بسم اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
::درس چهل و ششم به تاریخ:17 آبان94
::قرار چهل روزه : ترک غیبت
::قرار روز : السلام علیک یا رقیه بنت الحسین (س)
::هدیه به : حضرت رقیه(س)
::تدبر در سوره مبارکه : شمس/بخش دوم
پیام سوره:تهدید نسبت به طغیانگری انسان به خاطر دفن آینه الهی نفس زیر غبار گناه
در سوره قیامت آیات 14و15 آمده : بل الانسان علی نفسه بصیره و لواقی معاذیره ، در آیات قبل از آن خداوند نشانه هایی از قیامت و برپایی رستاخیز را بر می شمارد ، سپس می فرماید: انسان خودش از وضع خود آگاه است و اعضایش در آن روز بزرگ بر اعمالش شاهد است، یعنی اگرچه خداوند گواهان زیادی را برای انسان قرار داده ولی او از همه بیشتر و بهتر از وضع خود آگاه است هرچند در ظاهر برای خود عذرهایی بتراشد . این بصیرتِ انسان در روز قیامت نمودی از آگاهی او در دنیا نسبت به نفسش و محور تقوایش می باشد .
امام صادق(ع) می فرماید: هرگاه یکی از شما ظاهر خود را بیاراید اما در پنهان بدکار باشد چه می تواند انجام دهد ؟آیا هنگامی که به خویشتن مراجعه می کند نمی داند که اینگونه نیست، همانگونه که خدای سبحان می فرماید :بل الانسان علی نفسه بصیره ،هنگامی که باطن صالح گردد ظاهر نیز تقویت می گردد.
انسان گاه با آراستن ظاهر در پی فریب خود بر می آید و خود را از ناپاکی های باطن غافل می کند و به فکر اصلاح آنها بر نمی آید و آنقدر در این مسیر پیش می رود که کم کم خود را صالح می انگارد و باور می کند ، یا گاه با نقشه شیطانی مردم اطراف او را می گیرند و به او صالح بودنش را می باورانند که کم کم باور می کند واقعاً از ناحیه خدا رسالتی خاص به او رسیده و خود را مقرب و رسول و ولیّ خدا می بیند (چون مدعیان دروغین مهدویت، که بر اثر تکرار و عادت ، حقیقت را نمی بینند و باطل و ناحق را حق می انگارند و آن گونه باور می کنند)، این خطری جدی است و خداانسان را از عاقبت شوم آن برحذر داشته است.
نفس انسان به عنوان نمونهای کوچک از جهان هستی، توسط آفریدگار حکیم خود سامان داده شده است. سامان و اعتدال نفس انسان، منشأ تشخیص بدی و گنهکاری و همچنین خوبی و تقواپیشگی است. این نفس ملهم، بستر رشد و تعالی انسان است، ولی ضامن رستگاری او نیست.
{بخوان این سوره را} به نام خدای رحمتگر مهربان
سوگند به خورشید و تابش آن«1»و سوگند به ماه، چون از پى خورشید رَود«2» و سوگند به روز، چون زمین را روشن کند«3» و سوگنـد به شــب، چون زمیـن را فرا گیرد«4»و سوگند به آسمان و به آن مقتدرى که آن را بنا کرد.«5» سوگند به زمین و به آن قدرتی که آن را بگسترد«6» و سوگند به نفس آدمى و آن قدرتمند دانای حکیمى که آن را موزون ساخت و سامان بخشید«7» و گنهکارى و تقواپیشگىاش را به آن الهام کرد.«8»به همه اینها سوگند که هر کس نفس خود را پاک داشت، به سعادت رسید«9» و هر کس آن را زیر غبار گناه دفن کرد، ناکام ماند.«10»
آفریدگار خورشید و ماه، روز و شب، آسمان و زمین، همو که نفس انسان را آفرید و سامان داد، به تمامی آنها و به خود که پدید آورنده آنهاسـت سوگـند یاد می کند که سعادت و کمال آدمی در گرو تزکیه و پاکسازی نفس به وسیله تقواست و ناکامی و بازماندن از کمال و رستگاری، محصول دسّ نفس، یعنی دفن کردن آینه ملهم الهی با گناه پیشگی است.
جهت هدایتی سیاق اول:
رستگاری، عاقبت تزکیه نفس و خسران و ناکامی، عاقبت دسّ نفس
نفس، آینه الهی تشخیص تقوا از فجور است. هرکس این آینه را پاک داشت، تقوا را از فجور بازشناخت و به رستگاری رسید و هرکس این آینه را زیر غبار گناه دفن کرد، از آن بهرهای نبرد و خسارت دید.
دسّ نفس تا جایی پیش می رود که ظهور و بروز اجتماعی پیدا میکند و سمت و سوی حرکت یک جامعه را منحرف میسازد. در چنین شرایطی، طغیان و هواپرستی، محور تصمیمگیری قرار میگیرد و حتی روشنی نشانههای حق و مدافعان راستین آن، مانع تصمیمات برخاسته از هوای نفس نمی گردد.
قوم ثمود و عاقبت آن به عنوان مصداق و شاهدی برای آیات قسمت اول سوره ذکر شده است. آنان پس از مواجهه با آیت و نشانه روشن خدای متعالی، یعنی ناقه (شتر)، آن را در تعارض با منافع دنیوی خود یافتند و بدین سبب به تأکیدات فرستاده خدا، حضرت صالح7 درباره اذیت نکردن (ناقة الله)، توجهی نکردند و با پی کردن آن، رسول خدای خویش را تکذیب کردند.
قوم ثمود بر اثــر طغیانشان پیام الهى را دروغ انگاشتند؛«11» آن گاه که تیره بخت ترینشان برانگیخته شد تا ناقه الهى را پى کند.«12» پس صالح، فرستاده خدا به آنان ابلاغ کرد که ناقه خدا و آب خوردنش را واگذارید و مانع آن نشوید،«13» ولى قومش او را تکذیب کردند و ناقه را کشتند؛ پس پروردگارشان آنان را به سزای گناهشان، به عذابى فرو گرفت که نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود کرد و با خاک یکسانشان ساخت«14»و از فرجام کارى که کرد، باکى ندارد.«15»
داستان قوم ثمود علاوه بر اینکه بیان مصداق آیات قسمت اول است، تعریضی به مردم زمان رسولاکرم6 و در افقی وسیعتر، به تمامی کسانی است که با دلیل و حجت بیّن الهی روبهرو هستند. به آنان هشدار میدهد که مبادا تحت تاثیر عدم تزکیه و تربیت صحیح نفس، نشانه روشن حق را انکار کنند و دچار عاقبتی مثل قوم ثمود گردند.
جهت هدایتی سیاق دوم:
تکذیب سرکشانه قوم ثمود و عقاب سخت الهی
قوم ثمود براثر طغیان، حق آشکار الهی را تکذیب کرد و گرفتار عذاب سخت الهی شد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان