سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان در گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری حوزه ابعاد تازه ای از شخصیت اسقف کاپوچی و تاثیرپذیری او از انقلاب اسلامی امام خمینی و مقام معظم رهبری و نیز تاثیرگذاری بر نیروهای مقاومت و حزب الله برای ایستادگی در برابر استکبار را تشریح کرد.
خبرگزاری «حوزه»/ پرسش مهمی که برای افکار عمومی جامعه ما به ویژه متدینین و حوزویان در خصوص اسقف کاپوچی می تواند مطرح باشد این است که چگونه یک روحانی مسیحی با رهبری انقلاب اسلامی آن هم در آن سطح عالی و دوستانه پیوند می خورد تا چه اندازه شخصیت حضرت امام در او تاثیر عمیق معنوی باقی می گذارد که تا اواخر حیات خویش هر جا ایشان نامی از کشور و ملت ایران می برد از حضرت امام به نیکی و بلندی تمام یاد می کند.
حجت الاسلام والمسلمین ربانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان به پرسشهای خبرگزاری «حوزه» در خصوص شخصیت اسقف کاپوچی پاسخ گفته است.
* لطفا فرازهایی از حیات سیاسی و مبارزاتی اسقف کاپوچی را بیان فرمایید؟
درآغازسال جدید میلادی، اسقف اعظم هیلاریون کاپوچی یکی از شخصیتهای کم نظیر در تاریخ معاصر مبارزات مردمی فلسطین دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت.
آن مرحوم در زمره شخصیتهای کم نظیر در بین علمای مسیحی در تاریخ معاصر فلسطین بود ,او در مقطعی حساس از تاریخ مبارزات قدس شریف در سال 1343 شمسی از سوی پاپ پل ششم به مسولیت بزرگی برگزیده شد. خوب است بدانید در سلسله مراتب روحانیت مسیحی، مقام اسقفی عالی ترین مرتبه علمی و نظارتی درتمشیت امور دینی است و در این سلسله مراتب تعیین شده اعطای مقام اسقفی برای اوعالی ترین نشان ومقام دینی محسوب میگردد که بعنوان "نماینده ویژه پاپ" دربیت المقدس منصوب شده بود.
پس ازدوسال ازانتصاب وی در سال 1345 در جنگ شش روزه اعراب و اسراییل، بیت المقدس به اشغال کامل رژیم صهیونیستی درآمد و سیاستمداران کهنه کارصهیونیست بادروغ وتزویر اعلام کردند که قصد دخالت در اماکن مقدس را نداشته و امنیت آن را تامین خواهند کردند. پارلمان رژیم صهیونیستی نیز مصوبه ای گذراند که بر اساس آن هر کس به اماکن مقدسه بی حرمتی کند و یا مانع ورود مؤمنین به مسجد الاقصی بشود به شدت تنبیه خواهدشد اعلام این سیاست مزوّرانه ،افکار عمومی کشورهای مسیحی را متقاعد ساخت که با الحاق بخش شرقی بیت المقدس به اسراییل لطمه ای به موقعیت مکانهای مقدس این شهر وارد نخواهد شد.
در همان سال پاپ وقت، خواسته های واتیکان را شامل حفاظت از اماکن مقدسه و تصویب اساسنامه ویژه با تضمین نظارت بر اجرای آن توسط یکی از نهادهای بین المللی و حمایت از حقوق مذهبی و مدنی کلیه جوامع مقیم فلسطین اعلام نمود. اما در سال 1349 یکی از احزاب تندرو به نام حزب لیکودبادیگراحزاب تندروی مذهبی یهودکه ماهیت ضدمسیحی داشت علیه حزب کارگر اسراییل دست بکارشد وائتلاف نمود و نهایتا به پیروزی دست یافت.در آن سال سیاست دولت جدید رژیم صهیونیستی بر محدود سازی فعالیتهای مبلغّان مسیحی و گسترش شهرک سازی جهت اسکان یهودیان استوار گردید.
اسقف کاپوچی این روحانی بیداروآگاه که به عنوان نماینده پاپ، چهره شناخته شده ای نزد گروههای مقاومت و سازمانهای چریکی بشمارمیرفت وازجایگاه ویژه ای برخورداربود با ابراز مخالفت شدید با اهداف و سیاستهای اعلام شده از سوی اشغالگران قدس، تحت تعقیب عوامل امنیتی صهیونیستها قرار گرفت و به جرم ارتباط با مبارزان فلسطینی و اتهام توزیع سلاح در سال 1353 دستگیر شد و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی به 12 سال زندان محکوم گردید و پس از تحمل4 سال زندان همزمان با امضا قرارداد کمپ دیوید قربانی این توافق ننگین شد وبا وساطت پاپ تحت شرایطی آزاد شد و به رم تبعید گردید.
در اواخر سال 1358 واتیکان با صدور بیانیه ای میان دو جنبه مذهبی و سیاسی حاکمیت بر شهر بیت المقدس تفکیک قائل شد. با انعقاد توافق میان واتیکان و رژیم صهیونیستی و عادی شدن مناسبات طرفین این روحانی وارسته و مبارز،از سیاست واتیکان برای دفاع از قدس شریف مایوس شد و تحقق آرمان فلسطین وگمشده خودرادرمواضع روشن امام خمینی ره و انقلاب اسلامی ایران جستجو کرد.
