تاريخ انتشار: 07 مهر 1394 ساعت 17:15:35
درسی از امام خمینی(س) / امام هادی پاسخ می دهند: از شر چه کسی نباید ایمن بود؟

پرتال امام خمینی _ اصغر میرشکاری: حضرت امام هادی _علیه السلام _ در نیمه ذی الحجة الحرام 212 ( به روایت مشهور) در نزدیکی مدینه به دنیا آمد و در سن 8 سالگی به امامت رسید. 41 سال  و چند ماه زندگی با برکت آن بزرگوار که 33 سال آن دوران امامت حضرتش می باشد، مقارن حکومت 6نفر از خلفای عباسی است که بیشتر آن معاصر متوکل است که دشمنی وی با علی و اولاد علی و جنایتهای وی در حق علویان و از جمله امام هادی (ع)مشهور است. فضای بسته و اختناق آمیز و در نهایت حبس و حصر حضرت هادی در سامرا و اعمال هرگونه محدودیت برای حضرت و یارانش گرچه محدودیتهای  ارتباطی آن حضرت با مسلمانان را پیش آورده بود ، اما با درایت آن بزرگوار از طریق نمایندگان و وکلای تعیین شده، ارتباطی سراسری _ هرچند محدود_ برقرار بود وکم وبیش ارفت و آمدهائی وجود داشت و از همین طریق مطالب و مآثر ارزنده ای  از حضرت به جا مانده است که شامل احادیث و دستورالعملهای سعادت آفرین و معارف افزا می باشد که در رأس آن می توان از زیارت جامعه کبیره نام برد. متن این زیارت حاوی عالیترین مضامین عرفانی و در عین حال سیاسی _ اجتماعی است و بر خلاف برخی پندارهای نادرست، توحید ناب را در قالب معرفی حضرات ائمه معصومین(علیهم صلوات الله) و نقش و جایگاه  " من عنداللهی" این بزرگواران  آموزش می دهد. این زیارت همواره مورد علاقه و توجه علما و بزرگان  بوده و از جمله مشهور است که حضرت امام خمینی (س) که به زیارت قبور مطهر ائمه معصومین اهتمام ویژه داشت، از میان متون زیارات، زیارت جامعه را بیش از دیگر زیارات مى‏ خواند و در تمام آستان‏هاى مقدس مقید به خواندن زیارت جامعه بود. این خاطره نقل یکی از یاران آن حضرت در نجف است که: « رسم حضرت امام «قدس سرة» در طی اقامت در نجف آن بود که شب ها ساعت دو و نیم و در این سال های اخیر ساعت دو از شب گذشته از داخل منزل به بیرونی تشریف می آوردند و طلاب و مردم را به حضور می پذیرفتند. سپس در ساعت سه از شب گذشته- پس از مغرب- به حرم مطهر امیرالمومنین علیه السلام مشرف می شدند و زیارت امین الله را ایستاده و زیارت جامعه کبیره را نشسته می خواندند و بعد ازخواندن نماز زیارت، به منزل مراجعت می فرمودند. این برنامه آقا در تمام چهارده سال سکونتشان در نجف بود،به استثنای شب های شنبه درفصل تابستان که وقت شستشوی حرم و رواق ها بعد از نماز مغرب و عشاء بود که امام در این شب به حرم مشرف نمی شدند» (صحیفه دل،جلد اول ، چاپ سوم، ص85)  

البته این خواندن، همراه با توجه و تدبر بود و درس آموزی ها و برداشتهای  عرفانی و اجتماعی - سیاسی  بسیار نابی  را باخود به همراه داشت. ازجمله:

«غایت خلقت انسان عالم غیب مطلق است؛ چنانچه در قدسیّات وارد است: یا ابْنَ آدَمَ خَلَقْتُ الْاشیاءَ لِاجْلِکَ، وَ خَلَقْتُکَ لِاجْلی. و در قرآن شریف خطاب به موسى بن عمران على نبینا و آله و علیه السلام فرماید: وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی  و نیز فرماید: وَ انَا اخْتَرْتُکَ. پس، انسان مخلوق «لاجل اللَّه» و ساخته شده براى ذات مقدّس او است؛ و از میان موجوداتْ او مصطفى و مختار است؛ غایت سیرش وصول به باب اللَّه و فناى فى ذات اللَّه و عکوف به فناء اللَّه است؛ و معاد او الى اللَّه و من اللَّه و فى اللَّه و باللَّه است؛ چنانچه در قرآن فرماید: انَّ الَیْنا ایابَهُم. و دیگر موجودات به توسّط انسان رجوع به حق کنند، بلکه مرجع و معاد آنها به انسان است؛ چنانچه در زیارت جامعه، که اظهار شمّه‏ اى از مقامات ولایت را فرموده، مى‏ فرماید: «و ایابُ الخَلْقِ الَیْکُمْ، و حِسابُهُمْ عَلَیْکُم. و مى‏ فرماید: بِکُمْ فَتَحَ اللَّه، وَ بِکُمْ یَخْتِمُ »  و اینکه در آیه شریفه حق مى‏ فرماید: «انَّ الَیْنا ایابَهُمْ ثُمَّ انَّ عَلَیْنا حِسابَهُم »  و در زیارت جامعه مى‏فرماید: «و ایابُ الْخَلْقِ الَیْکُمْ و حِسابُهُمْ عَلَیْکُم» سرّى از اسرار توحید، و اشاره به آن است که رجوع به انسان الکامل رجوع الى اللَّه است؛ زیرا که انسان کاملْ فانى مطلق و باقى به بقاء اللَّه است و از خودْ تعیّن و انّیّت و انانیّتى ندارد، بلکه خود از اسماء حسنى و اسم اعظم است؛ چنانچه اشاره به این معنى در قرآن و احادیث شریفه بسیار است. »( آداب الصلاة (آداب نماز)، متن، ص: 263)

و در وجه سیاسی با توجه به فرازی از زیارت جامعه چنین استدلال می شود:

« یکى از بدترین چیزى که اجانب در بین مردم و در بین خود ما القا کردند، این است که اسلام براى این است که ما همان عبادت بکنیم. چنانکه مذهب مسیح را هم مسخ کردند؛ مذهب مسیح مسخ شد. مسیح هر گز نمى‏ شود که دعوتش این باشد که فقط عبادت بکنید، ظَلَمه را بگذارید به کار خودشان! این نمى‏ شود؛ نبى نمى‏ تواند این طور باشد. مسخ شده است اینها. اینها اسلام را در نظر ما، در نظر جاهلین مسخ کردند؛ اسلام را به صورت دیگر نشان دادند. و این از کیدهایى بود که با نقشه‏ ها پیاده شده است؛ و ما خودمان هم باور کردیم «آخوند را به سیاست چه»! این حرفْ حرفِ استعمار است: آخوند را به سیاست چه؟! «ساسَةُ العباد»  در دعاى جامعه، «زیارت جامعه» است؛ «ساسة العباد». چطور امام را به سیاست آره، اما آخوند را به سیاست نه؟! حضرت امیر یک مملکت را اداره مى‏ کرد، سیاستمدار یک مملکت بود؛ آن وقت آخوند را به سیاست چه؟! این مطلبى بود که مُستَعمِر براى اینکه آخوند را جدا کند از دولت و ملت، القا کردند به او؛ آخوند هم باورش آمد! خود آخوند با ما مبارزه مى‏ کند که شما چکار دارید به سیاست! «این آخوند سیاسى است»! این چیزى بوده است که ما را ... به عقب راند. »  (صحیفه امام، ج‏6، ص:286و287)                                           

در این باب البته نمونه های فراوانی یافت می شود که به همین بسنده می کنیم و کلام را با بررسی مختصر حدیثی از قول حضرت امام هادی(ع) با تکیه بر رهنمودهای امام خمینی(س) ادامه می دهیم.

امام هادی علیه السلام فرمودند: مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ؛ کسی خودش در نظرش بی مقدار باشد، از شرّ او ایمن مباش. ( تحف العقول، ص 483)

در بررسی مختصر محتوای این حدیث با توجه به جنبه اخلاقی اجتماعی آن باید گفت: انسان در جایگاه خلیفه خداوند دارای کرامت ذاتی است و از جوهره وجودی ارزشمندی برخوردار است که اگر طریق کمال را بپیماید به کرامات اکتسابی و جایگاهی دست می یابد که به جز خدا نبیند و ملائکه هم آن قدر و منزلت نخواهد بود و در غیر این صورت " "کالانعام بل هم اضل" وضعیت او را بیانگر است.  

