تاريخ انتشار: 18 ارديبهشت 1397 ساعت 19:47:46
حسین کمالی: کسانی که ضعیف و فقیر هستند به حرف های مسئولین اعتماد نمی کنند


از زمانی که بی توجهی کسانی که قدرت دارند نسبت به ضعفا ایجاد شد، این فاصله به تدریج رشد پیدا کرد و به جایی رسیدیم که نوعی احساس بیگانگی بین طبقات اجتماعی شکل گرفت، و فروپاشی اعتماد در این بخش دیده می شود، یعنی کسانی که ضعیف و فقیر هستند به حرف های مسئولین اعتماد نمی کنند.

جماران: رهبر معظم انقلاب بیستم فروردین ماه در دیدار با جمعی از مسئولان کشور با یادآوری روحیه انقلابی و خدمتگزارانه حاکم بر مدیران کشور در دهه ۶۰، خطاب به مسئولان خاطرنشان کردند: «آیا آن احساسات و رفتارهای تحسین برانگیز را به یاد دارید؟ آیا آن بی‌اعتنایی به مال دنیا و اهتمام به خدمت را به یاد دارید؟ اشکال کار این است که گاهی آن ارزش ها فراموش می شود».

 در پی این سخنان بر آن شدیم تا دلایل این تذکر رهبر معظم انقلاب به مسئولان قوای سه گانه و دستگاه های اجرایی کشور را مورد بررسی قرار دهیم و از همین رو به گفت و گو با مسئولان اجرایی و اعضای هیأت دولت در سال های دهه شصت نشستیم تا «رفتارهای تحسین برانگیز» و «ارزش ها»یی که رهبر انقلاب به مسئولین یادآوری کرده اند را بازخوانی کنیم.

حسین کمالی نماینده مردم تهران در سه دوره اول مجلس، با تاکید بر این که اعتمادسوزی اجتماعی بزرگترین اثر فاصله گرفتن از این ارزش ها است، افزود: در حال حاضر اعتماد اجتماعی آسیب دیده است و بازگشت آن کار آسانی نیست و زمان بسیاری نیاز است، و تلاش بسیاری باید انجام شود تا دوباره روحیه ایثار و فداکاری و گذشتی که در ابتدای انقلاب شاهد آن بودیم شکل بگیرد، و باعث تغییر و تحولات در جامعه شود.

مشروح گفت و گوی جماران با حسین کمالی را در ادامه می خوانید.

از فضای اخلاقی حاکم میان مسئولین در اوایل انقلاب و دهه 60 بفرمایید.

در آن مقطع خاص، ایثار و از خودگذشتگی در مسئولین به چشم می خورد، مثلا به یاد دارم در ابتدای انقلاب مسافرتی به همراه آقایان دعایی، مسیح مهاجری، موحدی کرمانی و شهید هاشمی نژاد به لیبی داشتیم، در آن سفر مثلا 300 دلار برای خرج سفر به ما داده بودند -که البته هزینه آن را پرداخت کرده بودیم، اما به قیمت رسمی دلارها را دریافت کرده- وقتی از سفر برگشتیم مقدار باقی مانده از دلارها را به بانک مرکزی برگرداندیم؛ در اوایل انقلاب روحیه افراد به این صورت بود.

یا در همان زمان فرضا اگر به افرادی که خانه نداشتند خانه هایی داده می شد، افراد برای ثبت نام اقدام نمی کردند و معتقد بودند اگر لازم باشد خود انقلاب به آن ها خانه خواهد داد، و یا در مورد دیگری به خاطر دارم تعدادی خودرو در اختیار من بود که آن ها را میان کارگران تقسیم کردم. کارگران خانه کارگر را خبر کردم که اقدام فرمایند و در آن زمان تنها یک نفر اعلام نیاز کرد.

نوعی اظهار بی نیازی، فداکاری، ایثار در ابتدای انقلاب در مسائل مادی وجود داشت و در مسائل معنوی هم جمع زیادی بودند که از انقلاب دفاع و هزینه آن را نیز پرداخت کردند.

چه طور شد که از آن فضا فاصله گرفتیم؟ به نظر شما امکان بازگشت ارزش های آن دوران وجود دارد؟

آهسته آهسته از آن فرهنگ فاصله گرفتیم، و بعید می دانم بتوانیم به آن دوران بازگردیم. چرا که یک دوران طولانی سپری شد تا مردم در مقابل حکومت پهلوی شوریدند و به کسانی که تفکرات اسلامی را تبلیغ می کردند روی آوردند و بخشی از کسانی که این تبلیغات را انجام می دادند و فرهنگ اسلامی را ترویج می کردند و می گفتند آماده ایم که از حقوق شما دفاع کنیم، و از محرومین و مستضعفین دفاع خواهیم کرد، در مراحل بعدی به گونه ای دیگر خودشان را نشان دادند و فرهنگ سرمایه سالار شکل گرفت که بزرگترین اثر آن اعتمادسوزی بوده است. در حال حاضر اعتماد اجتماعی آسیب دیده است و بازگشت آن کار آسانی نیست و زمان بسیاری لازم است و تلاش بسیاری باید انجام شود تا دوباره روحیه ایثار و فداکاری و گذشتی که در ابتدای انقلاب شاهد آن بودیم شکل بگیرد، و باعث تغییر و تحولات در جامعه شود.

علت این فاصله چیست؟

همه افراد هر ساعتشان نسبت به ساعت قبل تغییر می کند، و اگر این چنین نباشد باید موجودات جامدی باشند که غیرقابل تغییر اند، و گرنه کسی که فکر دارد، اندیشه دارد، تحول در او ایجاد می شود، و تجربه می اندوزد، حتما تغییر در اندیشه و کردار و رفتار خواهد داشت، فقط باید امیدوار بود که این تغییر و تحول به سمت مثبت باشد، و به سمت سلامت بیشتر حرکت کنیم. در این مورد امام معصوم می فرماید: اگر کسی فردایش همچون امروزش باشد زیان دیده است، و این تغییر و تحول و اصلاح در دستور کار مسلمانان و شیعیان است اما این که این تحول منفی باشد یا مثبت چیزی است که خودمان انتخاب می کنیم و سرنوشت را رقم می زنیم.

از زمانی که بی توجهی کسانی که قدرت دارند نسبت به ضعفا ایجاد شد، این تغییر نیز ایجاد شد. از زمانی که فاصله ایجاد شد به این صورت شد، کسی که ثروت دارد نسبت به کسی که ثروت ندارد، تکبر کرد، کسی که مکنت دارد نسبت به کسی که مکنت ندارد، کسی که قدرت دارد نسبت به کسی که ضعیف است تکبر کرد، کسی که علم دارد نسبت به کسی که علم ندارد تکبر کرد و علم و ثروتش را به دیگری نداد، و از این جا فاصله ها شروع شد و این فاصله به تدریج رشد پیدا کرد و به جایی رسیدیم که نوعی احساس بیگانگی بین طبقات اجتماعی شکل گرفت و فروپاشی اعتماد در این بخش دیده می شود. یعنی کسانی که ضعیف و فقیر هستند به حرف های مسئولین اعتماد نمی کنند.

  تعداد بازديدها: 2304
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=79974
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.