امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 30 مرداد 1396 ساعت 23:54:08
زندگي و شهادت امام جواد الائمه عليه السلام

ولادت امام محمد تقى عليه السلام

1- بعد از امام رضا عليه السّلام فرزند بزرگوارش امام محمّد تقى عليه السّلام جانشين آن حضرت شد. روايت شده كه نام مادر امام جواد سبيكه بوده و آن بى‏بى افضل زنان زمان خود بوده. روايت شده كه امام جواد عليه السّلام در شب جمعه (19) ماه مبارك رمضان‏ «1» سنه (195) هجرى متولد شده.

موقعى كه امام محمّد تقى متولد شد امام رضا عليه السّلام به ياران خود فرمود : امشب پسرى شبيه حضرت موسى بن عمران كه درياها را شكافت براى من متولد شده‏ «2»، پاك و پاكيزه است آن بى‏بى كه او را زائيده است، زيرا كه او طاهره و مطهّره خلق شده. آنگاه فرمود :

پدر و مادرم فداى آن شهيدى كه اهل آسمان براى او گريه مي كنند

(1) روز ولادت از ايام هفته: روز جمعه، بقولى شب جمعه. روز ولادت از ايام ماه: پانزدهم يا هجدهم يا دوازدهم ماه رمضان، بقولى دهم ماه رجب. ماه ولادت: ماه رمضان، بقولى ماه رجب. سال ولادت: سال صد و نود و پنجم هجرى. محل ولادت: مدينه رسول خدا (ص). اسم:محمد. لقب: پنج لقب دارد كه مشهورترين آنها تقى و جواد است. كنيه: ابو جعفر- مترجم.

(2) شايد منظور از شكافتن درياها اين باشد كه حضرت موسى با عصا به دريا اشاره كرد و دريا شكافته شد؟- مترجم.

---------------------------------------------------

(منظور امام محمّد تقى است)، آن بزرگوار شهيد غيظ و غضب خواهد شد، خدا به قاتل آن حضرت غضب مي كند، قاتل آن حضرت مكثى در دنيا نمي كند تا اين كه خدا بتعجيل او را دچار عذاب دردناك و عقاب شديد خود خواهد كرد.

2- از كلثم بن عمران روايت شده كه گفت : به امام رضا عليه السّلام گفتم : شما كه بچه را دوست دارى پس دعا كن تا خدا پسرى به تو مرحمت فرمايد؟ فرمود : به من فقط يك پسر نصيب مي شود كه وارث من خواهد بود.

وقتى امام جواد متولد شد امام رضا عليه السّلام در تمام شب بالاى گهواره او با آن حضرت گفتگو مي كرد، او را نوازش مي فرمود، چون چند شب متوالى اين عمل را انجام مي داد من عرض كردم : فدايت شوم قبل از اين هم براى مردم فرزندانى متولد شده آيا همه مردم بچه‏ها را اين طور عادت مي دادند؟! فرمود: واى بر تو اين عمل عادت دادن نيست بلكه من فرزندم را وادار به علم و دانش مي نمايم.

ولادت و نشو و نماى امام محمّد تقى عليه السّلام هم نظير پدران بزرگوارش عليهم السّلام بود.

3- از حسن بن بشار واسطى روايت شده كه گفت : حسن بن قيامى صيرفى از من درخواست كرد تا از امام رضا عليه السّلام براى او اذن دخول بگيرم، من از آن حضرت اجازه گرفتم، وقتى ابن قيامى در مقابل آن حضرت قرار گرفت گفت : تو امامى؟ فرمود: آرى، گفت :

من شهادت مي دهم كه تو امام نيستى! فرمود : از كجا مي دانى كه من امام نيستم؟ گفت : از امام جعفر صادق عليه السّلام براى من روايت شده كه فرمود: امام نبايد بدون فرزند باشد، در صورتى كه شما به اين سنّ رسيدى و هنوز پسر ندارى!.

امام رضا عليه السّلام سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت :

اللهم انى اشهدك انه لا تمضى الايام و الليالى حتى ترزقنى ولدا يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا.

وقتى ما حساب وقت را كرديم ديديم كه فاصله بين دعاى آن حضرت و ولادت امام جواد عليه السّلام ماههائى شد كه مدت حاملگى زنان طولانى مي شود.

4- از حكيمه خاتون دختر حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام روايت شده : موقعى كه مادر امام محمّد تقى حامله شد من براى امام رضا عليه السّلام نامه نوشتم كه كنيزك تو سبيكه حامله شده، آن حضرت در جواب من نوشت : سبيكه در فلان ساعت و فلان روز و فلان ماه حامله شده، وقتى كه وضع حمل كرد تو مدت هفت روز پيش او باش.

حكيمه خاتون مي گويد : همين‏كه مادر امام جواد آن بزرگوار را زائيد آن حضرت گفت : «أشهد أن لا إله إلّا اللّه و أنّ محمّدا رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله». موقعى كه سه روزه شد فرمود: «الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و على الأئمة الراشدين».

يك سال بعد از ولادت امام محمّد تقى امام رضا عليهما السّلام آن حضرت را به حج برد. جريان خانه كعبه و حجر الاسود و نشستن امام جواد در ميان خانه كعبه همان بود كه در شرح حال امام رضا نگاشته شد.

5- از على بن اسباط روايت شده كه گفت : امام محمّد تقى عليه السّلام به سوى من خارج شد، من بنا كردم به قد و قامت آن حضرت نظر كردن تا صفات و علامتهاى او را در مصر براى ياران خود بگويم. ناگاه ديدم امام جواد به من فرمود : اى على بن اسباط! خداى سبحان براى امامت استدلال مي كند همان طور كه براى نبوّت و پيغمبرى استدلال كرده و فرموده : وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «1» نيز فرموده : وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً «2» پس جايز است كه خدا مقام حكومت را به پسر بچه و به شخص چهل‏ساله مرحمت فرمايد. روايت شده كه امام جواد عليه السّلام در ميان گهواره تكلم مي كرد.

