تاريخ انتشار: 18 آذر 1394 ساعت 07:54:41
اختصاصی/تدّبر در قرآن (57)

بسم اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

::درس پنجاه و هفت به تاریخ:18  آذر 94

::قرار چهل روزه : ترک غیبت

::قرار روز : السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

::هدیه به : حضرت زهرا (س)

::تدبر در سوره مبارکه :فجر/بخش ششم

پیام سوره:

تو بیخ و انذار نسبت به دنیا گرایی ، دلبستگی و حب شدید مال منشاء طغیان و ریشه ی شکست در امتحان الهی است مصداق اکمل نفس مطمئنه حضرت سید الشهداء(ع) است که در سخت ترین لحظات سختی ها و پشت کردن دنیا عرض کرد : الهی رضا برضاک لا معبود سواک .

امیر المؤمنین (ع) در خطبه ی 160 این سوال را مطرح می فرمایند : خداوند دنیا و زینتهای آن را از پیامبرش دریغ داشت آیا خداوند با این کار پیامبرش را گرامی داشت یا به او اهانت نمود ، اگر کسی بگوید : او را تحقیر کرد به خدا سوگند دروغی بزرگ گفته است و اکنون ما باید به او تأسی کنیم .

فلینظر ناظرٌ بعقله: اکرم الله محمداً بذالک أم اهانه ، فإن قال : أهانه فقد کذب و الله العظیم بذلک العظیم... خرج من الدنیا خمیصاً و ورد الاخره سلیماً،لم یضع حجراً علی حجر... فما اعظم منه الله عندنا حین انعم علینا به سلفاً نتّبعه...

نکته:

دنیا داری با دنیا گرایی متفاوت است ثروتمند ترین فرد روی زمین حضرت سلیمان (ع) است که هر گاه نعمتی را یاد آور می شود عرض می کند :"هذا من فضل ربی لیبلونی اشکر ام اکفر"

و ثروتمندی در قرآن مذمت شده که گفت: "انما اوتیته علی علم عندی" این مال و ثروتم بخاطر شایستگی و صلاحیت و تلاش و کاردانی خودم می باشد ، قطعاً قارون با این تفکر به فکر شکر گذاری نمی افتد ، چون آن را فضل الهی نمی بیند ، ابتلای الهی نمی داند ، با تفاخر و تکاثر در مقابل خدا قد علم می کند و به اندرز پیامبر زمان خویش گوش فرا نمی دهد و از بیچارگان غافل شده و عذاب دردناک الهی را می بیند و البته عذاب آخرت سخت تر است. در آن روزی که هر کسی را می خواند تا در حمل بارهایش و ثقل اوزارش او را مدد رساند  هیچکس به او یاری نمی رساند ،وان تدع مثقله الی حملها لا یحمل منه شیٌ و لو کان ذا قربی(فاطر/18)

آن روزی که او می توانست کسی را بیابد که زاد و توشه او را تا قیامت بر دوش گیرد و فردای قیامت در روز نیازش به او پس دهد او غافل بود،او می توانست سبکبار باشد، اینجا تحویل دهد و از گردنه های صعب العبور سبکبار عبور کند و آنجا تحویل بگیرد  ولی او در دنیای حب شدید مال بی توجه بود،اکنون در روز قیامت وعده حتمی الهی ، زندگی حقیقی آخرت را و در سالن امتحان بودن دنیا را در می یابد ، ولی چه سود و چه پر حسرت و بدون بازگشت و تخفیف .

تشخیص سیاقهای سوره:

این سوره مبارکه دارای چهار سیاق است: آیه 1 -5، آیه 6 – 14، آیه 15 – 26 و آیه 27 – 30.

وجه گسست سیاق دوم از سیاق نخست: فقدان اتصال ادبی و آغاز سیر جدید مفهومی (سرگذشت طغیانگران) در آیه ششم.

وجه گسست سیاق سوم از سیاق دوم: آغاز سیر مفهومی جدید (نگرش انسان به دارایی و نداری در دنیا) در آیه پانزدهم. گفتنی است که وجود «فاء» در ابتدای آیه شانزدهم مانع انفصال سیاقی نیست، زیرا این حرف قابلیت برقراری ارتباط بین دو کلمه، دو جمله و دو سیاق را دارد. در مواردی که انقطاع سیر مفهومی دال بر انفصال سیاقی است، «فاء» دلیل عطف دو سیاق خواهد بود.

