم بینیِ روانی در میان مردم و جوانان ما ایجاد نمی کند؟ آیا این یک نوع استعمار روانی و استضعاف فکری نوین نیست که بدون این که دشمن نقشی داشته باشد خودمان با دست خود برای خودمان درست می کنیم؟ چرا این قدر دشمن را بزرگ و خودمان را علیل و ناتوان می پنداریم؟ در حالی که بارها دیدیم که اینها ضعیف ترین کشورها هستند! مشکلات فراوانی در ابعاد گوناگون برای خود دارند و در حل آن عاجزند!
متاسفانه امروز با همین تلقینات و توهمات غلط ، آمریکا بدون این که از سلاحی استفاده کند به دست خودمان ، خیلی مفت ، ارزان ، راحت و تنها با یک تشر در اذهان برخی رعب و وحشت ایجاد کرده و همچنان به غوغاسالاری خود ادامه می دهد! همان طوری که رهبر معظم انقلاب فرمود : بزرگترین سرمایه یک ملت اعتماد بنفس است ، اینها با این ترفند ها می خواهند به اعتماد بنفس ما ضربه بزنند که متاسفانه زمینه این شیطنت ها را هم خودمان فراهم می کنیم ؛ برخی آدم های به ظاهر خواص و ساده لوح نیزجاهلانه به این امور دامن می زنند و جالب است که خیال هم می کنند می خواهند با آمریکا مبارزه و به مردم خدمت بکنند!
اکنون در این گیر و دار چه باید کرد ؟ راه چاره چیست؟ آیا یک مرکر و مرجع قابل اطمینانی هست این گونه بلاتکلیفی و سرگردانی ها را هدایت و مدیریت کند و مردم هم باورشان داشته باشند و به جای شایعات به واقعیات روی آورند؟! آیا یک دستگاه سنجشی هست که میزان و در صدر توطئه و شیطنت دشمنان را روشن سازد و بقیه را به حساب جهل و بی کفایتی خودمان ثبت کند؟
امیدواریم آنقدر به رشد عقلی و تعالی علمی دست یابیم همان طوری که امروز دیگر بیماری های روانی و عقب ماندگی ذهنی را به جن ها نسبت نمی دهیم و دیگر اصطلاح « جن زدگی » از فرهنگ کشور ما برچیده شده است ، در این عرصه هم رشد پیدا کنیم و این گونه نسبت دادن های افراطی را ، هم به دشمن و هم به رقیب سیاسی در جامعه انقلابی و اسلامی تعدیل کرده و حد و حدود آن را مشخص نماییم. به امید آن روز.
*جماران