راجع به امامت امام محمد تقى عليه السلام‏

6- از زكريا بن آدم روايت شده كه گفت : من در حضور امام رضا عليه السّلام بودم، امام محمّد تقى را كه چهارساله بود نزد آن حضرت آوردند، امام جواد عليه السّلام نشست و سر خود را به طرف آسمان بلند كرد و غرق درياى فكر شد، امام رضا فرمود : فداى تو شوم از آن وقتى كه نشستى تا كنون براى چه فكر مي كنى؟ عرض كرد : براى آن ظلم و ستمى كه در حق مادرم زهراء شده، به خدا قسم كه من آن دو نفر را خارج مي كنم و مي سوزانم و خاكسترشان را در دريا خواهم ريخت. امام رضا عليه السّلام آن حضرت را در بغل گرفت، بين دو چشم او را بوسيد و فرمود : پدر و مادرم فداى تو، تو شايسته مقام امامتى.

7- از محمّد بن على بن جعفر روايت شده كه گفت : من با امام رضا عليه السّلام بودم، امام رضا فرزند خود امام جواد را كه خردسال بود

(1) سوره مريم، آيه (13) يعنى حضرت يحيى را در حال كودكى حكومت داديم.

(2) سوره يوسف، آيه (22) يعنى چون حضرت يوسف به منتهى درجه جوانى رسيد ما حكومت و علم دين و مذهب را باو عطا كرديم- مترجم.

----------------------------------------------------

صدا زد، او را نشانيد و به من فرمود : تا پيراهن آن حضرت را بيرون آوردم، امام رضا مهرى را كه نظير انگشتر در بين گوشت و پوست در يكى از كتفهاى امام جواد بود به من نشان داد و فرمود : اين مهر را مي بينى؟ نظير همين مهر هم در همين موضع از بدن موسى بن جعفر عليهما السلام بود.

8- از نجم صنعانى روايت شده كه گفت : من در حضور امام رضا عليه السّلام بودم، امام جواد را آوردند، به امام رضا گفتم : فدايت شوم اين همان مولود مبارك است؟ فرمود : آرى، اين همان كسى است كه از لحاظ خير و بركت كسى نظير او براى شيعيان ما متولد نشده.

9- از جنان بن سدير روايت شده كه گفت : من به امام رضا عليه السّلام عرض كردم : آيا امامى هست كه پسر نداشته باشد؟ فرمود : براى من غير از يك پسر متولد نخواهد شد ولى خداى جهان فرزندان زيادى را از او به وجود مى‏آورد، امام جواد عليه السّلام با اين كه بچه سن بود در مدينه كارهاى امام رضا را انجام مي داد، به غلامها امر و نهى مي كرد، هيچ‏كدام از غلامها با دستور آن حضرت مخالفت نمي كردند.

10- صفوان بن يحيى روايت كرده كه به امام رضا عليه السّلام گفتم :

ما قبل از اين كه خدا امام محمّد تقى را به شما مرحمت كند درباره پسر از شما پرسش مي كرديم مي فرموديد : خدا به من پسرى عطا خواهد كرد اكنون خدا چشم ما را به امام محمّد تقى روشن فرموده. خدا آن روز را نيارد اگر براى شما پيش‏آمدى شد ما چه كسى را امام بدانيم؟

آن بزرگوار با دست خود اشاره كرد به امام محمّد تقى كه در جلو آن حضرت به خواب رفته بود. گفتم : فداى تو شوم امام جواد پسرى‏ است سه‏ساله؟ فرمود : سه‏ساله بودن او ضررى به امامتش نخواهد زد، حضرت عيسى هم براى پيغمبرى قيام كرد در صورتى كه بچه‏اى بود سه‏ساله.

11- از حسن جهم روايت شده كه گفت : من در حضور امام رضا عليه السّلام مشرّف شدم، امام محمّد تقى هم كه بچه كوچكى بود در خدمت آن حضرت بود، بعد از گفتگوى طولانى امام رضا به من فرمود : اى حسن اگر من به تو بگويم : اين بچه امام تو خواهد بود چه خواهى گفت؟ گفتم : فدايت شوم هر چه بگوئى من هم همان را مي گويم، فرمود :

درست گفتى، پس آن حضرت كتف امام محمّد تقى را باز كرد، رمزى را كه نظير دو انگشت بود به من نشان داد و فرمود : نظير همين رمز در همين موضع از بدن موسى بن جعفر عليهما السّلام بود.

12- از صفوان بن يحيى روايت شده كه گفت : امام رضا به من فرمود : امام جواد عليه السّلام محدّث است‏ «1».

13- از احمد بن محمّد بن ابو نصر روايت شده كه گفت : من با صفوان بن يحيى در حضور امام رضا رفتيم، امام محمّد تقى كه بچه سه‏ساله بود پيش آن حضرت خواب رفته بود، ما گفتيم: فداى تو شويم پناه به خدا مي بريم كه براى شما حادثه‏اى رخ دهد، (اگر اين حادثه رخ دهد) ما نمي دانيم امام بعد از شما كه خواهد بود؟ فرمود : همين پسر من (كه امام جواد باشد) گفتم : امام جواد با اين سنّ كم؟ فرمود: خداى‏

(1) در كتاب اصول كافى، جلد اول، صفحه (177) از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت كرده كه فرمودند : معنى محدث (بضم ميم و فتح دال مشدده) آنست كه كسى صوت ملك را مي شنود ولى ملك را نمي بيند- مترجم.

سبحان به وجود عيسى بن مريم استدلال مي كرد در صورتى كه آن حضرت بچه دو ساله‏اى بود. مقام امامت هم نظير مقامت پيغمبرى است.

