آیه محاربه که مورد نظر شبکه یک سیما قرار گرفت! از"آیات الاحکام"است و فهم آن،بستگی به دستیابی به همه آن مقدمات مذکوره دارد. وقتی کارشناس سیما! درترجمه آیه زمین گیراست و "کشتن" را به معنای زجرکش کردن میگیرد! چه انتظاری است که به سوالات مهم فقهی در این موضوع آشنا باشد! که؛ آیا آیه در مورد فقط محارب است و یامفسد؟ محارب کیست؟ مفسد کیست؟ کشتن و قطع دست و پا و تبعید،حکم تخییری است یا تعیینی؟
هادی سروش با اشاره به تفسیر آیه "محاربه"یعنی؛ "إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ..(مائده/۳۳)، در شبکه یک سیما نوشت:
آیا داعش، با آیات قرآن غیر از این کردند!؟
چند مطلب :
تفسیربه رای قرآن، که همان تحمیل معنا و جریان خاصی به قرآن است در ردیف سخت ترین عواقب آخرتی قرار دارد. برای هشدار همین یک آیه کافی است؛ "یا أَهْلَ الْکتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکمْ وَلاتَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلاَّ الْحَق" (نساء۱۷۱)؛ «ای اهل کتاب! در دین تان، غُلُوّ مَکنید؛ و در باره خدا، جز حق مَگویید».
تفسیرآیات قرآن بایدباتوجه به "منبع وحی" باشد چنانچه خودقرآن در آیه ۴۴ سوره نحل تصریح نموده است. (ر.ک؛المیزان ج۱۲ص۲۶۰) درغیر اینصورت، "تفسیرگو" در ردیف «ضلّوا فاضلّوا»است که به معنای "لغزیدند و دیگران رابه لغزش کشاندن" میباشد.
اجماعی بین همه اندیشمندان قرآنی است که تفسیر قرآن؛ نیازبه آگاهی کامل به اموری مانند : خصوصیات اختصاصی قرآن که "اسالیب القرآن"است وشناخت انواع دلالت ها؛ حقیقت، مجاز، نص، ظاهر، اشاره، کنایه/ و آشنایی با قرائات و تفاوت های دلالتی آنها / و نیز توانایی علمی برای مراجعه به احادیث تفسیری و تشخیص احادیث صحیح و معتبر/ و آشنائی بامفاهیم کل آیات، دارد.
به تعبیر استادمطهری؛ "قرآن یک ساختمان بهم پیوسته است".
بعد از طی همه این مقدمات، تازه به تعبیر مهم مولوی میرسیم که میگوید؛ "هرکسی که قرآن را تفسیر میکند درواقع خودش را تفسیر میکند و نه قرآن را". چرا که قرآن را از پسِ عینک عقائد و سلیقه خود میبیند و تفسیر میکند.
موضوع تفسیر آنجایی سخت تر میشود که آیه مورد بحث از آیات فقهی قرآن باشد و به اصطلاح حوزوی "آیات الاحکام" باشد. تفسیر و حکم کردن بر اساس "آیات الاحکام" که حدود پانصد آیه است، دارای مقدمات ضروری است که نخستین آن تسلط به روایات فقهی است.
استاد بزرگوارم آیت الله جوادی آملی در عین اینکه روایات تفسیری قرآن در دو موضوع عقائد و خلقت را محدود کننده آیه قرآن نمیداند، اما آیات نازل شده درموضوع "احکام" رامحدود به روایات وارده دانسته و براین باوراست؛ هر آیه ای که متضمن معنای فقهی است حتما بایددرپرتو"حدیث معتبر"،معنا شود.
فهم و تفسیرآیات الاحکام به غیراز آشنایی بامواردی که در شماره سه یادآور شدیم، نیازبه اضافاتی مانند آشنایی به فقه، اصول فقه، آراء فقهاء و نیزدارا بودن نیروی استنباط احکام فقهی دارد تابا سایر "ادلۀ اجتهادی" بتوان به مفادآیه موردنظردست یافت.
گذشته ازاینکه آیات فقهی در قرآن پراکنده است واین پژوهش دوچندانی میطلبد.مثلا اصل وجوب نماز در آیه ۴۳ بقره آمده،و رو به قبله در آیه ۱۴۴ بقره، و طهارت آن در آیه ۶ مائده بیان شده است.
آیه محاربه که مورد نظر شبکه یک سیما قرار گرفت! از"آیات الاحکام"است و فهم آن،بستگی به دستیابی به همه آن مقدمات مذکوره دارد.
وقتی کارشناس سیما! درترجمه آیه زمین گیراست و "کشتن" را به معنای زجرکش کردن میگیرد! چه انتظاری است که به سوالات مهم فقهی در این موضوع آشنا باشد! که؛ آیا آیه در مورد فقط محارب است و یامفسد؟ محارب کیست؟ مفسد کیست؟ کشتن و قطع دست و پا و تبعید،حکم تخییری است یا تعیینی؟
اجرای مفاد آیه مربوط زمان معصوم (ع) است یا زمان غیبت راهم میگیرد؟ و دهها مطلب فقهی دیگر در ذیل این آیه مطرح است.
چگونه با این همه سوال علمی، شبکه سراسری تلویزیون آیه فقهی قرآن را تفسیر و تطبیق بر معترضان سیاستهای اقتصادی یک کشور میکند؟؟!!
آنچه جانسوز است "تفسیر داعشی" ازکتاب آسمانی است که پیام آورش به "پیامبررحمت"نامیده شده.
مگر داعش آن همه جنایت مانند سربریدن و زنده درآتش سوزاندن را متکی به آیات قرآن نمیکردند؟! آنان! همه جنایات خودرا به غلط به آیه۱۲۶ سوره نحل میکردند:"وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ ؛ - واگر عقوبت شدید همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفته اید [متجاوز را ] به عقوبت رسانید" درحالیکه مفاد آیه بر عکس تفسیر داعشیان است چون وقتی بعد از اُحد برخی از مسلمان تصمیم به قطعه قطعه کردن کفار گرفتند این آیه نازل شد وآنان رااز"مُثله" کردن برحذر داشت ودستوربه صبروحتا عفوداد.
اگراستاد مطهری تفسیر مارکسیستی از قرآن راکه درآن زمان مرسوم بود "خیانت در حق قرآن" میدانست، اگر امروز بود برنامه تفسیر داعشی تلویزیون را چه می دانست؟