تاريخ انتشار: 06 آبان 1394 ساعت 13:01:01
امام حسین(ع) در اندیشه مسیحیت

Antoine Bara (Christian writer) writes: “No battle in the modern and past history of mankind has earned more sympathy and admiration as well as provided more lessons than the martyrdom of Hussain in the battle of Karbala.”
(Hussain in Christian Ideology)

آنتوان بارا (معاصر ـ 1943م.) نویسنده و محقق مسیحی و آگاه به تاریخ اسلام است. در سال 1943 م. متولد گشت. او در سال 1978م. کتاب «امام حسین(ع) در اندیشه مسیحیت» را منتشر کرد. وی به برخی شرق شناسان که واقعه دردناک کربلا را فقط یک درگیری نظامی که بدون تدبیر، تبدیل به قیام شده و بُعد الهی آن را لحاظ نمی کنند، خرده می گیرد و علت آن را «مسیحی غربی» آن عده از شرق شناسان می داند و در خطاب به مسلمانان می گوید: «علت غفلت مسلمانان در معرفی چهره های خود (امامان) چه بوده است؟ و چرا بررسی وافی و منصفانه نکرده اند؟ آن را معرفی ننموده اند؟»
از جمله آثار او می توان: «چهار ویژگی انقلاب حسین(ع)»، «من یک مسیحی شیعه گرا هستم» و «امام حسین در اندیشه مسیحیت» را نام برد. او با لحنی نزدیک به شیعه می گوید: «پس از دو سال مطالعه‌ي سيره سيد الشهداء بهتر ديدم که افکار و ديدگاه هاي خود را مرتب کنم تا از آن به بعد بر اساس آنچه به دست آوردم و در پرتو افکار و الهاماتي که با عنايت خداوند کسب کردم، يک سال را نيز در تأليف کتاب سپري کنم. اينک وقتي آن را بازخواني مي کنم، اطمينان مي يابم که من در خلال تهيه آن تحت تأثير الهاماتي قرار داشته ام که بدون آن هرگز نمي توانم اين کار را به پايان ببرم به همين خاطر خدا را سپاس مي گويم و يقين دارم که مشمول عنايت گل خشبوي پيامبر، سربريده از روي ستم و شهيد راه حق در دل سرزمين کربلا [امام] حسين (ع) خواهم بود.»
سپس می نویسد: «هيچ حماسه انساني، چه در گذشته و چه در حال، به اندازه حماسه شهادت طلبانه کربلا موجب همدردي و درس آموزي نشده است. انقلابي بود در حد بزرگترين حادثه دروني امت اسلام که وجود آن نقطه عطف مؤثري در مسير انديشه اسلامي به حساب مي آمد. اگر اين حادثه نبود اسلام آئين بي خاصيتي مي گشت که در کاسه ظاهري سر قرار داشت، نه عقيده اي محکم که در درون سينه ها جاي گيرد و وجدان هر مسلماني را لبريز نمايد. بي گمان زلزله اي بود و چه زلزله اي، تمامي ارکان امت اسلامي را لرزاند. چشم ها را باز کرد و دل ها را متوجه سيطره گناه و شرارت ناشي از زورمداري و آمادگي دست پروردگان ستم بر کشت نهال فساد در سرزمين دلها نمود. تا در پس پرده اي دروغين ارزش هاي ديني را نابود نکنند و حقوق کسانش را ناديده نگيرند و پرتوهاي درخشان جوهره سحر انگيزش را خاموش ننمايند. و بر اين اساس انقلاب [امام] حسين(ع) در تاريخ انسانيت از آغاز تا ابد «برترين»، «سرآمد» و «يگانه» و «بي نظير» است. و به جاودانگي انساني که به خاطر آن قيام کرده، جاودانه و هميشگي خواهد بود.»
آنتوان بارا در فصل اول از کتاب خود «امام حسین در اندیشه مسیحیت» بخشي را مي گشايد با نام "اطلاع [امام] حسين (ع) از شهادت خود" در آنجا مي گويد: «برخي از اهل بيت و ياران آن حضرت از ترس حيله گري کوفيان تلاش کردند که آن حضرت را از سفر منصرف کنند و يا حرکتش را به تأخير اندازند. ولي او بر اساس آنچه برايش مقدر و بر قلبش الهام شده بود در برابر آنان مقاومت مي کرد. عشق ديدار پدرانش، نور درخشاني را بر پيشاني او منعکس ساخته بود و هر کس به پيشاني نوراني آن حضرت نگاه مي کرد، چنين گمان مي کرد که تنها جسم آن حضرت است که بر روي زمين باقيست و عشق به شهادت روح و فکر او را به سوي آن مکاني به پرواز درآورده که خداوند لحظاتي بعد جايگاه بهشتي اش را به او مي نماياند. از اين رو در پاسخ ابن زبير فرمود: «پدرم براي من نقل کرد که گوسفندي در مکه است که با کشته شدن آن حرمت مکه شکسته مي شود و من دوست ندارم که آن گوسفند باشم. اگر حتي به اندازه يک وجب بيرون از مکه کشته شوم، بهتر است از اين که در آنجا به قتل برسم. به خداوند سوگند اگر هر کجا پنهان شوم، آنان مرا بيرون خواهند کشيد تا نياز خود را برآورند.»

«اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا می کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا می خواندیم».
 
Edward Gibbon Brown, the professor of Arabic and oriental studies at the University of Cambridge, praises Imam Hussain in these words:

“… a reminder of the blood-stained field of Kerbela, where the grandson of the Apostle of God fell at length, tortured by thirst and surrounded by the bodies of his murdered kinsmen, has been at anytime since then sufficient to evoke, even in the most lukewarm and heedless, the deepest emotions, the most frantic grief, and an exaltation of spirit before which pain, danger and death shrink to unconsidered trifles."
[A Literary History of Persia, London, 1919, p. 227]


از جمله کسانی که سعی کرده با این نگاه درباره واقعه کربلا کاوش کند و خود را به اعتقادات شیعی نزدیک نماید، ادوارد گرانویل براون (1926ـ1862م.) خاورشناس و متخصص در ادبیات فارسی و نویسنده کتاب بزرگ و جامع «تاریخ ادبیات فارسی» است.

او به سال 1862م. در خانواده ای که در پزشکی و الهيات و نيز بازرگانی و امور لشکری شهرت داشت، در ايالت «گلاسترشر» در انگلستان به دنيا آمد. براون در مدرسه «گلنالموند» و مدرسه «ايتون» به تحصيل پرداخت. وی به اصرار پدرش درسال 1879م. به قصد تحصيل در پزشکی وارد دانشگاه کمبريج شد و در سال 1882م. رتبه دوم را در علوم طبيعی حايز گرديد. ولی از آنجايی که به ادبيات فارسی علاقه زیادی داشت در سال 1887یا 1888م. به ايران سفر کرد. واقع نگری وی نسبت به اسلام و مسلمانان از برخی آثار او مشهود است.

درباره براون، در میان ایرانیان حرف بسيار است، بعضی او را جاسوس انگليس می دانند و بعضی او را صوفی. چنانکه در زندگی نامه او آمده از سوی حاج پيرزاده از پيشوايان نامدار طريقت در سال 1887م. لقب «مظهر علی» به وی داده شد. و در مکاتبات فارسی خود با اين لقب امضا می کرد. به هر حال براون پس از 64 سال عمر در پنجم ژانويه 1926م. در لندن درگذشت. از آثار وی می توان به: «يک سال در ميان ايرنيان»، «تاريخ مطبوعات و ادبيات ايران در دوره مشروطيت» و «تاريخ طب عربی» را نام برد.
وی درباره واقعه کربلا چنین می گوید:
«آيا قلبی پيدا مي‏شود كه وقتی درباره كربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتي غير مسلمانان نيز نمی توانند پاكی روحی را كه در اين جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انكار كنند.»
 
**با تشکر از ارسال کننده:جناب آقای مهدی سوری**
  تعداد بازديدها: 1856
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=67926
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.