------------------------------------------------------

14- محمّد محمودى از پدر خود روايت كرده كه يك روز دايه امام محمّد تقى به آن بزرگوار گفت : چه شده كه من همه وقت تو را نظير پيرمردى متفكر مى‏بينم؟ در جواب فرمود : عيسى بن مريم عليهما السّلام در حال كودكى مريض مي شد، دستور معالجه خود را به مادر خود حضرت مريم مي داد، موقعى كه حضرت مريم دستور عيسى را عملى مي كرد حضرت عيسى گريه مي كرد، حضرت مريم مي گفت : اى پسرك عزيز من! من تو را به دستورى كه خودت به من دادى معالجه مي كنم (پس چرا گريه مي كنى؟) در جواب مادر مي گفت : دستور، دستور پيغمبرى است ولى خلقت خلقت كودكى.

15- از محمودى روايت شده كه گفت : من در طوس بالاى سر امام رضا عليه السّلام ايستاده بودم، بعضى از ياران آن حضرت گفت : اگر حادثه‏اى براى امام رضا پيش آمد كند امام بعد از او كه خواهد بود؟

امام رضا به آن شخص توجهى كرد و فرمود : بعد از من بايد براى امر امامت به پسرم (امام جواد) رجوع شود. گفت : سنّ امام جواد كم است فرمود : خدا حضرت عيسى بن مريم را براى مقام پيغمبرى برانگيخت در صورتى كه سن آن حضرت از امام محمّد تقى كمتر بود.

موقعى كه امام رضا عليه السّلام در سنه (202) هجرى از دنيا رفت سنّ امام محمّد تقى تقريبا هفت سال بود، لذا در بغداد و ساير شهرها در بين مردم اختلاف عقيده پيدا شد و ريّان بن صلت، صفوان بن يحيى، محمّد بن حكيم، عبد الرحمن بن حجاج، يونس بن عبد الرحمن وعده ديگرى از برجستگان و معتمدين شيعه در خانه عبد الرحمن بن حجاج در گودالى اجتماع كرده از درد مصيبت شروع به گريه كردند.

يونس بن عبد الرحمن به آن جمعيت گفت : براى امر امامت گريه نكنيد، مسائل و احكام شرعى را تا اين كودك يعنى امام جواد بزرگ شود از كه بايد پرسيد؟ ريّان بن صلت بلند شد، دست خود را به حلق يونس نهاد، چند سيلى به صورت يونس زد، به يونس مي گفت :

اى پسر زن مزدور! تو ايمان خود را به ما نشان ميدهى و شك و شرك خود را مخفى مي دارى؟!. اگر امامت امام از طرف خدا باشد و لو اين كه پسر يك روزه باشد به منزله شخص صدساله خواهد بود، اگر امامت امام از طرف خدا نباشد و لو اين كه آن شخص هزار سال عمر كرده باشد نظير يكى از مردم معمولى خواهد بود. امر امامت از امورى است كه بايد درباره آن مطالعه كرد.

آن جمعيت به جانب يونس آمدند، او را سرزنش و توبيخ كردند بعد از آن گفتگوها موقع حج رفتن رسيد، فقهاء بغداد و شهرهاى ديگر و علماى آنها كه جمعا (80) نفر شدند اجتماع كردند، قصد حج و مدينه را كردند تا امام محمّد تقى عليه السّلام را ببينند، وارد مدينه شدند، به جانب خانه امام جعفر صادق عليه السّلام آمده داخل آن خانه شدند، روى فرش بزرگ قرمزى نشستند، عبد اللّه بن موسى نيز وارد آن مجلس شده در صدر مجلس نشست.

در آن بين گوينده‏اى بلند شد و گفت : اين عبد اللّه بن موسى فرزند پيغمبر (ص) است هر كسى مسئله‏اى دارد از او پرسش نمايد.

يكى از علماء متوجه عبد اللّه بن موسى شد و گفت : چه ميگوئى درباره‏ اين مسأله كه كسى به زن خود بگويد : تو به عدد ستارگان آسمان طلاق داده شدى؟ گفت : زن او طلاق داده مي شود، بثلاث يصدر الجوزاء و النسر الواقع، اين جواب باعث حيرت و غصه شيعه شد (زيرا كه اين جواب غلطى بود).

مرد ديگرى متوجه عبد اللّه بن موسى شد و گفت : چه مي گوئى درباره آن كسى كه با حيوانى جماع كند؟ گفت : بايد دست او را قطع كنند و صد تازيانه بخورد و تبعيد هم بشود، علماء از اين جواب غلط صدا به گريه بلند كردند، در آن مجلس كليه فقهاء شهرها از قبيل :

مشرق زمين، مغرب زمين، حجاز، مكه و عراقين‏ «1» اجتماع كرده بودند، (بعد از شنيدن جواب غلط آن دو مسأله) تصميم گرفتند كه از آن مجلس برخيزند.

ناگاه ديدند كه دربى از صدر مجلس بازشد، موفق خادم در جلو امام محمّد تقى عليه السّلام از عقب وارد شدند، امام جواد دو پيراهن و يك شلوار پوشيده بود، عمامه‏اى بر سر نهاده بود كه دو طرف آن از جلو و عقب آن حضرت آويزان بود، نعلينهائى پوشيده بود كه دوال آنها در ميان انگشت پاهايش بود. بر اهل مجلس سلام كرد و نشست، اهل مجلس به طور كلى سكوت اختيار كردند.

صاحب مسأله اولى بلند شد و گفت : يا بن رسول اللّه! چه مي فرمائى درباره اين مسأله كه مردى به زن خود بگويد : تو به عدد ستارگان آسمان طلاق داده شدى؟ امام جواد عليه السّلام در جواب فرمود : كتاب خدا را قرائت كن كه مي فرمايد: الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ

(1) منظور از عراقين كوفه و بصره است- قاموس.

--------------------------------------------------

تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ‏ «1» عرض كرد : عموى تو عبد اللّه بن موسى براى ما فتوا داد كه به اين جمله طلاق آن زن داده مي شود! امام جواد عليه السّلام فرمود : اى عمو! از خدا بترس، با بودن امامى كه از تو عالمتر است فتوا مده.