با سفراو به تهران وتحقق آن دیدار تاریخی با امام خمینی و آشنایی با دیدگاههای انقلابی ایشان به قدری پیوند قلبی او با شخصیت انقلابی وافکار امام مستحکم شد که تا واپسین روزهای حیات خود، وفاداری خود را نسبت به آرمانهای امام امت و شعار "اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود "ابراز و اثبات نمود.
*شمه ای از مواضع اصولی و دیدگاههای مبارزاتی اسقف کاپوچی در خصوص مقاومت اسلامی و انزجار از رزیم صهونیستی را بیان نمائید؟
اسقف کاپوچی متولد شهر حلب درسوريه وفارغ التحصیل فلسفه وحقوق باگرایش علوم دینی ازدانشگاه بیروت بود و به دليل آشنايي با شرايط منطقه ، در طول ساليان متمادي تبعیدهیچگاه از موضع اصولی خود در حمايت از محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطين عقب نشینی نکرد . وي تا واپسین روزهاي حيات خود از آشنايي و مجالست با امام خميني ره و امام موسي صدر و تاثير پذيري از انديشه هاي بلندايشان در بحث مقاومت و دشمن شناسي ، ابراز شادماني و غرور ميكرد.
در سال 1355، زمانی که اسقف کاپوچی در زندان به سر میبرد، امام موسی صدر در سخنانی خطاب به اعضاي شورای دایمی مذاهب لبنان ضمن تمجيد از مواضع كاپوچي در قبال تحولات منطقه گفت:
« اسقف کاپوچی نماد دینی است که از معابد و از کنج عزلت به عرصه عمل وارد میشود و نماد ایمان به خدا در مسیر خدمت به انسان است. او فردی مسیحی است که خود را وقف خدمت به مسلمانان و مسیحیان میکند. او سلاحی است که از دل دشمن به دست آمده، پس بیایید از خود دفاع کنیم و از دشمن انتقام بگیریم؛ دشمنی که صف بندیهای ما سلاحش بود. اسقف کاپوچی انسان بیآزاری است که اکنون سلاح به دست گرفته است. سلاحی که همان ذوالفقار علی، شمشیر محمد، در دستان مسیح است. این شمشیر، دو لبه دارد؛ یک لبه را مقاومت فلسطین با همه ابعاد عربی و جهانی آن ترسیم میکند و لبه دیگر را خرد جمعی لبنان با همه ابعاد و جوانب آن » .
اسقف کاپوچی درخصوص حصر جبهه مقاومت حتي پس از تبعید نیز از حمایت آرمان فلسطین دست برنداشت و به مبارزه خود در این راستا در سرتاسر جهان ادامه داد. او با هدف تاثيرگذاري بر افكار عمومي جهان و شفاف سازي شرايط حصر و اقدامات غير انساني صهيونيستها ، عليرغم كهولت سن در ناوگان آزادی سال1388 که با هدف اعتراض به محاصره غزه تشکیل شد، شرکت داشت و در سال 1389 از جمله افراد مدافع حقوق فلسطینیها در کشتی «مرمره» بود كه مورد حمله وحشيانه صهیونیستها قرار گرفت و طی آن 11 فعال مدافع حقوق بشرحاضر در آن کشتی کشته شدند واو نیز به اسارت عوامل امنیتی صهیونیستها درآمد و مدتی در حبس بود.
هیلاریون کاپوچی طی سالهای اخیر مواضع استوار و روشنی در حمایت از مقاومت داشت، وی در سال 1390 طي سخنانی تاکید کرد:
سوریه از وجهه بسیار خوبی در جهان عرب و همه دنیا برخوردار است که به خاطر مواضع حکیمانه و تلاشهای خیرخواهانه اش است. وی افزود: تحقق خواسته های برحق نه با شورش بلکه با گفتگوی برادرانه سوریها مّیسر می شود. و سوریه در واقع بهای مواضع اصولی خود در قبال «مسئله فلسطین» و دفاع از کرامت مردم آن برای تشکیل دولت مستقل به پایتختی «قدس شریف» را می پردازد.
کاپوچی در آن زمان، که تحريم ها و توطئه ها علیه سوریه آغاز شد، خواستار وحدت آحاد ملت سوریه در برابر توطئه های وارداتی شد.
چنین سوابق مبارزاتی و مجاهدتهای خستگی ناپذیر بود که او را به پدر معنوی طیف گروههای مقاومت از جهاد اسلامی فلسطین تا حزب الله تبدیل کرد تا بدان پایه که گروه هاي مقاومت ، اکنون سوگوارانه يك عمر مجاهدت بي وقفه اين روحاني برجسته را تمجيد نموده و درگذشت وي را خسارتي بزرگ برای منطقه تلقي ميكنند.
