گریه های شب جمعه چه خریدن دارد
نوکرت تا خود تو شوق رسیدن دارد
شده هفتاد و دو سر با سر تو بر نیزه
سر بازار شما ٰ زجر کشیدن دارد
دل من لک زده تا اسم مرا بنویسند
به سر بام حرم میل پریدن دارد
رخ یوسف اگرم هر چه که زیباست ولی
چهره نه ٰنام شما دست بریدن دارد
من شفا یافته دست شما بودم وبس
شکرٰ با ذکر حسینٰ قلب تپیدن دارد
همه زوار تو بی دل شده بر می گردند
که نیازی دلشان بر تو شدیدا دارد
هر کجا می نگرم عکس حرم می بینم
این در خانه عشق است دویدن دارد
دم محشر که حسین بن علی وارد شد
حال و روز دل عشاق چه دیدن دارد
بدنی بی سرو پر زخمٰ فدایش جان ها
کمر آنجا به خدا جای خمیدن دارد
شاعر : جواد قدوسی
**ارسال کننده:آقای بهمن کریمی**