صاحب مسئله دومى از جا بلند شد و گفت : يا بن رسول اللّه چه مي فرمائى در اين مسأله كه مردى با حيوانى جماع كند؟ فرمود : آن مرد بايد كمتر از (100) تازيانه بخورد، پشت آن حيوان را بايد داغ كنند و آن را از آن شهر خارج نمايند كه براى آن مرد ننگ نباشد.

آن مرد گفت: عموى تو عبد اللّه بن موسى جواب ما را چنين و چنان گفت.

امام جواد فرمود: لا اله الا اللّه! اى عمو! اين براى تو كار بزرگى است كه فرداى قيامت در مقابل خدا قرار بگيرى و خدا به تو بگويد:

چرا آن چيزى را كه نمي دانستى براى بندگان من فتوا دادى در صورتى كه در مسند امامت كسى كه از تو عالمتر بود وجود داشت؟!.

عبد اللّه بن موسى در جواب گفت : من جواب اين مسأله را به همين نحو از برادرم امام رضا عليه السّلام شنيدم، امام جواد فرمود : از امام رضا اين مسأله را پرسيدند : با مردى كه قبر زنى را بشكافد، با آن زن مرده زنا كند، كفن او را سرقت نمايد چه بايد كرد؟ امام رضا فرمود : دست آن مرد را براى سرقتى كه كرده بايد قطع كنند، او را براى اين كه كفن مرده را سرقت كرده بايد تبعيد نمايند.

ابو خداش مي گويد : من در مجلس حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام حاضر بودم، مردى در حضور آن حضرت مشرف شد و گفت :

(1) سوره بقره، آيه (229) يعنى طلاق (رجعى) دو مرتبه است، بعد از آن بايد (زن را) بنحو خوبى نگاه داشت يا بطرز نيكوئى رها كرد- مترجم.

---------------------------------------------------------

خدا مرا فداى تو كند كنيزك بالغه من با پسرم هم شير شده آيا براى من حلال است كه با آن كنيزك ازدواج نمايم يا بر من حرام است؟

موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمود : (اگر بچه‏اى را) از شير بگيرند (و بعدا با بچه ديگرى شير بخورد) با يكديگر محرم نمي شوند.

نيز پرسش كرد: در مسجد الحرام و مسجد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بايد نماز را قصر خواند يا تمام؟ فرمود : مختارى كه قصر يا تمام بخوانى نيز سؤال كرد : اگر شخصى خصى‏ «1» نزد زنان (نامحرم) رود چه حكمى دارد، امام عليه السّلام صورت خود را برگردانيد.

ابو خداش مي گويد : من آن سال را حج به جا آوردم، بعدا خدمت امام رضا عليه السّلام رسيدم، همه آن مسائل را از آن حضرت پرسش نمودم، امام رضا هم همان جوابى را فرمود كه موسى بن جعفر فرموده بود.

امام رضا در آن مكانى نشسته بود كه بعدا امام جواد جلوس مي كرد. راوى گويد : من به امام جواد عليه السّلام گفتم : فدايت شوم كنيزك بالغه من با پسرم همشير بوده آيا حرام است كه من با او ازدواج نمايم؟ فرمود : بعد از اين كه بچه را از شير گرفتند موضوع هم‏شيرى از بين مي رود. گفتم : نماز را بايد در مسجد الحرام و مسجد النبى صلى اللّه عليه و آله تمام خواند يا قصر؟ فرمود : مختارى، ولى پدرم امام رضا تمام مي خواند گفتم : اگر شخص خصى نزد زنان (نامحرم) رود چه حكمى دارد؟

ديدم آن حضرت صورت خود را برگردانيد، بعد از آن به من فرمود :

جلو بيا! جلو رفتم، فرمود از مردى آن مرد خصى غير از خنثى بودنش چيزى ناقص نشده. (يعنى نبايد نزد زنان نامحرم رود؟).‏

(1) خصى كسى است كه بيضه او را كشيده باشند- المنجد.

------------------------------------------------------

راوى گويد : در آن سال اسحاق بن اسماعيل نوبخت با آن جمعيت بود، اسحاق گفت : من تعداد (10) مسأله را در رقعه‏اى نوشتم چون زن من حامله بود با خودم گفتم : اگر امام جواد جواب اين مسأله‏ها را فرمود از آن حضرت خواهش مي كنم كه دعا كند : زن من پسر بزايد، موقعى كه مردم پرسشهاى خود را از آن بزرگوار كردند من هم با رقعه بلند شدم كه از امام جواد پرسش نمايم، ديدم آن حضرت به من نظرى كرد و فرمود : اى اسحاق! نام پسرت را احمد بگذار. در روايت ديگر است كه به من فرمود : اى ابو يعقوب نام او را احمد بگذار، پسرى براى من متولد شد، من نام او را احمد نهادم، مدتى زنده بود و از دنيا رفت.

از جمله افرادى كه در آن سال با آن جمعيت بود على بن حسان واسطى بود كه به اعمش معروف بود على بن حسان گويد : من يك مقدار اسباب بازى بچه‏ها را كه از نقره ساخته شده بودند با خودم بردم كه براى مولاى من امام جواد عليه السّلام هديه و تحفه‏اى باشد، وقتى كه مردم از اطراف آن حضرت متفرق شدند و جواب كليه مسائل آنان را فرمود و به جانب منزل خود روان شد من هم از دنبال آن حضرت رفتم، موفق خادم را ملاقات كردم، گفتم : اجازه هست كه من نزد مولايم روم؟ اجازه داد، نزد مولايم امام جواد رفتم، سلام كردم، جواب فرمود. من از صورت مباركش دريافتم كه مايل نيست من بنشينم لذا مرا دستور نشستن نداد، ولى من جلو رفتم و آن چه را كه در آستين داشتم در خدمت آن حضرت ريختم.

ناگاه ديدم امام جواد عليه السّلام با نظر غضبناكى به من نگاه كرد و آن اسباب بازيها را به جانب راست و چپ زد، فرمود : خدا ما را براى اين اسباب بازيها خلق نكرده؟! من از آن حضرت طلب عفو و بخششى كردم، مرا عفو كرد و بلند شد، من با آن اسباب بازيها برگشتم.

