تاريخ انتشار: 13 آذر 1390 ساعت 16:11:27
جلوگيري از مراسم عزاداري سالار شهيدان(ع) و كشف حجاب در حكومت رضا خان پهلوي

 

«...همه اين مشكلاتى كه شما ملاحظه مى‏كنيد همين معناست. از اولى كه بشر در دنيا آمده است و باب تنازع بين صالح و غيرصالح پيدا شده است، در همه اين دوره‏ها، اسلحه‏ها دست غيرصالحها بوده- مگر بسيار كم، بسيار نادر. و با اين اسلحه‏ها چه جنايتها كه واقع شده است. حالا ما به آن تاريخهاى خيلى دور نمى‏رويم، اين جنگهايى كه اخيراً- يعنى در اين صد سال- در دنيا اتفاق افتاده است، جنگ اول جهانى، جنگ دوم جهانى، اين جنگهايى كه در ويتنام در اين آخر اتفاق افتاد، اين كشتارهايى كه از مردم شد، براى اين بود كه اسلحه‏ها در دست غيرصالحها بود؛ ناشايسته‏ها اسلحه‏ها را به دست داشتند.

 

جنايات رضاخان

 

اين خون ريزيهايى كه در اين پنجاه سالى كه ما ياد داريم و چه تلخيها در ذائقه ما هست از اين پنجاه سال و كمى از شما، يا هيچ يك از شما، تمام اين قضايايى كه در اين پنجاه سال سلطنت غيرقانونى اين روسياهها منعقد شده است ... ما كه سنّمان به كهولت رسيده است مُشاهِد اين سياه بختيهاى مردم و اين جنايات و اين كشتارهايى كه اين قداره دارهاى غيرصالح انجام دادند [بوديم‏].

 

 از اول كه آن كودتاى اول واقع شد، و ما آن وقت در اراك بوديم، اين به حَسَب چيزهايى كه در راديوهاى آن وقت بعد از اين كه اين جنگ دوم شروع شد، در راديوهاى آن وقت اين مطلب را گفتند، مردم مى‏دانستند تا يك حدودى لكن درست نه؛ تبليغات سوء نمى‏گذاشت درست مردم بفهمند لكن بعد از آن كه آن شخص را، آن آدم سياه رو را، رضا خان را، از ايران بيرون كردند، در راديوى دهلى گفتند كه ما اين را آورديم سر كار و چون خيانت كرد حالا برديمش.

 

 رضا خان را از اول انگليسهاى جنايتكار، انگليسهاى غيرصالح كه اسلحه در دستشان بود، رضا خان را اسلحه دار كردند؛ و اين آدم ناشايسته بى‏اصل را با اسلحه آوردند و مسلط كردند بر مردم‏ و چه جناياتى، چه جناياتى در اين مدتى كه آن مرد سياه روروى كار بود [واقع شد كه‏]، نمى‏شود تشريح كرد.

 

توطئه «كشف حجاب»

 

نمى توانيم تلخيهاى آن روزها را براى شما تشريح كنيم. اينها به طور اطمينان در تواريخ محفوظ است و ان شاء اللَّه به انقراض اين دودمان سياه رو تاريخها بيرون مى‏آيد و نوشته‏ها بيرون مى‏آيد و ان شاء اللَّه شماها ببينيد، و اگر ماها و شماها نديديم نسلهاى بعد خواهند ديد، اگر بتوانند تشريح كنند آن جناياتى كه آن مرد كرد. چه خونها ريخت، چقدر از علما را اسير كرد، چقدر به اسم اتحادِ شكل به اين ملت بيچاره فشار آوردند، و چقدر مظلومها را كتك زدند، و چقدر علما را هتك كردند، و چقدر عمامه‏ها را از سر اهل علم برداشتند.

 

و اين مرد بى‏صلاحيت وقتى كه تركيه رفت، آن جا ديد كه آتاتورك يك هم چو كارها و هم چو غلطهايى كرده است، از همان جا- از قرارى كه آن وقت مى‏گفتند- تلگراف كرده است به عمال خودش كه مردم را متحدالشكل كنيد. آن وقت منتها به عذر اينكه اين زارعين از باب اين كه در آفتاب مى‏خواهند بروند كار بكنند، كلاه لبه دار داشته باشند تا اين كه توى آفتاب اذيت نشوند! لكن مطلب معلوم بود كه اينها نيست. وقتى هم كه از سفر آمد، كه ديگر فشارها شروع شد.

