تاريخ انتشار: 29 مرداد 1396 ساعت 00:00:10
کامنت رهیده جاگیری در مورد مطلب بشكنيم بت مصدق را...! در سایت الف

در پی درج مطلبی با عنوان بشكنيم بت مصدق را...! در سایت الف اینجا  کامنت  رهیده جاگیری بنا به درخواست برخی کاربران عینا تقدیم  و درخواست می گردد ابتدا اصل مطلب مندرج در سایت الف ملاحظه شود

1- تحلیل وقایع و شرایط تاریخی و حتی جاری نیازمند رعایت انصاف و بی طرفی عالمانه است لذا وقتی الف با انتخاب تیتر بت مصدق را بشکنیم ..... قصد ورود به موضوع را دارد مشخص است که در صدد توهین و تحقیر مصدق و تقدیس بی چون و چرای کاشانی است لذا نمی توان و نباید از چنین مطلبی انتظار عدالت گویی کارشناسانه و محققانه داشت.
2- اگر به ادعای الف تاريخ ملت ايران بسيار پر مايه تر از متوقف ماندن بر جدل نقش آفريني آيت الله كاشاني و مصدق السلطنه يا تقديس هر كدام از سرشناسان ديگر است به تعصب تام به توهین و تحقیر یک سو و تقدیس تمام ناشدنی از طرف دیگر اقدام می کند.
3- مدعی است آيت الله كاشاني يك عالم ديني معتبر بود با ناتواني ها و دافعه شخصيتي كه بسياري عالمان ديروز و امروز هم بواسطه انسان بودنشان داشتند و دارند. ایکاش نویسندگان مطلب حداقل برای یک بار طی نزدیک به چهل سال گذشته جسارت فرموده از ناتوانیها و دافعه های این عالم دینی هم می گفتند حداقل برای یک بار از نقاط منفی اقدامات کاشانی در شکست وحدت ملی و شکست نهضت ملی شدن نفت و جایگزین سازی حکومتی مردمی بجای پهلوی دست نشانده می نوشتند تا بدانیم جملات مذکور دکور شیک روشنفکری برای آغاز فحاشی یک سویه و مستمر علیه نخست وزیر نهضت ملی شدن نفت ایران نیست.
4- نویسندگان می گویند مصدق اما ثبات شخصيتي نداشت، نامجو بود و متاثر از توهمات! اما همچون چهل سال گذشته حتی یک سند و مدرک قابل انتشار در خصوص صفات مذکور ارائه نمی دهند لذااست که از نگاه ایشان مصدق همواره باید بسیار خشن ، دیکتاتور ، اشراف زاده و غیره بدتر از رضا شاه معرفی گردد اما نمی گویند که چه شد امثال کاشانی در جریان شکل گیری نهضت ملی شدن نفت ایران و بیرون راندن استعمار چنین پرشتاب در حرکت در سایه مصدق السلطنه را انتخاب کردند آیا امثال کاشانی نان به نرخ روز خور بودند یا از نظریه هدف و سیله را توجیه می کند تبعیت می کردند.
5- جریان فکری کاشانی پس از جدایی از مصدق چه اقدام ارزشمند قابل اشاره ای در مقابله با فساد ، دیکتاتوری و استعمار نفتی ایران داشتند؟ آیا کاشانی پس از مصدق حتی یک اقدام قابل اعتنا دارد؟
6- نویسندگان برای تخریب نخست وزیر نهضت ملی شدن نفت چنین می نویسند که مصدق السلطنه از ٩ سالگي مستوفي حقوق بگير دربار قاجار بود تا اينكه انقلاب مشروطه دست آقازادگان را از خزانه قطع كرد. او معتمد دربار بود و به امر قبله عالمش از اعضاي شوراي درباري همان شاهي شد كه مجلس مشروطه را به توپ بست، سالياني از شرف عنوان نمايندگي مردم نيز نصيب يافت اما روزگاري بعد بار ديگر عليه اعتبار مجلس ملي ايستاد با «جنجال تقلب انتخاباتي» و سرانجام متكبرانه در نمايشي مضحك مجلس هفدهم نامطلوبش را منحل كرد. همين آقازاده درباري كه با تولد مجلس به جهاني نو پرتاب شده بود حتي ميان رعايايش آمد و با عوامفريبي به ياد ماندني فرياد زد مجلس آنجاست كه مردم هستند! .... هرآنچه گفتید دربست و با چشم بسته پذیرفتیم اما برای رضای خدا بفرمایید که چرا کاشانی برای برپایی نهضت یا همراهی با نهضت به همراهی چنین موجودی مفتخر بود مگر عالمی وارسته نبود؟ چرا دهها بار قبل از بروز اختلاف به تمجید و ارائه تعاریف حیرت انگیز از مصدق می پردازد؟ تصور می کنید دورویی می کند نفاق می ورزد برای کسب جایگاه به دروغ متوسل شده است یا واقعا مصدق را همانگونه یافته بود اگر چنین بود که گفته های ادعایی شما ناصواب است.
7- اگر به جمله گويا آيت الله مدرس گفته بود كه عوامفريبي كلاس اول سياست است و يقين دارم مصدق السلطنه در آن درجا خواهد زد. پس باید بپذیرید که نظریه سیاست عین دیانت مرحوم مدرس نیز می تواند به عوام فریبی بخش دوم قیاس نیز تعبیر گردد که حتما چنین نیست و نقل قول دروغی است به ساحت مرحوم مدرس که برای استفاده ابزاری بکار نویسنده آمده است.
8- نویسندگان مدعی هستند بت هاي نفرت زا و تفرقه افكن زنجيرهايي مي شوند كه بر پاي پرواز آزاد انديشه سنگيني مي كنند و مانع هستند بر راه همدلي، مشاركت شهروندي و تبادل نظرات واقعبينانه به سود پيشرفت وطن اما توجه نمی کنند که در همین مقاله چگونه بر تاریخ مبارزه و مردان تاریخ کشورمان چگونه یکسویه می تازند و مانند چهار دهه گذشته حتی برای یک دقیقه اجازه نمی دهند تا یک نفر برای لحظاتی در دفاع نه اما توضیح بی توهین چهره نخست وزیر نهضت ملی شدن نفت کلمه ای بر زبان جاری کند آیا به انصاف مطلب ارائه شده حرفی جز تفرقه افکنی دارد چیزی جز تلاش برای بدنامی یکی از مردان تاریخ ایران دارد؟
9- فرمودند آيت الله بهشتي سال ها پيش هشدار داد كه یکی از مصیبت های این زمان ما این است که اشخاصی دارند کم کم جانشین ارزش ها می شوند این خطرناک است و بعد نتیجه گرفتید که به پاسداشت قانون و وطن، بشكنيم همه بت ها را! حال اگر انصافی و عدالتی در نزد نویسندگان است بسم الله بیایید از افراد گذشته و به ارزشهای عقلی و شرعی رجوع کنید کاشانی و مصدق و مدرس و رضا شاه را و بسیاری از این دست را کنار گذاشته با اتکا بر شرافت تحقیقی آزادانه و منصفانه به نقد و بررسی محققانه گذشته اقدام کنید آیت الله کاشانی را در کنار مصدق السلطنه ننشانید بی ذکر نامشان از لحظه آغازین تا آخرین روزهایی که هر دو نفس داشتند به بررسی لحظه به لحظه مواضع ، عملکرد و تصمیماتشان بپردازید اجازه دهید خوانندگان از لا به لای اوراق محققانه به زشتی و زیبایی جریانات فکری و افراد دست یابند.

  تعداد بازديدها: 1718
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=77913
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.