امام جواد عليه السّلام تا ده سال امامت خود را مخفى مي داشت.

16- امية بن على روايت كرده كه من در مدينه بودم، نزد امام جواد آمد و رفت مي كردم، پدر آن حضرت در خراسان بود. يك روز آن حضرت كنيز را صدا زد و به او فرمود : به مردم بگو : آماده عزا و ماتم باشند وقتى كه از مجلس متفرق شديم من گفتم : ما از امام جواد نپرسيديم كه براى ماتم چه كسى آماده باشيم؟.

چون فردا نزد آن حضرت رفتيم شنيديم كه حرف ديروز را اعاده كرد، گفتيم : منظور شما از ماتم براى كيست؟ فرمود : براى بهترين كسى كه در روى زمين بود. بعد از چند روز خبر آمد كه امام رضا عليه السّلام رحلت كرده، بعد از آن مأمون نزد آن حضرت فرستاد تا او را آوردند و در نزديك منزل مأمون جا دادند، مأمون تصميم گرفت كه دختر خود امّ الفضل را براى امام جواد عليه السّلام تزويج نمايد.

تصميم مأمون در تزويج امام جواد عليه السلام با دخترش ام الفضل و مباحثه امام با يحيى بن اكثم‏

17- على بن ابراهيم قمى از پدر خود از ريّان بن شبيب كه دائى مأمون بود روايت كرده كه گفت : وقتى كه مأمون خواست دختر خود امّ الفضل را براى امام جواد تزويج نمايد ياران خصوصى مأمون پيش او آمدند و گفتند : يا امير المؤمنين تو را به خدا قسم مي دهيم اين مقام خلافت و سلطنتى را كه خدا به ما نصيب كرده از اين خانواده خارج نكنى، لباس عزتى را كه خدا به ما پوشانيده از تن ما بيرون ننمائى تو از مخالفت بين ما و آل ابو طالب آگاهى، اين پسر (يعنى امام جواد) كودكى است ناآزموده.

راوى گويد : مأمون كليه آنان را سرزنش و ملامت كرد، گفت : به خدا قسم كه امام جواد از شما به خدا، رسول او، سنت پيغمبر و احكام او عالمتر است. ياران خصوصى مأمون از مجلس او خارج شدند، نزد يحيى بن اكثم آمدند و از يحيى خواستند كه (در حق امام جواد) به وسيله مسئله مشكلى مكر و حيله كنند و آن مسأله را به عرض آن حضرت برسانند. موقعى كه مخالفين اجتماع كردند امام جواد عليه السّلام نيز حاضر شد.

مخالفين به مأمون گفتند : اگر اجازه فرمائى يحيى بن اكثم از امام جواد مسئله فقهى پرسش كند تا ببينيم فهم و معرفت امام جواد نسبت به فهم و معرفت پدر بزرگوارش چگونه است؟.

مأمون به يحيى بن اكثم اجازه داد، يحيى بن اكثم به امام جواد عرض كرد : چه مي فرمائيد در اين مسأله كه شخص محرم صيدى را بكشد؟ امام جواد فرمود : آن را در حرم كشت يا خارج از حرم، عالم به حكم بود يا جاهل، عمدا آن را كشت يا خطاء، قاتل صغير بود يا كبير غلام زرخريد بود يا آزاد، اولين صيد او بوده يا بازهم صيد كرده، آن صيد از پرندگان بوده يا غير آنها، صيد صغير و كوچك بوده يا بزرگ، به عمل خود اصرار دارد يا پشيمان شده، در روز آن صيد را كشته يا شب، براى حج احرام پوشيده يا براى عمره؟؟.

راوى گويد: يحيى بن اكثم از جواب امام جواد عاجز شد.

مأمون به امام جواد عليه السّلام گفت : اى ابو جعفر خطبه امّ الفضل را براى خود بخوان امام جواد شروع به خواندن خطبه كرد و فرمود :

الحمد للّه منعم النعم برحمته و الهادى الى فضله بمنته و صلى اللّه على محمّد خير خلقه الذي جمع فيه من الفضل ما فرقه فى الرسل قبله و جعل تراثه الى من خصه بخلافته و سلم تسليما، و هذا أمير المؤمنين زوّجنى ابنته على ما جعل اللّه للمسلمات على المسلمين امساك بمعروف او تسريح باحسان و قد بذلت لها من الصداق ما بذله رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله لازواجه و هو خمسمائة درهم و نحلتها من مالى مائة الف درهم، زوّجنى يا أمير المؤمنين!.

18- روايت شده كه مأمون هم گفت : الحمد للّه اقرارا بنعمته و لا اله الا اللّه اخلاصا لعظمته و صلى اللّه على محمّد عبده و خيرته و كان من قضاء اللّه على الانام ان اغناهم بالحلال عن الحرام، و انكحوا الأيامى منكم و الصالحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنهم اللّه من فضله و اللّه واسع عليم، ثم ان محمّد بن على خطب امّ الفضل بنت عبد اللّه و بذل لها من الصداق خمسمائة درهم و قد زوّجته فهل قبلت يا ابا جعفر؟

فقال ابو جعفر عليه السّلام قد قبلت هذا التزويج بهذا الصداق.

بعد از آن مأمون براى امام جواد عليه السّلام وليمه و سور عروسى داد، هر صنفى از اصناف مردم مى‏آمدند (و در خوردن وليمه شركت مي كردند) راوى گويد : در آن بينى كه ما مشغول (غذا خوردن) بوديم ناگاه صدائى را نظير صداى كشتيبانها شنيديم. چون نگاه كرديم ديديم كه مستخدمين كشتى نقره‏اى را كه داراى مشگ و عنبر بود آوردند، محاسن مهمانهاى خصوصى را خوشبو كردند، بعدا آن كشتى نقره را بردند و مهمانهاى عمومى را نيز خوشبو كردند.

وقتى كه مردم متفرق شدند مأمون به امام جواد عليه السّلام گفت :

يا ابا جعفر اگر صلاح ميدانى احكام آن اصنافى را كه محرم باشند و صيد را بكشند براى ما بيان فرما؟.

