تاريخ انتشار: 22 ارديبهشت 1396 ساعت 09:44:45
تکاپو " غزل انتظار " سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)


راست می گفت که من ، دربدرِ کوی توام

یا که عمری ست ، اسیرِ خمِ ابروی توام

 

گوئیا گفته شده ، از سرِ شیدایی عشق

مست و آشفته ی آن ، سلسله ی موی توام

 

به کرامات تو سوگند ، در این آخرِ عمر

یا نه از روز نخستین ، پیِ مینوی توام

 

یعنی آن لحظه ، که آموخته ام ره بروم

تا بیاید نفسی ، دست به زانویِ توام

 

گفته بودند از آن دم ، که زبان بگشودم

همه الفاظ رها کرده ، ثناگوی توام

 

بس که از ظلم و مکافات ، به لب آمده جان

چشم و دل بسته ، به شاهینِ ترازوی توام

 

این همه ذرّه ی اوصاف ، مهاجر نشود

من که از روز الستم ، به تکاپوی توام

برگرفته از کتاب شوق وصال

  تعداد بازديدها: 4046
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=76513
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.