* اسقف کاپوچی چگونه از شان و جایگاه دینی خود به عنوان یک روحانی شاخص مسیحی و به عنوان یک نماد و رهبر پیشتاز فلسطینی برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی جهان بهره می گرفت؟
او به عنوان یک عالم برجسته مسیحی که در سالهای جوانی به عنوان اسقف اعظم مسیحیان کاتولیک در بیت المقدس برگزیده شده بودودارای افکارانقلابی بود.
به دلیل دارا بودن سوابق مبارزاتی درخشان به عنوان اولین شخصیت مبارز و روحانی مسیحی به تهران سفر کرد و با شرکت در جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشایی سفارت فلسطین در تهران مورد استقبال گرم امام خمینی قدس سره ومقامات قرار گرفت و در سال 1358 نیز مجددا به عنوان نماینده پاپ ژان پل دوم جهت وساطت و دیدار با گروگانهای امریکایی وارد تهران شد. او در این سفردرپاسخ به نامه پاپ حامل پیام تاریخی حضرت امام ره خطاب به پاپ رهبر کاتولیکهای جهان شد، این روحانی آزاده و خستگی ناپذیر که سخت شیفته شخصیت امام خمینی ره و تحت تاثیر شعارهای آزادیبخش انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته بود در تمام دوران حیات خویش با دفاع از آرمانهای امام امت و دیدگاههای اودر حمایت از مبارزات مردمی جبهه مقاومت فلسطین تلاش کرد و در اکثر مراسم و جلسات رسمی و غیر رسمی سفارت جمهوری اسلامی ایران در واتیکان شرکت می نمود. وبا ایراد سخنرانی در مراسم روز جهانی قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان همبستگی خود را بامردم و نیروهای مقاومت فلسطینی ابراز می کرد.
او مصداق واقعی یک روحانی آزاده و بلند اندیش و مورد اعتماد و تکیه گاه نیروهای مقاومت مردمی بود و در واقع پدر معنوی آنان محسوب می شد و هرگاه آنها به نوعی احساس تنهایی می کردند به او پناه می بردند و از رهنمودهای معنوی و پدرانه وی کسب فیض می کردند.
اسقف کاپوچی رهبر تبعیدی در ایتالیا با اعتقاد راسخ به ضرورت ادامه مبارزه با اشغالگران تنها راه پیروزی و آزادی قدس را در همدلی و همبستگی مردم با تاثیر پذیری از انقلاب شکوهمند اسلامی جستجو می کرد و هر چند مجاز به حضور در مجامع مردمی و بین المللی نبود اما تلاش می کردباحضوردرصف اول تظاهرات مردمی پیام خود را برای حمایت از مبارزان فلسطینی ابلاغ نماید.او در مسیر مبارزه با اشغالگران صهیونیست منادی وحدت بین مسلمانان و مسیحیان جهان بود. و در فرازی از مصاحبه خود با رسانه ها اعلام کرده بود که قدس سرزمینی است که اشغال شده است و باید به صاحبان اصلی و قانونی اش باز پس داده شودو افزود:
اسلام و مسیحیت باید همچون صفی واحد باشند تا قدس را از اشغال آزادشود. قدرت در وحدت صفوف است. خدا یکی است پس او به صفوف ما وحدت خواهد بخشید تا به پیروزی دست یابیم. بر ما مسلمانان و مسیحیان واجب است که عزم و اراده مصمّم برای آزادی قدس داشته باشیم چون آنچه که امروز در فلسطین می گذرد اگر احساس خطر نکنیم این تجاوزات گسترده تر و به به سرزمین های عربی نیز کشیده خواهدشد, چرا که شعار از نیل تا فرات بر کتیبه کنیسه ها نوشته شده است.
سال گذشته باحضورسفراودیگرشخصیت های اندیشمند وطراز اول از کشورهای مختلف دنیا ,مراسم بزرگداشتی ازسوی علاقمندان ونیروهای انقلابی شناخته شده فلسطینی ,سوری ولبنانی دریکی ازتالارهای بزرگ شهررم واقع درمیدان ونیز برگزارشد وباحضورمقاماتی از واتیکان وایتالیا و کاردینال ساندری رییس شورای پاپی کلیسای شرق بعنوان نماینده پاپ ازخدمات وتلاشهای موثرو ماندگار اسقف تقدیرشد وباپخش پیام صوتی ویدیویی مفتی اعظم سوریه شیخ احمدحسون ازاین روحانی فداکار وانقلابی تجلیل بعمل آمد.
اودرآخرین دیدارش باحضوردرسفارت با قلبی شکسته ورنجورضمن قدردانی از ملت ایران درجهت حمایت از تمامیت ارضی زادگاهش سوریه , بااشاره به حوادث شوم منطقه وبحرانهای بوجودآمده ازسوی دشمنان, باتاثرشدید ازدرد ورنج آوارگان و مردم سوریه ,عراق ویمن یادمیکردودرحالی که اشک میریخت باستایش مجدد از امام خمینی ره وباطلب حلالیت از رهبرمعظم انقلاب ومردم ایران , سفارت رابرای همیشه ترک کرد وپس از مدت کوتاهی بعلت بیماری وکهولت سن به دیدارحق شتافت .
عاش سعیدا ومات سعیدا