امام جواد عليه السّلام فرمود :

1- اگر شخص محرم صيدى كه از پرندگان بزرگ باشد در غير حرم بكشد بايد يك گوسفند قربانى كند.

2-اگر اين عمل در حرم اتفاق بيفتد دو گوسفند.

3- اگر جوجه پرنده را در غير حرم بكشد بايد يك بره‏اى كه از شير گرفته شده باشد قربانى كند و قيمت آن كافى نيست.

4- اگر آن جوجه را در حرم بكشد بايد همان بره (اى كه گفته شد) و قيمت آن جوجه را بپردازد.

5- اگر از حيوانات وحشى را بكشد و آن حيوان الاغ وحشى باشد بايد يك گاو قربانى كند. و براى كشتن شتر مرغ بايد يك شتر قربانى كند، اگر براى او مقدور نبود بايد شصت مسكين را (يكى يك وعده) غذا بدهد، اگر اين هم مقدور نشد بايد (18) روز روزه بگيرد 6.

6- اگر گاو را بكشد بايد يك گاو قربانى نمايد، اگر مقدور نشد بايد (30) روز روزه بگيرد، اگر اين هم مقدور نشد بايد (9) روز روزه بگيرد .

7- اگر آهو را بكشد بايد يك گوسفند قربانى كند، چنان چه مقدور نشد بايد (10) نفر مسكين را (يكى يك وعده) غذا بدهد، اگر مقدور نشد سه روز روزه بگيرد. اگر صيد را در حرم بكشد بايد دو كفّاره بدهد و قربانى را بدهد كه به كعبه برسد و واجب است كه اگر در حج باشد آن قربانى را در منا در همان جا كه مردم قربانى مي كنند قربانى كند و اگر در عمره باشد بايد آن قربانى را در مكه قربانى نمايد و به اندازه قيمت آن هم صدقه بدهد تا دو كفّاره داده باشد.

8- اگر خرگوشى را كشته باشد بايد يك گوسفند قربانى كند.

9- اگر كبوتر را در حرم كشته باشد بايد بعد از قربانى كردن گوسفند يك درهم صدقه بدهد يا آن يك درهم را در حرم براى كبوتران طعام بخرد.

10- براى جوجه كبوتر نصف درهم.

11- براى تخم كبوتر ربع درهم.

12- هر عملى را در حرم جهلا انجام دهد كفّاره‏اى بر او واجب نيست مگر صيد كه چه جهلا و چه علما، چه خطاء و چه عمدا بايد براى آن قربانى كند.

13- هر عملى كه باعث كفّاره شود و غلام زرخريد آن را انجام دهد كفّاره آن به گردن صاحب آن غلام است آن طور كه بر خود او واجب شود.

14- هر عملى كه شخص نابالغ انجام دهد كفّاره ندارد اگر آن شخص نابالغ عمل خود را اعاده كند خدا از او انتقام مي كشد ولى كفّاره بر او واجب نخواهد شد، انتقام او در آخرت خواهد بود.

15- اگر شخص محرم راهنماى صيد شود و آن صيد كشته گردد بايد براى آن قربانى دهد، كسى كه بعد از قربانى دادن به عمل خود اصرار كند عقوبت او در آخرت خواهد بود، كسى كه بعد از قربانى دادن از عمل خود پشيمان گردد گناهى بر او نخواهد بود.

16- اگر صيد را در لانه خطاء بكشد كفّاره بر او واجب نيست‏

17- اگر عمدا در شب يا روز صيد كند بايد قربانى بدهد. كسى كه براى حج محرم باشد بايد قربانى در منا را در همان جا كه مردم قربانى مي كنند قربانى نمايد و كسى كه براى عمره محرم باشد بايد قربانى را در مكه قربانى كند.

مأمون دستور داد تا گفته‏هاى امام جواد عليه السّلام را نوشتند و آن عده از بنى عباس را كه منكر ازدواج امام جواد بودند احضار كرد جوابهائى كه امام جواد فرموده بود براى آنان خواند و گفت : آيا در ميان شما بنى عباس كسى هست كه اين طور جواب بگويد؟! گفتند :

أمير المؤمنين راجع به اين موضوع از ما عالمتر بود. مأمون دستور داد تا اشيائى را براى امام جواد نثار آوردند و دائما آن حضرت را احترام مي كرد.

19- از صالح بن عطيه روايت شده كه گفت : قبل از اين كه امام جواد عليه السّلام به جانب عراق خارج شود من حج به جا آوردم و از درد تنهائى به آن حضرت شكايت كردم. فرمود : آيا از حرم خارج نمي شوى تا من كنيزكى براى تو بخرم كه از او پسرى به تو نصيب شود؟ گفتم :

فدايت شوم اگر صلاح مي دانى پس او را به من معرفى فرما، فرمود :

برو آن كنيز را انتخاب كن و مرا آگاه نما، من رفتم آن كنيز را انتخاب كردم (و نزد امام برگشتم) فرمود : تو برو نزديك صاحب آن كنيز باش تا من بيايم، من درب دكان آن برده‏فروش رفتم امام جواد عليه السّلام آمد، نظرى به آن كنيز انداخت و رفت، من هم از عقب آن حضرت رفتم، فرمود : من آن كنيزك را ديدم ولى عمر او كوتاه است.

صبح فردا نزد آن برده‏فروش رفتم، از آن كنيز سراغ گرفتم گفت : فعلا تب كرده، نمى‏شود كه او را به تو نشان دهم، روز سوم نزد او رفتم، از حال كنيز پرسيدم؟ گفت : امروز او را به خاك سپردم من خدمت امام جواد عليه السّلام آمدم، جريان را به عرض آن حضرت رساندم بعدا كنيز ديگرى را خريدم كه اين فرزندم محمّد از او به من نصيب شده.

