تاريخ انتشار: 15 آذر 1399 ساعت 23:39:42
از حصیر آیاد اهواز تا عمق تهران

✍️دیروز دو خبر متفاوت مربوط به ترور فهیم هناوی و متاسفانه تکرار شایعه غیر اخلاقی فوت آیت الله مصباح یزدی به شدت پر تکرار و فضای مجازی کشورمان را تحت تاثیر قرار داد . ترور هناوی بعنوان افسر اطلاعاتی موساد تکذیب و دفتر آیت الله مصباح نیز ضمن گلایه از انتشار اخبار کذب و تشویش اذهان عمومی تاکید کردند عاملین انتشار مکرر خبر مذکور را مورد پیگرد قانونی قرار خواهند داد.
✍️شاید بر اساتید جامعه شناسی و روانشانسان اجتماعی است که توضیح دهند چرا جامعه امروزمان در برخورد با دو خبر مذکور با ماهیت کاملا متفاوت یکی مرتبط با خبر مرگ فردی شاغل موساد در تل آویو و تکرار شایعه غیر اخلاقی فوت یکی از علمای کشورمان رفتار هیجانی نسبتاً یکسانی دارند؟
✍️آیا بروز رفتار هیجانی مذکور بر وجود نوعی بیماری فراگیری فکری و روانی اجتماعی دلالت ندارد؟ اگر چنین است کدام مرکز مسئول بررسی ، کنترل و درمان بیماری یا ناهنجاری اجتماعی هستند؟ اگر سلوک فرهنگی ، اجتماعی و رقابت های سیاسی جریانات و عناصر فکری در شکل گیری ، تشدید و تثبیت ناهنجاری رفتار اجتماعی موثر است چگونه می توانند در خدمت درمان باشند؟
✍️علم الهدی امام جمعه مشهد مدعی است خویشتنداری در برابر دشمن یعنی بنشینیم تا بیشتر بزنند  ،لذا معتقد است در برابر ضربه ی دشمن باید ضربتی موثر وارد کرد. اینکه خاندان علم الهدی در طول انقلاب ، درگیری گروههای تجزیه طلب ، هشت سال دفاع مقدس و هفت سال مقابله نیروهای معارضه سوریه و سپس داعش چرا متحمل هزینه انسانی به اندازه خون دماغ معمول یک کودک نشدند بماند اما نمی توان تناقض اعتقاد امثال علم الهدی و مقام معظم رهبری در تاکید معظم له بر صبر راهبردی را نادیده گرفت.
✍️علم الهدی خویشتنداری را ظلم پذیری تعبیر می کند و مقام معظم رهبری به پرهیز از اقدامات عجولانه و اتکاء بر صبر راهبردی توصیه فرمودند . بهرحال علم الهدی علاوه بر تناقض با دیدگاه مقام معظم رهبری باید توضیح دهد ۲۵ سال خویشتنداری (خانه نشینی) مولا علی علیه السلام علی رغم مواجه با خباثت ، هتاکی و غصب دارائی ، تعدی به همسر ، تهاجم به حریم خانه و ایجاد انحراف در مسیر حاکمیت اسلامی پس از رحلت رسول مکرم اسلام (ص) با عقاید امثال علم الهدی که خویشتنداری را وادادگی و ظلم پذیری می داند چگونه قابل توجیه است.
✍️این روزها فریاد خوزستان از درد مشکلات عدیده زیرساختی و گرفتار فقر مطلق جامعه ی حاشیه نشینانی چون حصیر آباد به بلندی سر بر اسمان می ساید و سفر های مدیریتی روسای قوا و مقامات عالی هم راه بجایی نبرده است ، فقری که البته در نقطه نقطه کشور و حتی در عمق محلات پایتخت به اشکال مختلف قابل مشاهده است . مشکلات عدیده و لاینحلی که علی رغم دوندگی ۴۲ ساله دولت های مختلف همچنان در قامتی روزافزون در حال فوران است.
✍️گسترش کم و کیفی فقر مطلق و نسبی ریشه در مسائل مختلفی دارد که متاسفانه علی رغم پرداخت هزینه های بسیار مرتفع نخواهد شد . فهم و برنامه ریزی اقتصاد ملی برمبنای آمایش سرزمین مهمترین حلقه مفقوده ۴۲ ساله کشورمان است ، فهمی عمیق که باید زیربنای سیاست گذاری ، اسناد چشم انداز ، برنامه های پنج ساله و بودجه سالانه باشد که هنوز نبوده و ما سُرنا را از سر گشادش نواخته و از بودجه سالانه به سیاست های کلی می رویم.
✍️حلقه مفقوده دوم که به ما در به فقر مطلق و نسبی ۸۰٪ جامعه رسانده است ، هزینه سازی هایی است که در سایه ی جهت گیری های کلان کشور ایجاد و تحمیل می شوند ، مانند اصرار به اتکا بر رویکرد تقابل بجای اتخاذ راهبردی جامع که طبیعتا تقابل هم یکی از رویکردهای قابل دسترس خواهد بود . اشتباه مفهومی که طی ۴۲ سال گذشته فرصت سازی را ناممکن و حتی اشاره به فرصت را از جنس دشمن تعریف می کند.
✍️سومین عامل هزینه سازی فقدان تعریف جامع از مبانی دشمن شناسی است که در قالب مفهوم انتزاعی استوار و با تکیه بر سنجش های معمول متکی بر عدد و رقم قابل مطالعه و بررسی نیست ، مانند تعریف از غرب که در مواقعی به تمام کشورها جز کشورمان قابل اطلاق می شود و در شرایطی متغیر بخشی از جهان را استثناء پذیر می داند در حالی که جهان مبنای روابط را امکان حداکثر سازی منافع پایدار و کاهش هزینه های وارده می داند.
✍️شاید بخشی از مشکلات و فقر گسترده ی آحاد مردم و کشورمان هم در این نکته است که بسیاری مانند [مدعیانی] که هرگز به خون دماغی هزینه جانی نداشتند طی تمامی روزهای  ۴۲ سال گذشته را بر لزوم مبارزه و تقابل با دشمنانی می گویند که البته در مبانی دشمن شناسی بسیار پر ابهام هستند. ۱۵آذر۹۹

  تعداد بازديدها: 3207
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=87918
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.