وجه گسست سیاق چهارم از سیاق سوم: فقدان اتصال ادبی و شروع سیر مفهومی جدید با خطاب به نفس مطمئنه در آیه بیست و هفتم. گفتنی است که ظرف خطاب مذکور، روز قیامت است، اما این امر دلیل بر اتصال سیاقی نیست، زیرا پیش از این سخنی از نفس مطمئنه در میان نبوده است.

فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست:

1. فضای سخن: فضای این آیات، نیاز به تأکید و دلیل آن، سوگند های مکرّر است.

2. جهت هدایتی: ذکر سوگند برای تأکید و اطمینان زایی در مخاطب نسبت به مطلب مورد نظر متکلم است. بنابراین هرگاه سوگندی یاد می شود، شنونده منتظر سخن مورد تأکید گوینده می ماند. از این رو در بیشتر موارد، بعد از ذکر قسم، جواب آن یا همان سخن مؤکّد بیان می شود. در این سوره مبارکه بعد از بیان قسمها و جمله (هل فی ذلک قسم لذی حجر) که تتمه قسم است، به جواب قسم تصریح نمی شود و ذهن شنونده بعد از اقرار به کفایت قسمهای مذکور (هل فی ذلک قسم لذی حجر: استفهام تقریری)، سخت منتظر جواب آن می ماند. این انتظار با محتوای بسیار بلند و غنی سوره پاسخ می گیرد.

بر این اساس، جهت هدایتی این آیات چنین خواهد بود: «سوگند برای تاکید جهت هدایتی سوره: سوگند به میـعادهـای دل بریدن از دنیا در راستای تأکید جهت هدایتی سوره».

فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم:

1. فضای سخن: بجا بودن بیان عاقبت عاد، فرعون و ثمود با وصف طغیان و فساد و بجا بودن استفهام تقریری خطاب به پیامبر(ص) و همچنین تکیه بر اضافه «ربّ» به «کاف» خطاب: (ألم تر کیف فعل ربک بعاد... فصب علیهم ربک...)، شاهد آن است که طغیان دنیاگرایان، سدّ راه رسول اعظم(ص) شده است. قدرت و مکنت ایشان، گمان ایستادگی در برابر تعلیم دین را برایشان ایجاد کرده است.

2. جهت هدایتی: آیه ششم تا دوازدهم سؤال از عاقبت عاد و ثمود و فرعون است و در ضمن به توصیف آنها می­ پردازد. آیه سیزدهم از گرفتاری آنان به عذاب سخت پروردگار حکایت می کند و (ألم تر کیـف فـعل ربـک) را شـرح می دهد و در نهایت، آیه چهاردهم علت این سرنوشت دردناک را بیان می کند؛ بنابراین در آیات این سیاق، دو رکن اصلی وجود دارد:

‌أ. رکن نخست: عاد، ثمود، فرعون که در دو جنبه با یکدیگر مشترک اند:

· وصفی: برای هر سه اوصافی ذکر شده است که قدر جامع آن قدرت ظاهری دنیوی در نتیجه بهره مندی از نعمات و امکانات مادی است: (بعاد إرم ذات العماد التی لم یخلق مثلها فی البلاد)؛ (ثمود الذین جابواالصخر بالواد)؛ (فرعون ذی الاوتاد).

· فعلی: طغیان و فساد: (الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد) آنان کسانی بودند که در شهرها سر به طغیان برداشتند و در نتیجه، در آنها فساد بسیار به بار آوردند.

بنابراین دنیازدگی و طغیانگری، دو جنبه مشترک عاد، ثمود و فرعون است.

‌ب. رکن دوم: (کیف فعل ربک) بیان اجمالی و (فصبّ علیهم ربک سوط عذاب إن ربک لبالمرصاد) بیان تفصیلی است.

در نهایت، جهت هدایتی سیاق از مجموع دو رکن استفاده می شود: «تهدید دنیاگرایان طغیانگر: عذاب سخت و دردناک، سرنوشتی است که پروردگار برای دنیازدگان طغیانگر رقم زده است؛ چرا که او در کمین گاه است».

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ف - پورسلطان

 

  تعداد بازديدها: 4309
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=68839
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.