20- از حمران بن محمّد اشعرى روايت شده كه گفت : در حضور امام جواد عليه السّلام مشرف شدم، وقتى كه حاجتهاى من روا شد به آن حضرت عرض كردم : مادر حسن به شما سلام مي رساند و از شما تقاضا دارد كه از لباسهاى خود براى او مرحمت كنى تا آن را كفن خود نمايد؟.

فرمود: شما از اين حاجت بى‏نياز هستيد من خارج شدم و معناى حرف آن حضرت را نفهميدم تا اين كه خبر وفات آن بزرگوار وارد شد.

21- از محمّد بن عيسى بن عبد اللّه اشعرى روايت شده كه گفت :

امام جواد عليه السّلام به من فرمود : اين ترديد را درباره اين كه پدرم غير از من پسرى نداشته برطرف كن.

22- روايت شده كه عمر بن فرج در آن موقعى كه با امام جواد عليه السّلام لب دريا نشسته بود به آن حضرت عرض كرد : شيعيان تو ادعا مي كنند كه شما كيل دريا را ميدانيد؟! فرمود : آيا خدا قدرت دارد كه اين علم را به يك پشه عطا كند يا نه! گفت : آرى، فرمود : من كه از يك پشه پيش خدا گرامى‏ترم!.

در آن سالى كه مأمون با امّ الفضل به بليدون كه يكى از شهرهاى روم است رفتند و از آن جا براى حج حركت كردند امام جواد هم با فرزندش امام على النقى عليهما السّلام كه كودكى بود حركت كردند.

امام جواد فرزند خود را در مدينه نهاد و خود- بعد از آن كه امام على النقى را وصى و جانشين خود قرار داد- با امّ الفضل به جانب عراق آمد.

مأمون در روز پنجشنبه (13) ماه رجب سنه (218) هجرى در بليدون وفات يافت. در آن موقع 16سال از امامت امام جواد عليه السّلام گذشته بود.

بعد از مأمون در ماه شعبان سنه (218) هجرى با معتصم كه محمّد بن هارون باشد بيعت كردند. وقتى كه امام جواد عليه السّلام به عراق آمد معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد مكر و حيله كردند جعفر بن مأمون به امّ الفضل كه خواهر پدر و مادرى او بود پيشنهاد قتل امام جواد را كرد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل- به جهت اين كه امام جواد مادر امام على النقى را از او بيشتر مي خواهد- با آن حضرت ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد فرزندى ندارد، لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، زهرى را در انگور رازقى آلوده كردند، امام جواد هم انگور رازقى را دوست مي داشت.

وقتى كه امام عليه السّلام از آن انگور خورد امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد به او فرمود :

چرا گريه مي كنى! و اللّه خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت، به بلائى مبتلاء مي شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند، (نفرين امام در حق امّ الفضل درگير شد) و زخمى در بدترين مواضع بدنش پيدا شد، آن زخم ناسور شد، همه وقت‏ چرك و خون از آن جارى بود، كليه مال و ملك خود را براى آن زخم مصرف كرد تا بالاخره محتاج به دستگيرى مردم شد.

23- روايت شده كه آن زخم بد و ناسور در فرج آن ستمكيش پيدا شد. جعفر بن مأمون هم در حال مستى به چاه افتاد و جنازه او را از چاه خارج كردند.

شهادت محمد بن على عليهما السّلام‏

1- وقتى كه وفات امام جواد عليه السّلام نزديك شد فرزند خود امام على النقى را وصى خود قرار داد، ميراثهاى (امامت) را با شمشير در مدينه به آن حضرت تسليم كرد، امام جواد در سنه (220) هجرى در روز سه شنبه پنجم ذى حجه وفات يافت‏ «1» سنّ امام جواد در موقع وفات (24) سال و چند ماه بوده، زيرا كه ولادت آن حضرت در سنه (95) هجرى بوده است. شش سال و چند ماه با پدر بزرگوار خود بود، بعد از آن حضرت هم (18) سال عمر كرد. امام جواد عليه السّلام در كاظمين نزديك جد بزرگوار خود حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام دفن شد.

(1) روز شهادت از ايام هفته: روز سه شنبه. روز شهادت از ايام ماه: روز اول ذى‏قعده، بقولى روز آخر آن، بقولى پنجم يا ششم ماه ذى حجه بقولى روز آخر آن. ماه شهادت: ماه ذى‏قعده، بقولى ماه ذيحجه. سال شهادت: سال دويست و بيستم هجرى. محل دفن: كاظمين. مدت عمر: بيست و پنج سال و دو ماه و پانزده روز و ... مدت امامت: هفده سال، يا هجده سال و يازده ماه. قاتل: ام الفضل بتحريك معتصم عباسى. علت وفات: زهرى بود كه در انگور رازقى آلوده شده بود و ... مترجم.

-----------------------------------------------------

ماخذ : ترجمه إثبات الوصية ( درزندگي چهارده معصوم عليهم السلام ) ، علي بن حسين مسعودي (متوفي 346 ق) ، مترجم محمد جواد نجفي ، صفحه 406 تا 426  نشر اسلاميه ، سال 1362