اما در وجه اول،  درک شخصیت و کرامت انسانی و جایگاه رفیع آن در منظومه هدفمند هستی و توجه خودباورانه به نقش و مأموریتی که بر عهده دارد و با درک و دریافت حقیقت انسانی همچنان که هست یا همان عزت نفس، هم خود ره کمال می پیماید و هم دیگران را با خود به اوج می برد؛ چنکه در زمانه خود ما هم اتفاق افتاد و دیدیم. ولی چنانچه کسی  
به هردلیل قدر و منزلت خود را نشناخت ، هم خود به تباهی می رود و هم دیگران را به بیراهه و انحراف خواهد کشاند، زیرا خود را حقیر و پست دیدن و شأن و جایگاه انسانی را نا دیده انگاشتن یعنی حرمت انسانی خود را زیر پا گذاشتن، یعنی حق دیگران را ضایع کردن و در نهایت و با داشتن قدرت دست به هر جنایتی زدن و یعنی شر وی دامن دیگران را گرفتن. امری که در همه زمانها امکان وقوع دارد، روی داده است و می دهد و از جمله در زمانه خود ما هم که وجوه بارزی را این روزها متأسفانه در دنیای اسلام و حتی در بزرگترین و عالیترین اجتماع معنوی اسلامی شاهد هستیم.  

حضرت امام خمینی(س) در جایگاه یک انسان شناس و معلم اخلاق  و عارف عاملی که در جهت خود سازی و مبارزه با امیال و هواهای نفسانی که خود بزرگترین عوامل زمینه ساز این اهانت به نفس است، مبارزه جانانه ای داشته و با سر بلندی عزت و کرامت نفس خویش را پاس داشته و برای تعالی انسان در این راستا تلاش موفقی داشته است، این بیچارگی آدمی را در فالب تمثیلی همه کس فهم چنین ترسیم می کنند:                          

« قلب ما [انسان ها] بسیار ضعیف و سخت بى‏ ثبات است، به مجرّد فى الجمله امتیاز و تعیّنى مى ‏لغزد و از اعتدال منحرف مى‏ شود. چه بسا باشد انسان بیچاره ضعیفى که از تمام مراحل شرف و انسانیّت و عزّت نفس و کمال آدمیّت عارى و برى است به واسطه دو سه زرع پارچه ابریشمى و یا پشمى که در برش و دوخت آن تقلید از اجانب کرده یا آنکه با چندین ننگ و شرف فروشى آن را تحصیل نموده بر بندگان خدا به نظر حقارت و کبر و ناز نگاه و هیچ موجودى را به چیزى نشمرد؛ و این نیست جز از کمال ضعف نفس و کوچکى ظرفیّت که فضلات کرم و لباس گوسفند را مایه اعتبار و شرف خود پندارد. اى بیچاره انسان، چقدر مخلوق ضعیف بى‏ مایه ‏اى هستى؛ تو باید فخر عالم امکان و خلاصه کون و مکان باشى؛ تو آدم زاده ‏اى، باید معلّم اسماء و صفات باشى؛ تو خلیفه‏ زاده‏ اى، باید از از آیات باهرات باشى- «تو را ز کنگره عرش مى‏ زنند صفیر».  بدبخت ناخلف، یک مشت فضلات و ملبوسات حیوانات بیچاره را غصب نمودى و با آن افتخار فروشى مى‏ کنى؛ این افتخار از کرم ابریشم و گوسفند و شتر و سنجاب و روباه است، چرا با لباس دیگران فخریّه مى ‏کنى و با افتخار دیگران ناز و تکبّر مى‏ن مائى.»( آداب الصلاة (آداب نماز)، متن، ص: 88)

حسن ختام این نوشته عرض تبریک میلاد مسعود آقا امام هادی _علیه السلام _ همراه با  آرزوی توفقیق و سرافرازی شما است . والسلام . اصغر میرشکاری

  تعداد بازديدها: 1776
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=67284
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.