 

يك رشته فشارهاى زياد دنبال همين اتحاد شكل بود و جنايات.

 

 چقدر علما را در اين قضايا اذيت كردند، تبعيد كردند، بعضى را كشتند. و بهانه دومى كه باز به تقليد از آتاتورك بى‏صلاحيت- آتاتورك مسلحِ غير صالح- باز انجام داد، قضيه كشف حجاب [بود] با آن فضاحت. خدا مى‏داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب. حجابِ انسانيت را پاره كردند اينها. خدا مى‏داند كه چه مخَدراتى [بانواني] را اينها هتك كردند و چه اشخاصى را هتك كردند. علما را وادار كردند با سرنيزه كه با زنهايشان در مجالس جشن، يك هم چو جشنى كه با خون دل مردم با گريه تمام مى‏شد، [شركت كنند].

 

 مردم ديگر هم به همين ترتيب. دسته دسته اينها را دعوت مى‏كردند و الزام مى‏كردند كه با زنهايتان بايد جشن بگيريد. «آزادى زن» اين بود كه الزام مى‏كردند، اجبار مى‏كردند با سرنيزه و پليسْ مردم محترم را، بازرگانهاى محترم را، علما را، اصناف را، به اسم اين كه خودشان جشن گرفتند. در بعضى از جشنها، به اصطلاح خودشان، اين قدر گريه كردند مردم كه اينها از آن جشن شايد اگر حيايى داشتند پشيمان مى‏شدند. يك رشته هم اين بود، كه خدا مى‏داند كه چى كردند .

 

 

جلوگيرى از مجالس روضه خوانى

 

يك رشته هم جلوگيرى از منابر و جلوگيرى از روضه خوانى و خطابه به هر عنوان. در تمام ايران شايد گاهى اتفاق افتاد كه عاشورا يك مجلس نداشت. بعضِ از اشخاصى كه يك قدرى مثلًا جرأت داشتند، نصف شب، آخر شب، سحر مجلس داشتند كه اول اذان مثلًا تمام بشود.

 

همه ايران را از اين فيض و از اين كه حتى ذكر مصيبتى بشود، ذكر حديثى بشود محروم كردند. اين جز اين [بود] كه اسلحه در دست بى‏عقل بود؟ افاضل بايد اسلحه دار باشند. اگر اسلحه در دست ناصالح باشد، آن وقت اين مفاسد از آن پيدا مى‏شود. و آن جناياتى- كشتار عامى- كه در مسجد گوهرشاد واقع شد و دنبال آن علماى خراسان را گرفتند آوردند به تهران حبس كردند؛ علماى بزرگ را حبس كردند و بعضى شان [را] هم محاكمه كردند و بعضى شان [را] هم كشتند. اسلحه در دست بى‏عقل بود. علماى اصفهان، علماى آذربايجان، اينها، به مجرد اين كه كلمه‏اى گفتند، يك نهضتى كردند، اينها را گرفتند و تبعيد كردند و بردند به جاهايى. علماى آذربايجان مدتها ظاهراً در سُنْقُر بودند. و مرحوم آقا ميرزا صادق آقا- رَحِمَهُ اللَّه- تا آخر هم نرفت به تبريز. يك رشته هم در زمان آن مرد خبيث اين رشته‏ها بود كه چه كردند و قابل ذكر نيست يعنى من كه حافظه ندارم، كسى هم حافظه داشته باشد با يك مجلس و دو مجلس نمى‏شود اين مصايب را ذكر كرد ...»

 

** صحيفه امام ، جلد سوم ، صفحه 298 تا 300 **

 

(استفاده بدون ذكر نشاني سايت جايز نيست)

   


 
16 آذر 1390   
admin
با عرض سلام و تشكر خدمت خواهر گرامي . به استحضار مي رساند سايت وظيفه ديني ، فرهنگي ، سياسي ، و اجتماعي براي خود قائل است لذا در همه اين موضوعات مطالب درج مي نمايد.در موضوع مورد نظر شما نيز سابقه مبارزه با مراسم عزاداري سالار شهيدان و مبارزه حكومت پهلوي با نمادها وشعائر اسلامي بررسي گرديده كه هم به موضوع محرم ارتباط دارد وهم به تاريخ سياسي كشورمان. موفق و پيروز باشيد.

16 آذر 1390   
zahra
به نظر من اين مطلب ربطي نداشت به موضوع سايت اما متشكر از شما



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=5545
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.