  تعداد بازديدها: 4253


 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
مهدی پازوکی اقتصاددان:
مشکل اقتصاد ایران، جهالت مدیران رانتی و کوته‌بین است / مدیران سازمان برنامه و بودجه فارغ التحصیل دانشگاه‌های درجه چندمند
در اطلاعیه‌ای اعلام شد؛
درهای اصلی بهشت زهرا(س) در شب‌های قدر باز است
دکتر حسن روحانی : جلسه با فرماندهان سپاه برای صلح و صفا بود
واکنش زاکانی به حصارکشی و تغییرات در پارک قیطریه؛ «حتما در پارک‌ها مسجد می‌سازیم،‌ مسجد خوب هم می‌سازیم»
انتقاد ناصر امانی به شهرداری تهران/ ساخت مسجد در بوستان قیطریه موجب تخریب شعائر اسلامی و بدبینی می‌شود
واکنش تند مهاجری به خبر ساخت مسجد در پارک قیطریه؛ نوعی لجاجت است
پسر نتانیاهو هم از فلسطین اشغالی مهاجرت کرد
امان‌الله قرائی‌مقدم:
کوچک‌شدن طبقه متوسط؛ مهم‌ترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲/ جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست
مالیات بر ارزش افزوده رسما ۱۰ درصد شد
آیت‌الله مکارم شیرازی: حجاب از طرفی واجب است و از طرف دیگر، نباید خشونتی در کار باشد / دشمن اصرار دارد قم را آلوده کند تا بتواند نتیجه گیری کند / باید اصرار بر پاک سازی شهر داشته باشیم
سازمان بین‌المللی مهاجرت: «ایرانیان در فهرست بالاترین میزان مهاجرت غیرقانونی برای ورود به بریتانیا»
حکایت کیسه بادام و راهی که به جماران ختم می‌شد
با مشاهده قیمت این داروها مغزتان سوت می‌کشد؛ از ژن درمانی و پیری زودرس تا سرطان چشم
گزارش آیت الله ایازی درباره انجمن مباحثات قرآنی ۸ فروردین
نرخ جریمه در تخلفات حادثه‌ساز ۵ برابر شد
حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری:
کشور ما توان بزرگی دارد؛ چرا باید شرایط طوری باشد که نخبگان ما به فکر مهاجرت باشند؟/ تریبون‌های نماز جمعه به دنبال دامن زدن به خشم و کینه نباشند/ سه انتخابات اخیر نشان داد در لبه خطر ناامیدی و واگرایی اجتماعی هستیم
یادداشتی از: حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش
تحریف در "برخوردِمومنانه"
روایت محمدجواد ظریف از آغاز روند آستانه درباره سوریه/ از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دستور دادند دکتر دهقان در نشست ها با روسیه و ترکیه شرکت نکند/ بخش نظامی ما از ابتکاری که ایران آغاز کرد، کنار گذاشته شد
امام(ره) چگونه از بزرگان استقبال می‌کردند؟
یادداشتی از: محمد مهاجری
آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
سردار مصطفی مولوی: آقا مهدی باکری و شهید کاظمی همیشه در خط مقدم می‌جنگیدند/ مهدی هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد خاکریز جبهه به مسائل سیاسی آلوده شود/ لیدر جریان خالص‌سازی همه توان‌ش را برای تضعیف آقا مهدی به کار گرفت
باهتمام مهندس سعید رحیمی
امام خمینی (ره): من نگران اسلام هستم
دعاهای بعد از نمازهای واجب در ماه مبارک رمضان
با سخنرانی یادگار امام؛
مراسم تحویل سال نو در حرم امام خمینی(ره) برگزار می‌شود
واکنش علم الهدی به شرکت نکردن اکثریت در انتخابات: مراد از اکثریت، اکثریت متدین است نه اکثریت متمرد
اختصاصی:
خدیجه الکبری سلام الله علیها "پوستری آیینی از خانم شیرین نوشیروان"
پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳
در سخنرانی نوروزی ۱۴۰۳؛
رهبر معظم انقلاب: در گذشته کسانی بودند که از امکانات دولتی سوء استفاده کردند/ نباید اختلاف سلیقه و اختلاف سیاسی موجب نفرت پراکنی شود/ روز به روز جبهه مقاومت در غرب آسیا باید تقویت شود/ برای موفقیت از مشارکت مردم به معنای واقعی کلمه استفاده شود
مراسم آغاز سال 1403 در حرم مطهر امام خمینی(س)؛
سید حسن خمینی: از هرآنچه غیر خدا است، مأیوس شویم
اطلاعیه:
برگزاری مراسم تشییع و تدفین والده ی مرحومه ی اخوان تدریسی
پوستر:
برگزاری مراسم بزرگداشت مرحومه مغفوره حاجیه خانم اکرم السادات زارع (تدریسی)
اطلاعیه:
والده ی ماجده ی اخوان تدریسی دعوت حق را لبیک گفت
گزارش تصویری:
تجلیل از هنرمند گرافیست آقای علی اکبر میرزایی در استان لرستان
سردار رادان: تلخ است، اما دزدی به شغل تبدیل شده است
حجت الاسلام انصاریان : شیعه‌ای نباشید که مردم با شما از دین ببرند
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه تهران پیرامون اخباری مبنی بر زمین‌خواری در محله ازگل: چگونه ممکن است بعد از هشدار رهبری، ائمه جمعه هنوز مشغول فعالیت‌ اقتصادی باشند؟! نهادهای نظارتی دقیقا مشغول چه فعالیتی هستند؟
پوستر:
اطلاعیه برگزاری مراسم سالروز ولادت با سعادت حضرت امام حسن (ع) در هیئت انصارالخمینی (ره)
نامه ی رسیده
ابراز تشکر از اوژانس تهران
حجت الاسلام والمسلمین فاضل میبدی:
بالای 50 درصد از مردم در انتخابات شرکت نکردند؛ این بی تفاوتی نیست، اعتراض است/ دولت و حاکمان این پیام را دریافت کنند/ اگر شورای نگهبان بخواهد با همین فرمان در انتخابات بعدی جلو برود، همدلی ایجاد نمی‌شود/ مخاطب سخنان رهبری مسئولان هستند
قائم مقام سازمان تبلیغات:
رویکرد‌های سلبی و تقابلی نه تنها در ترویج حجاب موثر نیست بلکه می‌تواند نتایج عکس داشته باشد / تبعیض اقتصادی به نارضایتی و بی‌اعتمادی مردم نسبت به نظام منجر می‌شود؛ این نارضایتی گاه به صورت بی‌حجابی و بدحجابی به عنوان نوعی اعتراض بروز پیدا می‌کند / استفاده از روش‌های قهری در برخورد با بدحجابی باعث شده تا برخی از افراد نسبت به حجاب و حکومت جمهوری اسلامی ایران دیدگاه منفی پیدا کنند


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 11132
تعداد بازدید دیروز: 38925
بازدید کل: 65637169
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.